Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
a comparison of men's salaries with those of women
U
مقایسه حقوق مردان با زنان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
height of the volleyball net
U
34/2متر برای مردان و 42/2 متربرای زنان
ruffe
U
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruff
U
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffs
U
یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
sprint medley
U
دو سرعت امدادی شامل 002004 و 008 متر برای مردان و 001 002 و 004 متربرای زنان
shot
U
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
shots
U
ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
fita round
U
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز فاصله 03 تا 09 متربرای مردان و 03 تا 07 متربرای زنان با تیر و کمان
feminist
U
طرفدار حقوق زنان
feminists
U
طرفدار حقوق زنان
wand shoot
U
مسابقه تیراندازی با 63 تیراز مسافت 06 متری برای زنان و 001 متری برای مردان با تیر و کمان
lacrosse
U
بازی بین دو تیم 01نفره مردان 21 نفره مردان با چوب دراز توردار کیسه مانند برای گرفتن و پرتاب گوی
badminton
U
بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
to contrast
[with]
U
مقایسه کردن با
[برابرکردن برای مقایسه]
common low
U
سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
public international law
U
حقوق بین الملل عمومی حقوق عام ملل
postliminum
U
قسمت پشت در قانون بازگشت حقوق یاقانون استعاده حقوق یا اعاده وضع حقوقی سابق
menfolk
U
مردان
detention of pay
U
ممانعت ازپرداخت حقوق توقیف حقوق
the males
U
پسران یا مردان
men of the d.
U
مردان وقت
males of military age
U
مردان در سن سربازی
urning
U
در همجنس خواهی مردان
men of that stamp
U
این قبیل مردان
the male sex
U
جنس ذکور مردان وپسران
men affifty and above
U
مردان پنجاه ساله به بالا
he lined up his men
U
مردان خود را در صف اورد صف ارایی کرد
Saadi was a giant among men .
U
سعدی از مردان بزرگ روزگار بود
protective duty
U
حقوق و عوارض حمایتی حقوق گمرکی حمایت کننده حقوقی که جهت حمایت ازکالاهای داخلی وضع میگردد
harbour dues
U
حقوق اسکله حقوق لنگراندازی
gold digger
U
زنی که با افسونهای زنانه مردان را تیغ میزند
attainder
U
سلب و نفی کلیه حقوق مدنی شخص در موقعی که به علت ارتکاب خیانت یا جنایت به مرگ محکوم میشود محرومیت کامل از حقوق اجتماعی و مدنی
allotment advice
U
پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
advalorem duty
U
حقوق گمرکی براساس ارزش کالا حقوق گمرکی از روی قیمت
herr
U
اقا) لقبی که پیش ازنام مردان المان ی بکارمیرودوبرابربااست
aftershave
U
[مایع خوشبویی که مردان بعد از اصلاح به صورت می زنند.]
jabot
U
دستمال سینه چین دار مردان قرن هجدهم
succuba
U
جنی یا دیو مادهای که هنگام شب بغل خواب مردان میشود
walker cup
U
مسابقه گلف بین مردان اماتور امریکا و انگلستان سالی یک بار
authorized stoppage
U
برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
fair sex
U
زنان
womenfolk
U
زنان
applaudingly
U
کف زنان
womankind
U
زنان
feminine
U
زنان
womankind
U
گروه زنان
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
boastingly
U
لاف زنان
demimonde
U
زنان هرزه
catamenia
U
قاعدگی زنان
beauties
U
زنان زیبا
plume
U
پر کلاه زنان تل
plumes
U
پر کلاه زنان تل
petticoats rule
U
تسلط زنان
feminicide
U
قتل زنان
boxers
U
مشت زنان
menstruation
U
قاعدگی در زنان
reelingly
U
چرخ زنان
pantingly
U
نفس زنان
asymetrical bars
U
پارالل زنان
uneven parallel bars
U
پارالل زنان
beauty
U
زنان زیبا
greensickness
U
کم خونی زنان
gynaecocracy
U
حکومت زنان
wifely
U
درخور زنان
womanly
U
در خور زنان
gynecocracy
U
حکومت زنان
gynecology
U
پزشکی زنان
gynocracy
U
حکومت زنان
gyringly
U
چرخ زنان
periods
U
قاعده زنان
period
U
قاعده زنان
hirsutism
U
نابجارویی مو در زنان
womenfolk
U
جماعت زنان
gaspingly
U
نفس زنان
women's dres
U
جامه زنان
the female sex
U
زنان ودختران
menses
U
قاعدگی زنان
evadingly
U
طفره زنان
women's army corps
U
ارتش زنان
vauntingly
U
لاف زنان
feminity
U
طبقه زنان
mutch
U
زنان وکودکان
flutteringly
U
پروبال زنان
when will women have the vote?
