Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
ultimate strength
U
مقاومت نهایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
ultimate strength
U
مقاومت یا استحکام نهایی
Other Matches
series resistance
U
مقاومت ورودی مقاومت سری مقاومت ماقبل
telic
U
نهایی دارای هدف نهایی
varistor
U
مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
choke impedance
U
امپدانس یا مقاومت فاهری چوک مقاومت پیچک
impedance
U
مقاومت فاهری الکتریسیته مقاومت سیم امپدانس
insulation resistance
U
مقاومت الکتریکی مقاومت ایزولاسیون
resilience
U
درجه مقاومت فرش در برابر سایش
[این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
grid bias resistance
U
مقاومت پلاریزاسیون شبکه مقاومت بایاس شبکه
reluctivity
U
مقاومت مغناطیسی ویژه ضریب مقاومت مغناطیسی
grid suppressor
U
مقاومت میرایی شبکه مقاومت شبکه سوپرسورشبکه
semifinal
U
مربوط به دوره نیمه نهایی دوره نیمه نهایی
terminals
U
نهایی
high limit
U
حد نهایی
final
U
نهایی
finals
U
نهایی
terminal
U
نهایی
closing
U
نهایی
conclusive
U
نهایی
privy
U
نهایی
ultimate
U
نهایی
ultimatums
U
نهایی
definite
<adj.>
U
نهایی
definitive
U
نهایی
peremptory
U
نهایی
ultimata
U
نهایی
ultimatum
U
نهایی
limiting value
U
ارزش نهایی
try-outs
U
تمرین نهایی
differential cost
U
هزینه نهایی
last word
<idiom>
U
نظر نهایی
margin utility
U
مطلوبیت نهایی
final act
U
سند نهایی
elevation stop
U
حد نهایی درجه
end strength
U
استعداد نهایی
home stretch
U
مرحله نهایی
try-out
U
تمرین نهایی
extreme range
U
برد نهایی
semi-final
U
نیمه نهایی
final assembly
U
مونتاژ نهایی
extreme position
U
وضعیت نهایی
end user
U
کاربر نهایی
differential cost
U
ارزش نهایی
ultimate stress limit
U
حد تنش نهایی
armageddon
U
مبارزهء نهایی
final
U
مسابقه نهایی
finals
U
مسابقه نهایی
quarter final
U
یک چهارم نهایی
quarter-final
U
یک چهارم نهایی
quarter-finals
U
یک چهارم نهایی
semi finals
U
نیمه نهایی
semi-finals
U
نیمه نهایی
semifinal
U
نیمه نهایی
second check
U
بررسی نهایی
ultimate stress
U
تنش نهایی
net result
U
نتیجه نهایی
ultimate load
U
بار نهایی
ultimate analysis
U
تجزیه نهایی
end product
U
محصول نهایی
quarterfinal
U
یک چهارم نهایی
top speed
U
سرعت نهایی
terminus
U
ایستگاه نهایی
terminuses
U
ایستگاه نهایی
end product
U
فراورده نهایی
ultimatums
U
هدف نهایی
incremental cost
U
هزینه نهایی
draft
U
نیمه نهایی
grail
U
هدف نهایی
ultimate speed
U
سرعت نهایی
final velocity
U
سرعت نهایی
final position
U
وضعیت نهایی
final payment
U
پرداخت نهایی
final term
U
جمله نهایی
final value
U
ارزش نهایی
final judgement
U
حکم نهایی
drafted
U
نیمه نهایی
extra expenses
U
هزینه نهایی
incremental cost
U
هزینه نهایی
final cut
U
برش نهایی
final assembly
U
نصب نهایی
final destination
U
مقصد نهایی
additional costs
[expenses]
U
هزینه نهایی
final drive
U
گرداننده نهایی
drafts
U
نیمه نهایی
ultimatum
U
هدف نهایی
ultimata
U
هدف نهایی
final diameter
U
قطر نهایی
final result
U
نتیجه نهایی
final report
U
گزارش نهایی
final temperature
U
درجه حرارت نهایی
no wind position
U
محل نهایی هواپیما
mechanicals
U
نتیجه نهایی تجسمی
aircraft rigging
U
تنظیم نهایی هواپیما
terminal repeater
U
تقویت کننده نهایی
terminal ballistics
U
بالیستیک نهایی گلوله
front end
U
نرم افزار نهایی
tail end
U
قسمت نهایی انتها
finales
U
اهنگ نهایی اخر
finale
U
اهنگ نهایی اخر
finishing strokes
U
دست کاری نهایی
decreasing marginal cost
U
هزینه نهایی نزولی
margin land
U
حد نهایی بازده زمین
final invoice
U
صورت حساب نهایی
diminishing marginal utility
U
فایده نهایی نزولی
draft report
U
گزارش نیمه نهایی
final heading
U
مسیر پرواز نهایی
end user
U
استفاده کننده نهایی
face formwork
U
قالب بندی نهایی
final approach
U
مسیر نهایی فرود
World Series
U
مسابقات نهایی بیسبال
marginal costing
U
هزینه یابی نهایی
margine efficiency of capital
U
