Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
directorate
U
مقام مدیریت
directorates
U
مقام مدیریت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
computer managed instruction
U
اموزش با مدیریت کامپیوتردستورالعمل با مدیریت کامپیوتر
smarted
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarts
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarter
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smartest
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smarting
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
smart
U
buH یا متمرکز کننده شبکه که میتواند اطلاعات وضعیت را به ایستگاه مدیریت برگرداند و به مدیریت نرم افزار امکان تشخیص راه دور هر پورت را بدهد
CMOT
U
استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
plate milling stand
U
مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
command management system
U
سیستم مدیریت فرماندهی سیستم مدیریت یکان
army class manager activity
U
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
embassage
U
مقام سفارت مقام ایلچی سفارت
generalship
U
مدیریت
directorships
U
مدیریت
leadership
U
مدیریت
administrations
U
مدیریت
directorate
U
مدیریت
directorship
U
مدیریت
directorates
U
مدیریت
superintendence
U
مدیریت
administration
U
مدیریت
stage direction
U
مدیریت
matronage
U
مدیریت
menage
U
مدیریت
managements
U
مدیریت
administratorship
U
مدیریت
managership
U
مدیریت
conductorship
U
مدیریت
management
U
مدیریت
facilities management
U
مدیریت امکانات
management system
U
سیستم مدیریت
superintendence
U
ریاست مدیریت
file management
U
مدیریت پرونده
inventory management
U
مدیریت موجودی
superintendency
U
ریاست مدیریت
supply management
U
مدیریت عرضه
maladministration
U
سوء مدیریت
run the show
U
مدیریت کردن
management expenses
U
مخارج مدیریت
management graphics
U
مدیریت گرافیک
management report
U
گزارش مدیریت
system mangement
U
مدیریت سیستم
postal directory
U
مدیریت پست
file management
U
مدیریت پرونده ها
file management
U
مدیریت فایل
financial management
U
مدیریت مالی
job management
U
مدیریت برنامه
personnel management
U
مدیریت پرسنلی
personnel management
U
مدیریت استخدام
ownership and management
U
مالکیت و مدیریت
materials management
U
مدیریت مواد
operational management
U
مدیریت عملیاتی
materiel cognizance
U
مدیریت کالاها
monopoly management
U
مدیریت انحصاری
materiel management
U
مدیریت اقلام
memory management
U
مدیریت حافظه
industrial management
U
مدیریت صنعتی
interlocking directorate
U
مدیریت واحد
foremanship
U
مدیریت سرکارگری
scientific management
U
مدیریت علمی
management science
U
علم مدیریت
resource management
U
مدیریت منبع
record management
U
مدیریت رکوردها
record management
U
مدیریت مدارک
pyramiding
U
مدیریت واحد
managerial economics
U
اقتصاد مدیریت
production management
U
مدیریت تولید
materiel management
U
مدیریت اماد
task management
U
مدیریت کار
trusts
U
مدیریت امانی
concurrency management
U
مدیریت همزمانی
configuration management
U
مدیریت پیکربندی
setup
<idiom>
U
مدیریت داشتن
trust
U
مدیریت امانی
trusted
U
مدیریت امانی
data management
U
مدیریت داده ها
career management
U
مدیریت مشاغل
educational administration
U
مدیریت اموزشی
task management
U
مدیریت وفیفه
demand management
U
مدیریت تقاضا
flow
U
مدیریت جریان داده
lower level management
U
مدیریت سطح پایین
item manager
U
مدیریت اقلام تدارکاتی
frameworks
U
مدیریت پایگاه داده
framework
U
مدیریت پایگاه داده
project management program
U
برنامه مدیریت پروژه
project management system
U
سیستم مدیریت پروژه
letters of administration
U
سند مدیریت ترکه
materiel cognizance
U
مدیریت تشخیص کالا
flows
U
مدیریت جریان داده
information management system
U
سیستم مدیریت اطلاعات
memory management program
U
برنامه مدیریت حافظه
middle level management
U
مدیریت سطح متوسط
institute of materials management
U
موسسه مدیریت مواد
input/output
U
مدیریت و کنترل میکند
information resource management
U
مدیریت منبع اطلاعات
management information system
U
سیستم مدیریت اطلاعات
flowed
U
مدیریت جریان داده
intendancy
U
مدیریت حوزه مباشرت
data base management
U
