Perdic | مقدار رطوبتی که یک قطعه سنگ تا استخراج شدن ازمعدن دارد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (4 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	quarry sap U	مقدار رطوبتی که یک قطعه سنگ تا استخراج شدن ازمعدن دارد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	zero insertion force socket	[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
	law of demand U	براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
	tinpenny U	حق الارض بهره برداری ازمعدن قلع
	safflower U	گل رنگ [این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
	bits U	کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد
	bit U	کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد
	base flow U	مقدار جریان ابی که رودخانه در حالت غیرسیلابی دارد
	water front U	جبهه رطوبتی
	weatherbeater <adj.> U	عایق رطوبتی، آب بند
	moisture equivalent U	ضریب تعادل رطوبتی
	segmentation U	تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
	current U	جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
	currents U	جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
	refresh U	قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
	refreshed U	قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
	refreshes U	قطعه RAM پویا که مدار توکار دارد برای تولید سیگنالهای تنظیم که امکان باریابی داده هنگام قط ع برق میدهد بااستفاده از باتری پشتیبان
	ballade U	قطعه منظومی مرکب از سه مصرع مساوی و متشابه ویک مصرع کوتاه تر که هریک از این چهار قسمت یک بیت ترجیع بند دارد
	constant displacement pump U	پمپی با خروجی ثابت که درهر دور گردش مقدار ثابتی سیال جابجا میکند و مقدارجریان تنها بستگی به سرعت گردش ان دارد
	checked U	حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
	check U	حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
	checks U	حرف اضافی در متن ارسالی که بررسی میکند آیا خطایی در متن رخ داده یا یه و مقدار آن به متن بستگی دارد
	scalar U	متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
	sets U	1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
	set U	1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
	setting up U	1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
	incremental computer U	دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
	lobation U	قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
	tabling U	استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
	table U	استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
	tabled U	استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
	tables U	استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
	companion part U	لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
	planar U	روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
	dry rot U	پوسیدگی [خشک و فاسد شدن الیاف پنبه که در اثر رشد قارچ بر روی لیف بوجود می آید. فرش هایی که در جای رطوبتی یا گرم و شرجی قرار دارند بیشتر در معرض این آسیب دیدگی هستند.]
	defaulting U	مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
	default U	مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
	defaults U	مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
	defaulted U	مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
	paasche price index U	یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
	fasted U	قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
	fast U	قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
	fasts U	قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
	fastest U	قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
	dismantling shot U	تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
	segments U	قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
	segment U	قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
	dosages U	مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
	dosage U	مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
	fragmentation U	قطعه قطعه شدن
	fragmenting U	قطعه قطعه کردن
	segment U	قطعه قطعه کردن
	mainland U	قطعه اصلی قطعه
	segments U	قطعه قطعه کردن
	sectional U	قطعه قطعه بخشی
	fritters U	قطعه قطعه کردن
	fragments U	قطعه قطعه کردن
	fritter U	قطعه قطعه کردن
	fragment U	قطعه قطعه کردن
	productions U	استخراج
	working U	استخراج
	extraction U	استخراج
	exploitation U	استخراج
	copper extraction U	استخراج مس
	excerption U	استخراج
	extraction of copper U	استخراج مس
	workings U	استخراج
	eduction U	استخراج
	production U	استخراج
	decipherment U	استخراج
