English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
review U مقالات انتقادی نوشتن
reviewed U مقالات انتقادی نوشتن
reviewing U مقالات انتقادی نوشتن
reviews U مقالات انتقادی نوشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
trilcgy U مقالات
photodigital memory U سیستم حافظه کامپیوتری که از لیزر برای نوشتن داده روی فیلم ای که بعدا چندین بار قابل خواندن است ولی نه نوشتن استفاده میکند. WORM نیز گفته میشود. حافظه نوشتن یک بار
symposia U مقالات گوناگون درباره یک موضوع
symposium U مقالات گوناگون درباره یک موضوع
symposiums U مقالات گوناگون درباره یک موضوع
critical U انتقادی
criticism U انتقادی
commentarial U انتقادی
criticisms U انتقادی
uncritical U غیر انتقادی
revue U نمایشنامه انتقادی
revues U نمایشنامه انتقادی
critico historical U انتقادی وتاریخی
uncritically U غیر انتقادی
critiques U مقاله انتقادی
critique U مقاله انتقادی
itemizer U کسیکه مقالات کوچک برای روزنامه تهیه میکند
examen U محک مقالهء انتقادی
scrawl U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawls U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawling U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
scrawled U با شتاب نوشتن خرچنگ قورباغهای نوشتن نامرتب وغیر استادانه نقاشی کردن
publicists U نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
publicist U نویسنده مقالات سیاسی یامقالات راجع به حقوق بین الملل
critical U وخیم انتقادی قابل تامل
write protect U غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
list U سرور در اینترنت که نامه خبری یا مقالات را به کاربران ثبت نام کرده می فرستد
penny a liner U کسیکه مقالات ارزان برای روزنامه می فرستد و ازروی سطر شماری پول می گیرد
to go easy on somebody [something] U خیلی ایراد نگرفتن [انتقادی نبودن] از کسی [در مورد چیزی]
encipher U برمز نوشتن رمز نوشتن
news reader U نرم افزاری که به کاربر امکان مشاهده لیست گروههای خبری و خواندن مقالات چاپ شده در هر گروه یا ارسال آن مقاله را میدهد
to a. letter U روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
DVD U درایو دیسک DVD که به کاربر امکان نوشتن , پاک کردن و نوشتن مجدد داده روی دیسک DVD میدهد
devil's advocate U کشیشی که اعمال و سوابق مردهای را که قرار است تقدیس شده و saint شود به طور انتقادی بررسی میکند تامبادا عیبی از قلم افتاده باشد
devil's advocates U کشیشی که اعمال و سوابق مردهای را که قرار است تقدیس شده و saint شود به طور انتقادی بررسی میکند تامبادا عیبی از قلم افتاده باشد
erasable U قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
he dose not know how to write U نوشتن نمیداند نوشتن بلدنیست بلدنیست بنویسد
writes U نوشتن
pt down U نوشتن
penning U نوشتن
penned U نوشتن
set down U نوشتن
superscrible U نوشتن
inscribe U نوشتن
indite U نوشتن
pens U نوشتن
inscribing U نوشتن
write U نوشتن
scrawls U بد نوشتن
inscribes U نوشتن
inscribed U نوشتن
scrawled U بد نوشتن
scribbles U بد نوشتن
pen U نوشتن
scribbling U بد نوشتن
scrawling U بد نوشتن
scrawl U بد نوشتن
put down <idiom> U نوشتن
scribbled U بد نوشتن
write head U هد نوشتن
to set down U نوشتن
to reduce to writing U نوشتن
to put down U نوشتن
to drive a pen or quill U نوشتن
scribble U بد نوشتن
annotated U تفسیر نوشتن
annotated U یادداشت نوشتن
pen U خامه نوشتن
annotates U حاشیه نوشتن
enlisting U درفهرست نوشتن
tablets U بر لوح نوشتن
tablet U بر لوح نوشتن
enlist U درفهرست نوشتن
prefaces U دیباچه نوشتن
enlists U درفهرست نوشتن
preamble U مقدمه نوشتن
prefacing U دیباچه نوشتن
