Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
imeant his brother
U
مقصودم برادر اوست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
imeant that he is kind
U
مقصودم اینست که ادم مهربانی است
I was not serious , it was meant as a jock .
U
جدی نمی گفتم مقصودم شوخی بود
he is if the right
U
حق با اوست
it is up to him to
U
با اوست که
to rank the soldiers
U
اوست
it is he that
U
اوست که
it is his fault
U
تقصیر اوست
In that case he is right.
U
د رآنصورت حق با اوست
the fault lies with him
U
تقصیر با اوست
that right inheres in him
U
این حق اوست
is that her
U
ایا اوست
it is usual with him
U
معمول اوست
he is f. her
U
مایل اوست
it is mortal to him
U
کشنده اوست
it is a libel on him
U
مایه ابروئی اوست
it is under his nose
U
درست جلوچشم اوست
it is under his nose
U
پیش روی اوست
he loves herher to d.
U
دیوانه عشق اوست
it is his very own
U
مال خود اوست
the goods are orlie in pledge
U
کالا در گرو اوست
it is personal to himself
U
مال شخص اوست
batters
U
توپزنی که نوبت اوست
It belongs to him personally.
U
متعلق بشخص اوست
batter
U
توپزنی که نوبت اوست
There is some talk of his resigning.
U
صحبت از استعفای اوست
strikers
U
بیلیارد بازی که نوبت اوست
strikers
U
کروکه بازی که نوبت اوست
striker
U
بیلیارد بازی که نوبت اوست
striker
U
کروکه بازی که نوبت اوست
demonist
U
کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
every dog has his d.
U
هرکسی چندروزه نوبت اوست
it depends on his approval
U
منوط به موافقت و تصویب اوست
noah ark
U
کشتی بچگانه که اسباب بازی اوست
that is his look
U
این کار وابسته بخود اوست
it is his p to forgive
U
بخشیدن ازامتیازات وحقوق ویژه اوست
he has the p of forgiving
U
بخشیدن ازامتیازات وحقوق ویژه اوست
every dog has his day
<idiom>
<none>
U
هرکسی پنج روزه نوبت اوست
the observed of all observers
U
کسیکه توجه همه سوی اوست
first come, first served
<idiom>
U
هرکی زودتر بیاد اول نوبت اوست
She is handicapped by her age . Her age stands in her way .
U
سنش مانع کار او است ( مانعی درراه اوست )
it is u.for him to tell a lie
دروغ گفتن برخلاف عادت اوست یا از او بعید است
gallio
U
ماموریاشخصی که ازدخالت درکاری که بیرون ازصلاحیت اوست خود داری
bru
U
برادر
bro
U
برادر
Br
U
برادر
fra
U
برادر
relatives
U
برادر
brotherless
U
بی برادر
brother in low
U
برادر زن
brorher in law
U
برادر زن
brother in law
U
برادر زن
brother-in-law
U
برادر زن
brothers-in-law
U
برادر زن
fratricide
U
برادر کش
brothers
U
برادر
brother
U
برادر
fratricide
U
برادر کشی
nephew
U
پسر برادر
nephews
U
پسر برادر
Big Brother
U
برادر بزرگتر
uterine brother
U
برادر امی
sister-in-law
U
خواهرشوهر زن برادر
sibling
U
برادر یاخواهر
siblings
U
برادر یاخواهر
sisters-in-law
U
خواهرشوهر زن برادر
full blood
U
برادر تنی
half-brothers
U
برادر ناتنی
blood brothers
U
برادر خوانده
blood brothers
U
برادر هم خون
half brother
U
برادر ناتنی
blood brother
U
برادر هم خون
blood brother
U
برادر خوانده
brother of half blood
U
برادر ناتنی
aaron
U
برادر موسی
full blood
U
برادر ابوینی
bigbrother
U
برادر بزرگتر
sib
U
برادر یا خواهر
foster brother
U
برادر رضاعی
nepew
U
پسر برادر
half-brother
U
برادر ناتنی
brother of full blood
U
برادر تنی
grand niece
U
نوه برادر یا خواهر
half blood brother
U
برادر امی یا ابوی
grandnephew
U
نوه برادر یا خواهر
grandniece
U
نوه برادر یا خواهر
fraternal
U
برادر وار ائتلافی
half-brother
U
برادر امی یا ابی
My younger brother and sister .
U
برادر وخواهر کوچک من
nieces
U
دختر برادر یا خواهر
niece
U
دختر برادر یا خواهر
grand nephew
U
نوه برادر یا خواهر
half-brothers
U
برادر امی یا ابی
sister in law
U
خواهر شوهر زن برادر
blue flag
U
پرچم ابی برای علامت دادن بکسی که اتومبیل دیگری بدنبال و نزدیک اوست تا راه بدهد
billies
U
برادر مخفف نام william
billy
U
برادر مخفف نام william
You are sure a dead ringer for muy brother.
U
تو قطعا شباهت زیادی با برادر من داری.
nepotism
U
انتصاب برادر زاده یا خواهر زاده واقوام نزدیک به مشاغل مهم اداری
brother in low
U
برادر شوهر شوهر خواهر باجناغ
brorher in law
U
برادر شوهر شوهر خواهر
nepew
U
پسر خواهر برادر زاده یا خواهر زاده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com