	. The car is gathering momentum. U	اتوموبیل دارد دور بر می دارد
	extraction point U	محل استخراج
	under ground working U	استخراج زیرزمینی
	extraction thimble U	انگشتانه استخراج
	under ground mining U	استخراج زیرزمینی
	feature extraction U	استخراج خصیصه
	message retrieval U	استخراج پیام
	gold mining U	استخراج طلا
	acid extraction U	استخراج اسیدی
	derivation U	استنساخ استخراج
	derivations U	استنساخ استخراج
	extracted U	استخراج کردن
	extractable U	استخراج شدنی
	educt U	استخراج یا استنباط
	extract copper U	مس استخراج شده
	extracting U	استخراج کردن
	extraction of bitumen U	استخراج قیر
	draw out U	استخراج کردن
	extractible U	قابل استخراج
	extract U	استخراج کردن
	extracts U	استخراج کردن
	decipherable U	قابل استخراج
	exploitable U	قابل استخراج
	workable U	قابل استخراج
	exploitation U	انتفاع استخراج
	winning U	استخراج معدن
	mining U	استخراج معدن
	mibeable U	قابل استخراج
	mibeable U	استخراج شدنی
	minable U	قابل استخراج
	minable U	استخراج شدنی
	exploiter U	استخراج کننده
	exploiters U	استخراج کننده
	winnings U	استخراج معدن
	production of oil U	استخراج نفت
	separatory funnel U	قیف استخراج
	stope U	استخراج کردن
	extractors U	استخراج کننده
	counting votes U	استخراج اراء
	silver extraction U	استخراج نقره
	pan U	استخراج کردن
	indecipherable U	غیرقابل استخراج
	pan- U	استخراج کردن
	pans U	استخراج کردن
	extractor U	استخراج کننده
	bandwidth U	در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
	retention money U	مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
	quarrying U	استخراج کردن معدن
	grubbed U	از کتاب استخراج کردن
	grubs U	از کتاب استخراج کردن
	mines U	استخراج کردن یاشدن
	mined U	استخراج کردن یاشدن
	strip mining [American E] U	استخراج معدن روباز
	opencast mining [British E] U	استخراج معدن روباز
	Open-pit mining U	استخراج معدن روباز
	extracting U	بیرون کشیدن استخراج
	quarries U	استخراج کردن معدن
	quarry U	استخراج کردن معدن
	mine U	استخراج کردن یاشدن
	extracts U	بیرون کشیدن استخراج
	grub U	از کتاب استخراج کردن
	illatively U	بطریق استنتاج یا استخراج
	extraction solvent U	حلال استخراج کننده
	pull out quote U	عبارت استخراج شده
	continuous extraction apparatus U	دستگاه استخراج پیوسته
	metallurgy U	استخراج و ذوب فلزات
	extracted U	بیرون کشیدن استخراج
	educe U	گرفتن استخراج کردن
	educible U	قابل استخراج یا استنباط
	saltworks U	محل استخراج نمک
	surface mining	استخراج معدن روباز
	extract U	بیرون کشیدن استخراج
	salter U	استخراج کننده نمک
	surface digging U	استخراج معادن در سطح زمین
	extract U	بیرون کشیدن استخراج کردن
	acetum U	استخراج عصاره ازگیاهان دارویی
	extracted U	بیرون کشیدن استخراج کردن
	extracts U	بیرون کشیدن استخراج کردن
	metallurgy U	فن استخراج وذوب فلزات فلزگری
	metallurgical U	وابسته به فن استخراج وذوب فلزات
	saltern U	کارخانه یا معدن استخراج نمک
	pyrometallurgy U	استخراج فلزات در اثر حرارت
	extracting U	بیرون کشیدن استخراج کردن
	public opinion polling U	استخراج عقاید و اراء عمومی رفراندوم
	hydrometallurgy U	استخراج یاتهیه فلزات بوسیله اب یا مایعات
	metallurgic U	وابسته بفن استخراج و قال کردن فلزات
	Walls have ears <idiom> U	دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
	stope U	حفره پله مانند برای استخراج سنگ معدن
	copper smelting U	استخراج مس از سنگهای معدن توسط حرارت ذوب وگداز مس
	labor theory of value U	براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
	blasting machine U	دستگاهی که برای منفجرکردن سنگهای معدنی جهت استخراج انها
	anatomize U	قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
	enclave economices U	اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
	walls here ears U	دیوار موش دارد موش گوش دارد
	check total U	آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
	checksum U	آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
	quercetin U	ماده رنگی کریسیتین [این رنگینه زرد از پوست درختان و بعضی سبزیجات استخراج می شود ولی طول عمر زیادی ندارد.]
	masks U	یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
	mask U	یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
	piece U	قطعه
	stretch U	قطعه
	stretches U	قطعه
	stretched U	قطعه
	snipping U	قطعه
	snipped U	قطعه
	snip U	قطعه
	bloc U	قطعه
	lobes U	قطعه
	small scale integration U	قطعه
	snippy U	قطعه
	smidgin U	قطعه
	internode U	قطعه
	smidgeon U	قطعه
	smidgen U	قطعه
	part U	قطعه
	line segment U	قطعه خط
	blocs U	قطعه
	pieces U	قطعه
	copyslip U	قطعه
	plotted U	قطعه
	block U	قطعه
	blocked U	قطعه
	blocks U	قطعه
	plot U	قطعه
	member U	قطعه
	panel U	قطعه
	panels U	قطعه
	item U	قطعه
	plots U	قطعه
	segment U	قطعه
	morceau U	قطعه