English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dosage U مقدار استعمال دارو
dosages U مقدار استعمال دارو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dosages U مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosage U مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dose rate U نواخت جذب دارو میزان جذب دارو مقدار اثر دارو
doses U مقدار دارو
dosed U مقدار دارو
dose U مقدار دارو
dosing U مقدار دارو
dosage U مقدار تجویز شده دارو
dozes U مقدار کافی از یک دارو خوراک
dozed U مقدار کافی از یک دارو خوراک
dosages U مقدار تجویز شده دارو
doze U مقدار کافی از یک دارو خوراک
dozing U مقدار کافی از یک دارو خوراک
smokes U استعمال دود استعمال دخانیات
smoke U استعمال دود استعمال دخانیات
dosimetry U تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
usage U استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
radiologists U متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
radiologist U متخصص استعمال پرتو رونتگن متخصص استعمال پرتومجهول
usages U استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
disuse U عدم استعمال ترک کردن ترک استعمال
set U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
sets U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
setting up U 1-معادل قرار دادن یک متغییر با یک مقدار. 2-معین کردن مقدار یک پارامتر
incremental computer U دادهای که اختلاف مقدار فعلی با مقدار اصلی را نشان میدهد
tabled U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tables U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
tabling U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table U استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
defaulted U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
paasche price index U یعنی حاصلضرب قیمت و مقدار پایه بخش برحاصلضرب قیمت و مقدار درسال جاری
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
drugs U دارو
medicament U دارو
pills U حب دارو
medicinally U با دارو
natural philosophy U دارو
medicaments U دارو
pharmaceuticals U دارو
puisne judge U دارو جز
drugging U دارو
medicines U دارو
cured U دارو
drug U دارو
pharmaceutical U دارو
medications U دارو
medication U دارو
cures U دارو
drugged U دارو
medics U دارو
medicine U دارو
pill U حب دارو
materia medica U دارو
cure U دارو
remedies U دارو
remedy U دارو
pharmaceutic U دارو
remedied U دارو
remedying U دارو
use U استعمال
application U استعمال
applications U استعمال
expenditure U استعمال
uses U استعمال
employment U استعمال
lungwort U سینه دارو
alkahest U نوش دارو
philtre U مهر دارو
withdrawal U ترک دارو
dosages U یک خوراک دارو
muller U دارو ساز
withdrawals U ترک دارو
hyssop U اشنان دارو
philter U مهر دارو
troche U قرص دارو
substance withdrawal U ترک دارو
male fern U کیل دارو
cure all U نوش دارو
doses U یک خوراک دارو
dosed U یک خوراک دارو
dose U یک خوراک دارو
chemic U دارو فروش
pouch kit U جعبه دارو
pouch kit U جای دارو
dosage U یک خوراک دارو
dosing U یک خوراک دارو
calomel U کرم دارو
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
abusing U سوء استعمال
ill use U بد استعمال کردن
usage U عرف استعمال
using U استعمال مصرف
misapplication U استعمال بیجا
misusage U سوء استعمال
uses U استعمال مصرف
abuse U بد استعمال کردن
misapplication U سوء استعمال
law of use U قانون استعمال
abuse U سوء استعمال
employs U استعمال کردن
abuses U بد استعمال کردن
abuses U سوء استعمال
abusive U سوء استعمال
employed U استعمال کردن
employ U استعمال کردن
employing U استعمال کردن
abusing U بد استعمال کردن
riflery U استعمال تفنگ
abused U بد استعمال کردن
ill usage U سوء استعمال
use U استعمال مصرف
abused U سوء استعمال
overkill U استعمال بیش از حد
bilingualism U استعمال دوزبان
use value U ارزش استعمال
user cost U هزینه استعمال
value in use U ارزش استعمال
exercises U استعمال کردن
exercised U استعمال کردن
exercise U استعمال کردن
maltreatment U سوء استعمال
bilinguality U استعمال دوزبان
graphics U فن استعمال نمودار
smoking U استعمال دخانیات
cranage U استعمال جرثقیل
desuetude U عدم استعمال
unworn U استعمال نشده
overuse U استعمال مفرط
usage U نحوه استعمال
usages U عرف استعمال
usages U نحوه استعمال
nicotian U دود استعمال کن
telescopy U فن استعمال دوربین
applying U استعمال کردن
apply U استعمال کردن
applies U استعمال کردن
disuse U عدم استعمال
application U موارد استعمال
tutoyer U استعمال کردن
applications U موارد استعمال
retention money U مقدار پولی که کارفرما جهت حسن انجام کار پیمانکار نگه میدارد واین مقدار درصدی ازکل قرارداد است که حسن انجام کار نامیده میشود
pillboxes U قوطی حب دارو وغیره
pillbox U قوطی حب دارو وغیره
orthopathy U معالجه بدون دارو
resolutive U دارو یا عامل گدازنده
miyhridate U زهر دارو پادزهر
seasoning U دارو زنی بچوب
drugs U دارو [به طور کلی ]
drug holiday U ترک موقت دارو
drug abuse U سوء استفاده از دارو
vial U شیشه کوچک دارو
withdrawal syndrome U نشانگان ترک دارو
diatessaron U ترکیبی ازچهار دارو
drugs of every description [of all descriptions] U همه نوع دارو
medications U دارو [به طور کلی ]
dozing U دوز یک خوراک دارو
withdrawal symptoms U نشانههای ترک دارو
dozes U دوز یک خوراک دارو
hocus U نوشابه دارو زده
doze U دوز یک خوراک دارو
dozed U دوز یک خوراک دارو
outward application U استعمال برونی یا خارجی
catachresis U استعمال غلط کلمه
mitering U استعمال تاج اسقفی
malapropism U سوء استعمال کلمات
law of disuse U قانون عدم استعمال
The habit of smoking. U عادت به استعمال دخانیات
no smoking allowed U استعمال دخانیان ممنوع
user U استعمال کننده کاربر
users U استعمال کننده کاربر
vernacularism U استعمال زبان محلی
nicotian U استعمال کننده دخانیات
mitring U استعمال تاج اسقفی
dopes U دارو دادن تخدیر کردن
dope U دارو دادن تخدیر کردن
iamatology U مبحث دارو شناسی پزشکی
nauseant U دارو و یا چیزدیگری که تهوع اورد
drugged U دارو خوراندن تخدیر کردن
drug U دارو خوراندن تخدیر کردن
spaced out <idiom> U از خوردن دارو گیج شدن
drugging U دارو خوراندن تخدیر کردن
drugs U دارو خوراندن تخدیر کردن
neology U استعمال واژه یااصطلاح جدید
abjectival use of a noun U استعمال اسمی به طور صفت
holophrastic U استعمال کننده کلمه قصار
oxymoron U استعمال کلمات مرکب متضاد
deverbative U بصورت مشتق استعمال شده
oxymoron U استعمال کلمات مرکب ضدونقیض
periphrasis U استعمال واژه ها وعبارات زائد
purism U افراط در استعمال صحیح الفاظ
incompatible U غیر قابل استعمال با یکدیگر
sesquipedalian U معتاد به استعمال لغات دراز
symbolization U استعمال علائم ونشانهای رمزی
instrumentation U تنظیم اهنگ استعمال الت
telescopist U متخصص استعمال دوربینهای نجومی
rodenticide U دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
love philtre U مهر دارو شربت سحر امیز
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com