English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 118 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
aerofoil U مقطع ایرودینامیکی
airfoil U مقطع ایرودینامیکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
diffuser area ratio U نسبت سطح مقطع خروجی به سطح مقطع ورودی یک دیفیوژر
geometrical percentage U درصد هندسی که عبارتست ازخارج قسمت سطح مقطع فولاد به سطح مقطع بتن دریک قطعه بتن مسلح ضرب درصد
aerodynamically U ایرودینامیکی
aerodynamic U ایرودینامیکی
aerodynamic coefficient U ضریب ایرودینامیکی
aerodynamic center U مرکز ایرودینامیکی
aerodynamic balance U تعادل ایرودینامیکی
aerodynamic factors U عوامل ایرودینامیکی
aerodynamic missile U موشک ایرودینامیکی
airfoil U جسم ایرودینامیکی
aerodynamic mean chord U وتر متوسط ایرودینامیکی
aerodynamically U با استفاده ازقوانین ایرودینامیکی
darting U رسانگر ایرودینامیکی پروازازاد
darted U رسانگر ایرودینامیکی پروازازاد
mean aerodynamic chord U وتر ایرودینامیکی متوسط
dart U رسانگر ایرودینامیکی پروازازاد
aerodynamic U با استفاده ازقوانین ایرودینامیکی
spinner U پوشش ایرودینامیکی روی توپی ملخ
aerodynamic missile U موشکی که به طریقه ایرودینامیکی کار میکند
blistered U برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
blister U برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
blisters U برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
pants U پوشش ایرودینامیکی ثابت روی چرخهای ارابه فرود
ride control U سیستم کنترل ایرودینامیکی اتوماتیک که شتاب قائم ناشی از تندبادها را کاهش میدهد
blended U شکل ایرودینامیکی که در ان اجزاء اصلی بدون هیچ خط یاحد و مرز مشخصی به یکدیگرمتصل میشوند
whitcomb body U جسم ایرودینامیکی که به هواپیما اضافه میشود و سبب بهبود توزیع حجم اریارول میگردد
aerodynamic heating U افزایش دما ناشی از جریان سریع هوا روی سطوح ایرودینامیکی به ویژه درسرعتهای زیاد
cross section U مقطع
segment U مقطع
segments U مقطع
profiling U مقطع
profiles U مقطع
profiled U مقطع
tablature U مقطع
profile U مقطع
sections U مقطع
section U مقطع
cutting U مقطع
cross section area U سطح مقطع
transverse section U مقطع عرضی
trough section U مقطع ناودانی
transition section U مقطع تبدیل
oblique section U مقطع مایل
half section U نیم مقطع
lobule U مقطع کوچک
soil profile U مقطع خاک
root section U مقطع ریشه
rectangular section U مقطع مستطیلی
necking U تنگی مقطع
structural section U مقطع سازهای
oblique section U مقطع اریب
areas U سطح مقطع
sectional area U سطح مقطع
cross section U سطح مقطع
cross section U مقطع عرضی
absorption cross section U مقطع جذب
circular cross section U مقطع گرد
coil section U مقطع بوبین
compact section U مقطع فشرده
profiling U مقطع عرضی
profiled U مقطع عرضی
profiles U مقطع عرضی
conic section U مقطع مخروطی
area U سطح مقطع
cross reaction U سطح مقطع
profile U مقطع عرضی
moustaches U سطوح ایرودینامیکی که درقسمت جلوی هواپیمای مافوق صوت با بال دلتا شکل و با زاویه حمله زیاد نصب میگردند
inelastic cross section U مقطع برخورد ناکشسان
intermediate frequency section U مقطع فرکانس میانی
interrupted quick flashing light U چشمک زن تند مقطع
work surfaces U سطح مقطع اصلی
work surface U سطح مقطع اصلی
total effective collision cross section U سطح مقطع موثر کل
horseshoe shaped section U مقطع نعل اسبی
box section U مقطع قوسی سکل
cross sectional area U سطح مقطع عرضی
cross sectional data U داده ها در یک مقطع زمانی
vintage model U الگوی مقطع زمانی
cross section U سطح مقطع عرضی
cross section U سطح مقطع موثر
egg shaped section U مقطع تخم مرغی
transection U برش یا مقطع عرضی
box spar U تیرکهای با مقطع مربع
podite U مقطع با بند پای بندپایان
winding crodd section U سطح مقطع سیم پیچی
syllabify U تقسیم به هجای مقطع کردن
con di nozzle U نازل موتورجت با مقطع همگرا
rhombus wing U بالی با سطح مقطع متقارن
cross section U نیمرخ پهنا مقطع موثر
uncurtailed bars U ارماتور بدون تقلیل مقطع
effective collision cross section U سطح مقطع برخورد موثر
form grind U سنگ زدن در مقطع طولی
blade station U موقعیت شعاعی هر مقطع ازتیغه
flumming U تنگ کردن مقطع جریان اب
pods U محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
pod U محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
standard egg section U مقطع تخم مرغی شکل معمولی
three square U سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
economic section U انتخاب سطح مقطع مناسب ازنظر اقتصادی
syllabary U جدول راهنمای تلفظ هجاهای مقطع کلمات
poiseuille flow U جریان خطی ناروان درلولهای با سطح مقطع دایرهای
parallel aerofoil U ایرفویلی که سطح مقطع ان درتمام طول ان ثابت باشد
hachures U خطوط مقطع کوتاه برای سایه زدن بعکس
canard U رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
canards U رسانگر ایرودینامیکی که دران سطوح فرامین افقی لازم برای کنترل و تنظیم حرکت حول محور عرضی درجلوی سطوح اصلی برا قراردارند
mandrel U جسم مرکزی معمولا با مقطع دایرهای که قطعه لولهای یاقسمت مادگی دور ان شکل میگردد
venturi U کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
barns U واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
barn U واحد سطح برای اندازه گیری سطح مقطع هسته اتم ها
lobation U قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
variable area nozzle U نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
contraction ratio U نسبت مساحت سطح مقطع بیشنه تونل باد مادون صوت به مساحت سطح مقطعی که کار انجام میدهد
profile drag U پسای مقطع پسای نیمرخ
syllables U جزء کلمه مقطع کلمه
syllable U جزء کلمه مقطع کلمه
at this age U [در این مقطع سنی] [در این سنین] [در این سن]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com