English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 179 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
box section U مقطع قوسی سکل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
diffuser area ratio U نسبت سطح مقطع خروجی به سطح مقطع ورودی یک دیفیوژر
geometrical percentage U درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
circinate U قوسی
arcuate U قوسی
arched bridge U پل قوسی
arched U قوسی
arch dam U سد قوسی
cycloidal U قوسی
segmental arch U طاق قوسی
arc rectifier U یکسوکننده قوسی
semilunar U کمانی قوسی
arc lamp U لامپ قوسی
arc cathode U کاتد قوسی
arc shaped U قوسی شکل
arc welding U جوشکاری قوسی
arc boutant U شمع قوسی
bow window U پنجره قوسی
bow windows U پنجره قوسی
loop pass U پاس قوسی
massive arch dam U سد قوسی وزنی
arc light projector U نورافکن قوسی
arched culvert U ابگذر قوسی
multiple arch dam U سد چند قوسی
arched bents U قابهای قوسی
arc boutant U ستون قوسی
gravity arch dam U سد قوسی وزنی
intersecting U قوسی متقاطع
curved mould U قالب قوسی
dividing planes U بالههای قوسی
clip angle U نبشی قوسی
profiles U مقطع
tablature U مقطع
profiled U مقطع
profile U مقطع
section U مقطع
cross section U مقطع
segments U مقطع
cutting U مقطع
sections U مقطع
profiling U مقطع
segment U مقطع
enclosed arc lamp U لامپ قوسی محفوظ
metalic arch welding U جوش قوسی فلزی
diagonal arch U طاق قوسی قطری
helium arc welding U جوشکاری قوسی هلیومی
earth arch U طاق قوسی خشتی
drop vault U طاق قوسی خفته
inverted vault U طاق قوسی وارونه
dividing planes U سکانهای قوسی هواپیما
arc lamp carbon U کربن لامپ قوسی
simple arc U لامپ قوسی ساده
skewback U پایه طاق قوسی
lobbing U ضربه ارام و قوسی
lobbed U ضربه ارام و قوسی
lob U ضربه ارام و قوسی
submerged arc welding U جوش قوسی غوطه ور
summit line U تیزه طاق قوسی
summit line U کلید طاق قوسی
chancel-arch U قوسی شبستان کلیسا
Lombardy frieze U قوسی تیز زیرسری
chip U پاس بلند قوسی
chips U پاس بلند قوسی
shielded arc welding U جوشکاری قوسی الکتریکی
lobs U ضربه ارام و قوسی
alette U پایه طاق قوسی
protective gas arc welding U جوشکاری قوسی با گازمحافظ
transverse section U مقطع عرضی
trough section U مقطع ناودانی
cross section area U سطح مقطع
half section U نیم مقطع
transition section U مقطع تبدیل
necking U تنگی مقطع
oblique section U مقطع اریب
oblique section U مقطع مایل
structural section U مقطع سازهای
root section U مقطع ریشه
lobule U مقطع کوچک
soil profile U مقطع خاک
sectional area U سطح مقطع
conic section U مقطع مخروطی
compact section U مقطع فشرده
profiled U مقطع عرضی
profiles U مقطع عرضی
profiling U مقطع عرضی
coil section U مقطع بوبین
area U سطح مقطع
areas U سطح مقطع
circular cross section U مقطع گرد
rectangular section U مقطع مستطیلی
absorption cross section U مقطع جذب
aerofoil U مقطع ایرودینامیکی
airfoil U مقطع ایرودینامیکی
profile U مقطع عرضی
cross reaction U سطح مقطع
cross section U مقطع عرضی
cross section U سطح مقطع
arca U [آرامگاهی با طاق های قوسی]
fornicating U بشکل طاق قوسی شکل
counter-arch U [قوسی مخالف قوس دیگر]
tracery vault U طاق قوسی دنده دار
arch shape deep beam U تیر تیغه قوسی شکل
argon arc welding U جوش قوسی بوسیله گازارگون
fornicated U بشکل طاق قوسی شکل
shieded arc welding U جوش قوسی پوشش دار
camara U [اتاقی با طاق قوسی یا منحنی]
camera U [اتاقی با طاق قوسی یا منحنی]
balteus U [نواری در اطراف بالشتک قوسی]
archa U [آرامگاهی با طاق های قوسی]
summit joint U درز کلید طاق قوسی
vault on pillars U طاق قوسی روی ستون
fornicate U بشکل طاق قوسی شکل
fornicates U بشکل طاق قوسی شکل
box girder U تبر جمال قوسی شکل
carbon arcwelding U جوش قوسی بوسیله کربن