U
زنان کی حق رای
columbia round
U
تیراندازی مخصوص زنان
to catch napping
U
چرت زنان گرفتن
feminism
U
برابری طلبی زنان
women's army corps
U
قسمت زنان ارتش
menstruation
U
قاعدگی زنان طمث
women labor force
U
نیروی کار زنان
chlorosis
U
سبزرنگی زنان کم خون
sapphism
U
همجنس خواهی زنان
catamenia
U
عادت ماهیانه زنان
ladykiller
U
مرد محبوب زنان
ladykillers
U
مرد محبوب زنان
premenstrual
U
قبل از قاعدگی زنان
fluor
U
قاعدگی زنان سیال
female participation rate
U
نرخ مشارکت زنان
music stool
U
کرسی پیانو زنان
gynecologist
U
متخصص بیماریهای زنان
heats
U
تحریک جنسی زنان
phlegmasia alba dolens
U
ورم سفیدران زنان
heat
U
تحریک جنسی زنان
demimonde
U
جهان زنان هرجایی
lothario
U
گمراه کننده زنان
resemblance
U
مقایسه
collations
U
مقایسه
analogies
U
مقایسه
analogy
U
مقایسه
comparisons
U
مقایسه
datum line
U
خط مقایسه
comparison
U
مقایسه
collation
U
مقایسه
gynaecophysiology
U
علم ووفایف جهازتناسلی زنان
housecoat
U
لباسی که زنان درخانه می پوشند
housecoats
U
لباسی که زنان درخانه می پوشند
diva
U
سردسته زنان خواننده اپرا
suffragette
U
زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
suffragettes
U
زن طرفدار حق رای وانتخاب زنان
plead for the widow
U
در حق بیوه زنان دادخواهی کنید
evadingly
U
گریز زنان بابهانه یاحیله
steatopygia
U
بزرگی وفربهی کفل زنان
leucorrhoea
U
سوزنک مزمن غیرمسری زنان
men's western round
U
مسابقه مردان با 84 تیر از08 متری و 84 تیر از 06متری با تیر و کمان
frequency comparison
U
مقایسه فرکانس
logical comparison
U
مقایسه منطقی
contrast
U
مقایسه کردن
contrasts
U
مقایسه کردن
cf
U
مقایسه شود
comparison
U
روش مقایسه
incomparability
U
مقایسه ناپذیری
to draw comparisons
U
مقایسه کردن
to make comparisons
U
مقایسه کردن
incommensurable
U
مقایسه ناپذیر
comparatively
U
بطور مقایسه
analogous
U
قابل مقایسه
contrasted
U
مقایسه کردن
contrasting
U
مقایسه کردن
comparisons
U
روش مقایسه
even parity
U
مقایسه زوج
compare
U
مقایسه کردن
no parity
U
عدم مقایسه
assimilatc
U
مقایسه نمودن
odd parity
U
مقایسه فرد
comparison operator
U
عملگر مقایسه
parity bit
U
بیت مقایسه
parity error
U
خطای مقایسه
parity error
U
غلط مقایسه
parity checking
U
بازبینی مقایسه
datum
U
سطح مقایسه
compared
U
مقایسه کردن
refrence
U
مبنای مقایسه
incomparable
U
غیرقابل مقایسه
incomparable
U
مقایسه ناپذیر
comparableness
U
قابلیت مقایسه
comparing
U
مقایسه کردن
compares
U
مقایسه کردن
comparator
U
مقایسه کننده
phlegmasia dolens
U
ران زنان ژماس سیاهرگهای نفاسی
sapphic vice
U
شهوت رانی زنان نسبت به یکدیگر
chatelaine
U
زنجیرکمربند که زنان کلیدوساعت ومدادومانندانهابدان می اویزند
lady paramount
U
بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
hysteria
U
غش یابیهوشی وحمله در زنان هیجان زیاد
gallant
U
متعارف وخوش زبان درپیش زنان
greensick
U
مبتلا به بیماری کم خونی زنان جوان
women students
U
زنان دانش اموز محصلین اناث
wimple
U
روسری زنان قرون وسطی چرخ
accoucheur
U
پزشک متخصص قابلگی وبیماریهای زنان
YWCA
U
مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
whites
U
سوزنک مزمن غیر مسری زنان
abbesses
U
رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
abbess
U
رئیسه صومعه زنان تارک دنیا
modiste
U
کسی که کلاه وجامه زنان رامیفروشد
YWCAs
U
مخفف باشگاه زنان جوان مسیحی
hairdo
U
ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
hairdos
U
ارایش موی زنان بفرم مخصوصی
table comparator
U
مقایسه کننده نوارها
tape comparator
U
مقایسه کننده نوار
comparably
U
بطور قابل مقایسه
comparative gage
U
دستگاه مقایسه کننده
comparative philology
U
علم مقایسه زبانها
comparator
U
وسیله انجام مقایسه
incomparability
U
غیر قابل مقایسه
paired comparisons method
U
روش مقایسه جفتی
to compare oppsites
U
چیزهای ضد را با هم مقایسه کردن
by comparison
U
وقتی مقایسه می شوند
a comparison of the brain to a computer
U
مقایسه ای از مغز با کامپیوتر
between
U
دربین درمقام مقایسه
A comparison of theory and practice.
U
مقایسه ای از نظری و عمل.
incomparably
U
بطور غیرقابل مقایسه
to stand comparison with
U
قابل مقایسه بودن با
a beauty and an elegance beyond
[ without]
compare
U
زیبایی و ظرافتی بی مقایسه
Next to you I'm slim.
U
در مقایسه با تو من لاغر هستم.
measure
U
مقایسه کردن سنجش
to bear comparison with
U
قابل مقایسه بودن با
sanitary napkin
U
دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
sanitary napkins
U
دستمال کاغذضد عفونی مخصوص قاعدگی زنان
hereford round
U
مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
lady's man
U
مردی که علاقه زیادی بمعاشرت زنان دارد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com