مدیریت پایگاه داده
data management system
U
سیستم مدیریت داده ها
database management
U
مدیریت پایگاه داده ها
file management program
U
برنامه مدیریت فایل
server
U
ول مدیریت صف چاپ و چاپگرهاست
spatial data management
U
مدیریت داده فضایی
data management programs
U
برنامههای مدیریت داده ها
directed
U
مدیریت یا سازمان دهی
directs
U
مدیریت یا سازمان دهی
direct
U
مدیریت یا سازمان دهی
wildlife management
U
مدیریت حیات وحش
data base management
U
مدیریت پایگاه داده ها
top level management
U
مدیریت سطح بالا
dm
U
مدیریت داده هاanagement
conveyancing
U
مدیریت از روی مهارت
data processing management
U
مدیریت پردازش داده
Internet
U
مهندسی و مدیریت اینترنت است
personal information manager
U
برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
database management system
U
سیستم مدیریت پایگاه داده سیستم مدیریت پایگاه داده ها
management
U
مدیریت وریاست حسن تدبیر
army management structure
U
سازمان مدیریت نیروی زمینی
managements
U
مدیریت وریاست حسن تدبیر
data processing management association
U
انجمن مدیریت پردازش داده
CMIS
U
سیستم مدیریت شبکه قدرتمند
career management
U
مدیریت تهیه تخصصهای نظامی
database management program
U
برنامه مدیریت پایگاه داده ها
computer aided factory management
U
مدیریت کارخانه با استفاده ازکامپیوتر
memory management
U
مدیریت حافظه
[علوم کامپیوتر]
pim
U
برنامه مدیریت اطلاعات شخصی
IAB
U
مهندسی و مدیریت اینترنت است
relational database management
U
مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
data base management system
U
سیستم مدیریت پایگاه داده ها
flat fuiile database management program
U
برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
three
U
سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
mis-
U
سیستم اطلاعات مدیریت System anagementInformation
threes
U
سیستم نگهداری و مدیریت اقلام دریایی
mis
U
سیستم اطلاعات مدیریت System anagementInformation
relational data menagement system
U
سیستم مدیریت پایگاه داده رابطهای
record oriented database management
U
برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
paged memory management
U
مدیریت حافظه صفحه بندی شده
table oriented database management progr
U
برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
rdbms
U
سیستم مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
eminency
U
مقام
eminence
U
مقام
offices
U
مقام
office
U
مقام
equipotential
U
هم مقام
stature
U
مقام
stages
U
مقام
positioned
U
مقام
stage
U
مقام
position
U
مقام
foothole
U
مقام
connexions
U
مقام
place
U
مقام
places
U
مقام
placing
U
مقام
connection
U
مقام
rete
U
مقام
function
U
مقام
functioned
U
مقام
functions
U
مقام
status
U
مقام
opposite number
U
هم مقام
pews
U
مقام
authority
U
مقام
standing
U
مقام
settings
U
مقام
paripassu
U
هم مقام
stand
U
مقام
setting
U
مقام
pew
U
مقام
pank
U
مقام
databases
U
تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
databases
U
که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
process
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
database
U
که یک سیستم مدیریت پایگاه داده ایجاد می کنند
ims
U
Information سیستم مدیریت اطلاعات System anagement
database
U
تغییر و مدیریت و استفاده از پایگاه داده میدهد.
administrator
U
بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
process
U
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
processes
U
کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
administrators
U
بخش کنترلی سیستم مدیریت پایگاه داده ها
processes
U
که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
hierarchical data base management system
U
سیستم مدیریت پایگاه داده سلسله مراتبی
commandery
U
مقام فرماندهی
defensive
U
مقام تدافع
first water
U
بالاترین مقام
baronage
U
مقام بارونی
peerage
U
مقام سناتوری
viscounty
U
مقام ویکنت
officiating
U
مقام رسمی
officiates
U
مقام رسمی
colonelcy
U
مقام سرهنگی
peerages
U
مقام سناتوری
receivership
U
مقام امانت
vice-chancellor
U
قائم مقام
vice-chancellors
U
قائم مقام
attorneyship
U
مقام وکالت
bishopric
U
مقام اسقفی
vice chancellor
U
قائم مقام
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com