intrados U سطح زیر طاق قوسی
cam grinding attachment U تجهیزات سنگ زنی قوسی
cross sectional data U داده ها در یک مقطع زمانی
work surfaces U سطح مقطع اصلی
work surface U سطح مقطع اصلی
cross section U سطح مقطع عرضی
total effective collision cross section U سطح مقطع موثر کل
egg shaped section U مقطع تخم مرغی
transection U برش یا مقطع عرضی
vintage model U الگوی مقطع زمانی
cross section U سطح مقطع موثر
inelastic cross section U مقطع برخورد ناکشسان
intermediate frequency section U مقطع فرکانس میانی
cross sectional area U سطح مقطع عرضی
horseshoe shaped section U مقطع نعل اسبی
box spar U تیرکهای با مقطع مربع
interrupted quick flashing light U چشمک زن تند مقطع
multiple arc lamp U لامپ قوسی با اتصال چند گانه
uppercuts U ضربه کوتاه قوسی از پایین به بالا
curvecast U پرتاب قوسی شکل قلاب ماهیگیری
uppercut U ضربه کوتاه قوسی از پایین به بالا
atomic hydrogen arc welding U جوش قوسی بوسیله اتم هیدروژن
syllabify U تقسیم به هجای مقطع کردن
form grind U سنگ زدن در مقطع طولی
effective collision cross section U سطح مقطع برخورد موثر
flumming U تنگ کردن مقطع جریان اب
cross section U نیمرخ پهنا مقطع موثر
con di nozzle U نازل موتورجت با مقطع همگرا
rhombus wing U بالی با سطح مقطع متقارن
winding crodd section U سطح مقطع سیم پیچی
blade station U موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
podite U مقطع با بند پای بندپایان
uncurtailed bars U ارماتور بدون تقلیل مقطع
gas mixture shielded metal arc welding U جوشکاری قوسی با ماسک محافظ- مخلوط گاز
bascula U پرش قوسی کامل اسب ازروی مانع
standard egg section U مقطع تخم مرغی شکل معمولی
arch-rib U [قوسی زیر طاق که از شبستان یا دالان کلیسا می گذرد.]
three square U سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
syllabary U جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
economic section U انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
pop-up U ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
pop up U ضربه قوسی بلند از نزدیک تور تنیس تمرین پرش
tirm oval U پیست مسابقه اتومبیل رانی به شکل مثلث با گوشههای قوسی
parallel aerofoil U ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
hachures U خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
poiseuille flow U جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
weaves U حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
weave U حرکت قوسی بشکل 8 لاتین ازطرف سه مهاجم یا بیشترجلودروازه باپاس پی درپی
loft U ضربه زدن هوایی بصورت قوسی رها کردن گوی بولینگ در هوا که به شدت به مسیر بخورد
lofts U ضربه زدن هوایی بصورت قوسی رها کردن گوی بولینگ در هوا که به شدت به مسیر بخورد
mandrel U جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
venturi U کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
swing bowler U توپ اندازی که از پرتاب توپ با حرکات قوسی اش استفاده میکند
barns U واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
barn U واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
lobation U قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
variable area nozzle U نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
contraction ratio U نسبت مساحت سطح مقطع بیشنه تونل باد مادون صوت به مساحت سطح مقطعی که کار انجام میدهد
syllable U جزء کلمه مقطع کلمه
syllables U جزء کلمه مقطع کلمه
profile drag U پسای مقطع پسای نیمرخ
salachak U فرش محرابی یموتی [این نوع بافت حالت معمول مستطیل شکل فرش را ندارد و قسمت بالای فرش شکل قوسی یا مثلثی دارد.]
at this age U [در این مقطع سنی] [در این سنین] [در این سن]
constant angle arch dam U بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com