penned U خامه نوشتن
penning U خامه نوشتن
prefaced U دیباچه نوشتن
pens U خامه نوشتن
annotate U یادداشت نوشتن
preface U دیباچه نوشتن
annotate U حاشیه نوشتن
annotate U تفسیر نوشتن
annotated U حاشیه نوشتن
preambles U مقدمه نوشتن
noting U نت موسیقی نوشتن
notes U نت موسیقی نوشتن
write up U به تفصیل نوشتن
write-offs U زود نوشتن
commentate U تقریظ نوشتن
itemized U به اقلام نوشتن
commentated U تقریظ نوشتن
commentates U تقریظ نوشتن
itemize U به اقلام نوشتن
commentating U تقریظ نوشتن
autograph U دستخط نوشتن
itemising U به اقلام نوشتن
autographed U دستخط نوشتن
itemizes U به اقلام نوشتن
write off U زود نوشتن
write-up U به تفصیل نوشتن
write-ups U به تفصیل نوشتن
editorializing U سرمقاله نوشتن
editorializes U سرمقاله نوشتن
editorialized U سرمقاله نوشتن
editorialize U سرمقاله نوشتن
editorialising U سرمقاله نوشتن
editorialises U سرمقاله نوشتن
editorialised U سرمقاله نوشتن
itemizing U به اقلام نوشتن
autographing U دستخط نوشتن
itemises U به اقلام نوشتن
rewriting U باز نوشتن
rewritten U دوباره نوشتن
write-off U زود نوشتن
rewrote U دوباره نوشتن
rewrote U باز نوشتن
rewritten U باز نوشتن
table U در فهرست نوشتن
tabled U در فهرست نوشتن
tables U در فهرست نوشتن
tabling U در فهرست نوشتن
rewriting U دوباره نوشتن
rewrites U باز نوشتن
autographs U دستخط نوشتن
circumscribe U نوشتن در دور
circumscribed U نوشتن در دور
prose U نثر نوشتن
penmanship U طرز نوشتن
circumscribes U نوشتن در دور
circumscribing U نوشتن در دور
rewrite U دوباره نوشتن
rewrite U باز نوشتن
rewrites U دوباره نوشتن
note U نت موسیقی نوشتن
read/write head U هدخواندن- نوشتن
poeticize U شعر نوشتن
overwrite U جای نوشتن
overwrite U زیاد نوشتن
programs U برنامه نوشتن
jot U با شتاب نوشتن
jots U با شتاب نوشتن
jotted U با شتاب نوشتن
over write U جای نوشتن
miswrite U اشتباه نوشتن
overwrite U دومرتبه نوشتن
list U در فهرست نوشتن
to write off U به اسانی نوشتن
scribbled U باشتاب نوشتن
scribble U باشتاب نوشتن
read/write U خواندن- نوشتن
scribbling U باشتاب نوشتن
tired of writing U خسته از نوشتن
invoice U فاکتور نوشتن
r/w U خواندن- نوشتن
to dip ones pen in gall U سخت نوشتن
precis U خلاصه نوشتن
poetize U شعر نوشتن
scribbles U باشتاب نوشتن
inscroll U در طومار نوشتن
impanel U در صورت نوشتن
graphic U وابسته به فن نوشتن
itemised U به اقلام نوشتن
invoices U فاکتور نوشتن
invoiced U فاکتور نوشتن
program U برنامه نوشتن
allegorize U تمثیل نوشتن
write head U نوک نوشتن
wirte only U تنها نوشتن
scrolls U کتیبه نوشتن
scroll U کتیبه نوشتن
annotating U تفسیر نوشتن
annotating U یادداشت نوشتن
annotating U حاشیه نوشتن
annotates U تفسیر نوشتن
annotates U یادداشت نوشتن
demythologize U تفسیر نوشتن
to write out U بتفضیل نوشتن
graphomania U شهوت نوشتن
write out U به تفصیل نوشتن
hyphenate U با خط پیوند نوشتن
engross U درشت نوشتن
gloss U حاشیه نوشتن بر
i am weary of writing U از نوشتن خسته
elegize U قصیده نوشتن
double space U یک خط درمیان نوشتن
invoicing U فاکتور نوشتن
handwrite U بادست نوشتن
write protect ring U حلقه حفافت از نوشتن
types U با ماشین تحریر نوشتن
italiacize U با حروف خوابیده نوشتن
send away for something <idiom> U تقاضا نامه نوشتن
write inhibit ring U حلقه ممانعت از نوشتن
dyslexic U ناتواندر یادگیریخواندنو نوشتن
typed U با ماشین تحریر نوشتن
misspell U بااملای غلط نوشتن
misspelled U بااملای غلط نوشتن
misspells U بااملای غلط نوشتن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com