بازده نهایی سرمایه
backdoor
U
وسیله نهایی یا زیرجلی
finalizing
U
بمرحله نهایی رساندن
finalizes
U
بمرحله نهایی رساندن
finalized
U
بمرحله نهایی رساندن
finalize
U
بمرحله نهایی رساندن
finalising
U
بمرحله نهایی رساندن
finalises
U
بمرحله نهایی رساندن
finalised
U
بمرحله نهایی رساندن
ultimacy
U
حالت نهایی غائیت
final decision
U
رای قطعی و نهایی
ending
U
بخش نهایی چیزی
final measurement
U
اندازه گیری نهایی
endings
U
بخش نهایی چیزی
ultimate tensile stress
U
تنش کشش نهایی
diminishing marginal utility
U
نزولی بودن مطلوبیت نهایی
final protocol
U
مقاوله نامه یا موافقتنامه نهایی
pay off
U
جزای کیفر نتیجه نهایی
final acceptance
آزمایش قبولی نهایی ناو
final drive
U
چرخ گرداننده نهایی شنی
margin efficiency of investment
U
بازده نهایی سرمایه گذاری
final heading
U
سمت پرواز یا حرکت نهایی
diminishing marginal product
U
منحنی نزولی محصول نهایی
reserve price
U
قیمت نهایی بهای قطعی
returns
U
گزارش نهایی هیات تحقیق
end product
U
قطعات حاصله دستگاه نهایی
printouts
U
نسخه چاپی نتیجه نهایی
printout
U
نسخه چاپی نتیجه نهایی
scope
U
نقطه توجه طرح نهایی
return
U
گزارش نهایی هیات تحقیق
returned
U
گزارش نهایی هیات تحقیق
returning
U
گزارش نهایی هیات تحقیق
integrated revision
U
بررسی نهایی جداول سازمان و تجهیزات
cupholder
U
برنده گلدان جایزه در مسابقه نهایی
semi-finalist
U
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
finallist
U
کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
semi-finalists
U
شرکت کننده در مسابقهی نیمه نهایی
final shaving
U
پرداخت
[کوتاه کردن نهایی پرزها]
quarterfinal
U
دوره یک چهارم نهایی درمسابقات حذفی
imprisonment
U
محبوس کردن پس ازصدور حکم نهایی
finality
U
اعتقاد بعلت نهایی در گیتی قطعیت
showdown
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
surf off
U
دور نهایی مسابقه موج سواری
showdowns
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
great go
U
امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
tag line
U
جمله نهایی نمایش وغیره نقطه حساس
threshholds
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
all the way
U
اخرین یورش برای لمس نقطه نهایی
ultimate tensile strength
U
حد نهایی کشش و استحکام نخ
[قبل از پاره شدن]
quarterfinalist
U
کسیکه در مسابقه یک چهارم نهایی شرکت میکند
thresholds
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
greats
U
امتحان نهایی دردانشگاه برای گرفتن درجه
armageddon
U
مبارزهء نهایی میان نیکی وبدی در قیامت
threshold
U
نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
semifinalist
U
کسیکه بمرحله مسابقات نیمه نهایی رسیده
decision altitude
U
ارتفاع نهایی مسیرفرودهواپیمای بی خلبان حداکثرارتفاع در مسیر فرود
interrupts
U
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupt
U
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupting
U
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
sprocket
U
دنده ملخی مین چرخ گرداننده نهایی در تانک
passively
U
بی مقاومت
line resistance
U
مقاومت خط
line of resistance
U
خط مقاومت
total resistance
U
مقاومت کل
strength
U
مقاومت
strengths
U
مقاومت
durability
U
مقاومت
resistance
U
مقاومت
resists
U
مقاومت
high resistance
U
پر مقاومت
weakest
U
کم مقاومت
resistor
U
مقاومت
resistors
U
مقاومت
weaker
U
کم مقاومت
weaknesses
U
کم مقاومت
resisting
U
مقاومت
weak
U
کم مقاومت
resisted
U
مقاومت
renitency
U
مقاومت
resist
U
مقاومت
maieutics
U
فن زنده کردن فکر نهایی شخص بوسیله پرسش وپاسخ
internal impedance
U
مقاومت داخلی
main line of resistance
U
خط مقاومت اصلی
internal resistance
U
مقاومت داخلی
irresistable
U
مقاومت ناپذیر
impedance
U
مقاومت فاهری
impedance at resonance
U
مقاومت رزونانس
impedance at resonance
U
مقاومت فازی
transference resistance
U
مقاومت انتقالی
inductive resistance
U
مقاومت القایی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com