Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
subcontract
U
مقاطعه کاری فرعی
subcontracted
U
مقاطعه کاری فرعی
subcontracting
U
مقاطعه کاری فرعی
subcontracts
U
مقاطعه کاری فرعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
subcontractor
U
مقاطعه کار فرعی
subcontractors
U
مقاطعه کار فرعی
assumpsit
U
مقاطعه کاری فرض
contract
U
مقاطعه کاری کردن
job
U
ایوب مقاطعه کاری کردن
jobs
U
ایوب مقاطعه کاری کردن
entrepremership
U
اداره و سازماندهی فعالیتهای تجاری یا مقاطعه کاری
building enterprise
U
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
contract
U
پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
subspecies
U
قسم فرعی جنس فرعی از یک نژاد
by pass
U
بای پاس کردن پل زدن راه فرعی ساختن اتصال کوتاه کردن مجرای فرعی
by pass
U
گذرگاه فرعی مسیر فرعی
ecotype
U
بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
piece-worker
U
مقاطعه چی
operator on incentive
U
مقاطعه چی
jobber
[piece worker]
U
مقاطعه چی
incentive operator
U
مقاطعه چی
piece worker
U
مقاطعه چی
pieceworker
U
مقاطعه چی
contract
U
مقاطعه
piece workers
U
مقاطعه چی ها
piece-workers
U
مقاطعه چی ها
operators on incentive
U
مقاطعه چی ها
incentive operators
U
مقاطعه چی ها
pieceworkers
U
مقاطعه چی ها
piece workers
U
مقاطعه کار ها
piece-workers
U
مقاطعه کار ها
operators on incentive
U
مقاطعه کار ها
incentive operators
U
مقاطعه کار ها
pieceworkers
U
مقاطعه کار ها
pieceworker
U
مقاطعه کار
piece worker
U
مقاطعه کار
fat work
U
مقاطعه کار
lumper
U
مقاطعه کار
contractors
U
مقاطعه کار
jobber
U
مقاطعه کار
job
U
کار مقاطعه
jobs
U
کار مقاطعه
piece-worker
U
مقاطعه کار
operator on incentive
U
مقاطعه کار
jobber
[piece worker]
U
مقاطعه کار
incentive operator
U
مقاطعه کار
by contract
U
بطور مقاطعه
by the job
U
به طور مقاطعه
contractor
U
مقاطعه کار
main contractor
U
مقاطعه کار اصلی
road contractor
U
مقاطعه کار جاده
master builder
U
بنای مقاطعه کار
piecework
U
کار از روی مقاطعه
timework
U
کار از روی مقاطعه
jobbery
U
سوء استفاده مقاطعه
package deal
U
مقاطعه در بست و خرید یکجا
contract note
U
سند مقاطعه توافق نامه
package deals
U
مقاطعه در بست و خرید یکجا
torch
U
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched
U
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches
U
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torching
U
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
blow torch
U
کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes
U
راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
entrepreneurs
U
مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
entrepreneur
U
مدیر یک موسسه اقتصادی بزرگ مقاطعه کار
stringing
U
خطوط خاتم کاری و منبت کاری
pence for any thing
U
میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
stbtitle
U
عنوان فرعی عنوان فرعی مقاله
glid
U
تذهیب کاری
[در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
sublease
U
اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
undertaking
U
کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
undertaker
U
کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
undertakers
U
کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
contract
U
مخفف کردن مقاطعه کردن قرارداد بستن
farm
U
اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
farms
U
اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
civil engineering contractor
U
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
farmed
U
اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
inferiors
U
فرعی
by
U
فرعی
branch lines
U
خط فرعی
branch line
U
خط فرعی
accessory
U
فرعی
secondary
U
فرعی
tributary
U
فرعی
tributaries
U
فرعی
extrinsic
U
فرعی
inferior
U
فرعی
accessorial
U
فرعی
minor
U
فرعی
adjunct
U
فرعی
derivatives
U
فرعی
derivative
U
فرعی
incident
U
فرعی
adjuncts
U
فرعی
incidents
U
فرعی
subsidiary
U
فرعی
subsidiaries
U
فرعی
petty
U
فرعی
lateral
U
فرعی
spillover effect
U
اثر فرعی
ancillary
U
فرعی
min
U
فرعی
subaltern
U
فرعی
second class
U
فرعی
sub dam
U
سد فرعی
adverse reaction
U
اثر فرعی
subalterns
U
فرعی
half deck
U
پل فرعی
by-effect
U
اثر فرعی
byeffect
U
اثر فرعی
secondary effect
U
اثر فرعی
fall-out
[side effect]
U
اثر فرعی
succursal
U
فرعی
drilling pattern
U
نمونه مته کاری الگوی مته کاری
appendage
U
دستگاه فرعی
subfamily
U
خانواده فرعی
subclass
U
شعبه فرعی
subdirectory
U
فهرست فرعی
subfamily
U
تیره فرعی
appendages
U
دستگاه فرعی
wayside
U
ایستگاه فرعی
subsidiary company
U
شرکت فرعی
subinterval
U
فاصله فرعی
subcommittees
U
کمیته فرعی
subcommittees
U
کمیسیون فرعی
inset
U
نقشه فرعی
insets
U
نقشه فرعی
side issue
U
موضوع فرعی
side issue
U
مسئله فرعی
side issues
U
موضوع فرعی
side issues
U
مسئله فرعی
subharmonic
U
هماهنگ فرعی
subgenus
U
تیره فرعی
subgenus
U
جنس فرعی
sideshow
U
نمایش فرعی
sideshows
U
نمایش فرعی
subagency
U
نمایندگی فرعی
byway
U
راه فرعی
byways
U
راه فرعی
slave station
U
ایستگاه فرعی
sideway
U
فرعی از پهلو
sidepiece
U
چیز فرعی
side show
U
موضوع فرعی
alternate position
U
موضع فرعی
secondary position
U
موضع فرعی
alternative airfield
U
فرودگاه فرعی
side show
U
نمایش فرعی
subsidiary occupations
U
مشاغل فرعی
stop street
U
خیابان فرعی
sub contractor
U
پیمانکار فرعی
affluent
U
رود فرعی
sub station
U
پست فرعی
episode
U
داستان فرعی
overtone
U
صدای فرعی
episodes
U
داستان فرعی
sub sector
U
بخش فرعی
accessory nerve
U
عصب فرعی
sub network
U
شبکه فرعی
nervus accessorius
U
عصب فرعی
accessory substances
U
مواد فرعی
overtones
U
صدای فرعی
an off street
U
کوچه فرعی
subdivision
U
بخش فرعی
side effect
U
اثر فرعی
side-effect
U
اثر فرعی
side-effects
U
اثر فرعی
bypass
U
مسیر فرعی
bypassed
U
مسیر فرعی
bypasses
U
مسیر فرعی
bypassing
U
مسیر فرعی
sugroup
U
دسته فرعی
sidetracked
U
جاده فرعی
extension
U
شماره فرعی
subsidiary
U
متمم فرعی
subdivisions
U
بخش فرعی
annexe
U
ساختمان فرعی
cotype
U
نوعی فرعی
annex
U
شعبه فرعی
annexes
U
شعبه فرعی
annexing
U
شعبه فرعی
underplot
U
داستان فرعی
tine
U
شاخ فرعی
jamb-shaft
U
ستون فرعی
subsidiaries
U
متمم فرعی
lay-shaft
U
میله فرعی
sidetrack
U
جاده فرعی
substrate
U
شکل فرعی
by product
U
فراورده فرعی
submenu
U
منوی فرعی
subspace
U
فضای فرعی
by-products
U
محصول فرعی
subcommittee
U
کمیته فرعی
corollaries
U
نتیجه فرعی
corollary
U
نتیجه فرعی
substation
U
ایستگاه فرعی
subsection
U
قسمت فرعی
subsections
U
قسمت فرعی
adjunct
U
صفت فرعی
suborder
U
راسته فرعی
adjuncts
U
صفت فرعی
by-product
U
محصول فرعی
subcommittee
U
کمیسیون فرعی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com