English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
barrelful U مقدار خیلی زیاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
in short supply <idiom> U نه خیلی کافی ،کنترل از مقدار
eyeful U مقدار زیاد
vast U مقدار زیاد
on a grand scale <adv.> U به مقدار زیاد
an abundance of U مقدار زیاد
slather U مقدار زیاد
mort U مقدار زیاد
jillion U مقدار زیاد
tremendous U مقدار زیاد
so much <idiom> U مقدار زیاد
extreme U خیلی زیاد
infinitely U خیلی زیاد
exceeding U خیلی زیاد
far U زیاد خیلی
superabundant U خیلی زیاد
lots U خیلی زیاد
superrabundant U خیلی زیاد
raff U خیلی زیاد
oodles U خیلی زیاد
brut U دارای مقدار خیلی کمی الکل
pile U مقدار زیاد کرک
slew U : مقدار زیاد گروه
piled U مقدار زیاد کرک
to increase [to, by] U زیاد شدن [به مقدار]
very long U برد خیلی زیاد
oodlins U خیلی زیاد توده
an arm and a leg <idiom> U پول خیلی زیاد
very high frequency U فرکانس خیلی زیاد
very many book U کتابهای خیلی زیاد
abject poverty U فقر خیلی زیاد
gob U کلوخه مقدار بزرگ و زیاد
jorum U محتویات قدح مقدار زیاد
give or take <idiom> U از مقدار چیزی کم یا زیاد کردن
gobs U کلوخه مقدار بزرگ و زیاد
have one's heart set on something <idiom> U چیزی را خیلی زیاد خواستن
to the full <idiom> U خیلی زیاد ،به طور کامل
like crazy <idiom> U خیلی سریع با انرژی زیاد
no end to (of) <idiom> U خیلی زیاد،بهنظر تمام شده
spate U تعداد خیلی زیاد هجوم بی مقدمه
slash U تخفیف زیاد دادن خیلی کم کردن
slashes U تخفیف زیاد دادن خیلی کم کردن
slashed U تخفیف زیاد دادن خیلی کم کردن
to have one's work cut out [for one] <idiom> U کار خیلی زیاد و سخت داشتن
What brazen cheek ! Ilike your impudence . U بنازم که خیلی رویت زیاد است ( پررویی) !
to have a binge U حسابی جشن گرفتن [با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
to have a spree U حسابی جشن گرفتن [با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
to be on the razzle U حسابی جشن گرفتن [با مشروب خیلی زیاد و غیره ...]
blockbusters U بمب دارای قدرت تخریبی زیاد شخص یاچیز خیلی موثر وسخت
blockbuster U بمب دارای قدرت تخریبی زیاد شخص یاچیز خیلی موثر وسخت
hyperventilation U تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
money to burn <idiom> U بیش ازاحتیاج ،داشتن،داشتن پول خیلی زیاد
relative humidity U رطوبت نسبی [مقدار این رطوبت در فضای کارگاه بافت حائز اهمیت بوده و کم یا زیاد بودن آن اثر مستقیم بر کار بافنده می گذارد.]
sets U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
set U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer U دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
she has a well poised head U وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
tabled U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
go great guns <idiom> U موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
paint oneself into a corner <idiom> U گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
i am very keen on going there U من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
microfilmed U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilm U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
sottovoce U صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
very low frequency U فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
load call U وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
default U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
ponderous U خیلی سنگین خیلی کودن
rattling U خیلی تند خیلی خوب
I didnt get much sleep. U زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
dosage U مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosages U مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
emergencies U خیلی خیلی فوری
emergency U خیلی خیلی فوری
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
to hold somebody in great respect U کسی را زیاد محترم داشتن [احترام زیاد گذاشتن به کسی]
retention money U مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
jim dandy U ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
check total U آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
checksum U آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
surcharges U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharge U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
high speed U با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
volume discount U مقدار
quantum U مقدار
extent U حد مقدار
values U مقدار
value U مقدار
sizes U مقدار
mouthful U مقدار
valuing U مقدار
size U مقدار
dealt U مقدار
royalty tonnage U مقدار
t value U مقدار تی
scantling U مقدار
sup U مقدار
supped U مقدار
supping U مقدار
sups U مقدار
mouthfuls U مقدار
what U چه مقدار
summa U مقدار
single valued U تک مقدار
batch U مقدار
batches U مقدار
soupcon U مقدار کم
smidgen U مقدار کم
truth table U دو مقدار
modicum U مقدار کم
iso quant U مقدار
measurment U مقدار
spatters U مقدار کم
spattering U مقدار کم
percentage U مقدار
percentages U مقدار
sprinkling U مقدار کم
spattered U مقدار کم
spatter U مقدار کم
deal U مقدار
outturn U مقدار
deals U مقدار
penny worth U مقدار کم
smidgin U مقدار کم
sum U مقدار
magnitude U مقدار
total U مقدار
amount U مقدار
quantity U مقدار
quantities U مقدار
amounted U مقدار
amounting U مقدار
amounts U مقدار
volumes U مقدار
volume U مقدار
very U خیلی
many U خیلی
to a large extent U خیلی
ten U خیلی
damn U خیلی
for long U خیلی
highly U خیلی
copious U خیلی
very little U خیلی کم
in large quantities U خیلی خیلی
dammit U خیلی
abysmal <adj.> U خیلی بد
villainous U خیلی بد
far and away U خیلی
not a few U خیلی ها
dumpiness U خیلی
routh U خیلی
instantaneous value U مقدار لحظهای
drib U مقدار کمی
transmittance U مقدار عبور
debit balance U مقدار بدهکاری
scale U نرخ دو مقدار
data value U مقدار داده
proper value U مشخصه مقدار
threshold value U مقدار استانه
constatnt U مقدار ثابت
critical valve U مقدار بحرانی
trace compounds U ترکیبات کم مقدار
true value U مقدار حقیقی
infinity U مقدار نامحدود
slighter U مقدار ناچیز
lot U مقدار یا تعدادزیاد
slighted U مقدار ناچیز
slight U مقدار ناچیز
slights U مقدار ناچیز
voltaism U مقدار ولتاژبرق
slightest U مقدار ناچیز
guest element U عنصر کم مقدار
trace element U عنصر کم مقدار
absorbance U مقدار جذب
expected value U مقدار نظری
electrical quantity U مقدار الکتریسیته
initial value U مقدار اولیه
eigenvalue U مقدار مشخصه
eigenvalue U ویژه مقدار
slighting U مقدار ناچیز
medium U مقدار متوسط
mean U مقدار میانگین
quantum of action U مقدار اثر
rated quantity U مقدار اسمی
rated value U مقدار نامی
relative value U مقدار نسبی
resistance U مقدار مقاومت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com