English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
syntax checker U مقابله نحوه گری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
emergency drill U تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
checks U مقابله کردن مقابله
check U مقابله کردن مقابله
checked U مقابله کردن مقابله
checked U مقابله
confrontations U مقابله
check U مقابله
opposition U مقابله
confrontation U مقابله
echo check U مقابله
bucking U مقابله
transfer check U مقابله
counterview U مقابله
controlment U مقابله
checks U مقابله
checking U مقابله
contrast U مقابله
contrasted U مقابله
contrasting U مقابله
contrasts U مقابله
collations U مقابله
collation U مقابله
beard U مقابله کردن
repels U مقابله کردن
beards U مقابله کردن
counter U مقابله کردن
repelled U مقابله کردن
algebra U جبر و مقابله
repel U مقابله کردن
collating U مقابله کردن
collates U مقابله کردن
collated U مقابله کردن
repelling U مقابله کردن
spot check U مقابله موضعی
loop checking U مقابله حلقه
retaliation U مقابله به مثل
countered U مقابله کردن
limit check U مقابله حدود
collate U مقابله کردن
acounter U مقابله کردن
dynamic check U مقابله پویا
check indicator U نماینده مقابله
bucking coil U پیچک مقابله
check boxes U جعبههای مقابله
countering U مقابله کردن
cross-examination U پرسش و مقابله
cross-examinations U پرسش و مقابله
built in check U مقابله توکار
check list U سیاهه مقابله
check point U نقطه مقابله
checklist U سیاهه مقابله
diagnostic check U مقابله تشخیصی
data check U مقابله داده ها
cyclic check U مقابله چرخهای
crossecheck U مقابله مجدد
arithmetic check U مقابله حسابی
automatic check U مقابله خودکار
checks and balance U کنترل و مقابله
casting out nines U مقابله نه نهی
spot checks U مقابله موضعی
sum check U مقابله جمعی
parity check U مقابله توازن
system check U مقابله سیستم
reciprocity U مقابله به مثل
twin check U مقابله توام
visual check U مقابله دیداری
validity check U مقابله اعتبار
parity checking U مقابله توازن
parity check U مقابله ایستایی
selection check U مقابله گزینش
sequence check U مقابله ترتیب
spell checker U مقابله گر املائی
marginal check U مقابله مرزی
modulo n check U مقابله به پیمانه
sight check U مقابله نظری
sight check U مقابله چشمی
visual check U مقابله بصری
opposability U مقابله پذیری
sequence checking U مقابله ترتیبی
overflow check U مقابله سرریز
dealing arrangments U نحوه توزیع
delivery terms U نحوه تحویل
usage U نحوه استعمال
usages U نحوه استعمال
procedure U نحوه عمل
vertical parity check U مقابله توان عمدی
collating U مقابله وتطبیق کردن
check U مقابله کردن بررسی
parity check U مقابله کردن توازن
checked U مقابله کردن بررسی
checks U مقابله کردن بررسی
check indicator U مشخص کننده مقابله
tick off U نشان رسیدگی و مقابله
counter military U مقابله باعملیات نظامی
checking program U برنامه مقابله کننده
collates U مقابله وتطبیق کردن
collate U مقابله وتطبیق کردن
collated U مقابله وتطبیق کردن
reciprocated U مقابله به مثل نمودن
reciprocate U مقابله به مثل نمودن
reciprocates U مقابله به مثل نمودن
longitudinal redundancy check U مقابله افزونگی طولی
hardware check U مقابله سخت افزاری
odd even check U مقابله فرد و زوج
machine check interrupt U وقفه مقابله ماشین
duplication check U مقابله از راه تکرار
dump check U مقابله حین روبرداری
rating U نحوه عملکرد مجاز
line of duty U نحوه انجام وفیفه
operations U نحوه استفاده ازدستگاهها
ratings U نحوه عملکرد مجاز
i raked all algebra U جبر و مقابله را زیر و روکردم
Touché! U خوب مقابله کردی! [در بحثی]
disaster control U روش مقابله با سوانح و بلایا
programmed check U مقابله برنامه ریزی شده
checkpoint restart U اغازگر مجدد نقطه مقابله
programmable check U مقابله برنامه ریزی شده
functional U مربوط به نحوه کار چیزی
scenarios U طرح ها [نحوه رفتار] [سناریو]
relationship U نحوه اتصال دو چیز مشابه
scenario U طرح [نحوه رفتار] [سناریو]
performance U نحوه کار کسی یا چیزی
specific performance U نحوه اجرای معین در قرارداد
relationships U نحوه اتصال دو چیز مشابه
performances U نحوه کار کسی یا چیزی
contract record U سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
structure U نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
structures U نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
fitness report U گزارش ارزیابی از نحوه خدمتی
structuring U نحوه سازماندهی یا فرمت چیزی
planning U سازماندهی نحوه انجام کاری
rencounter U با خصومت روبرو شدن مقابله کردن
rencontre U با خصومت روبرو شدن مقابله کردن
lrc U Check LongitudinalRedundancy مقابله افزونگی طولی
instructs U بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر
formats U قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها
cookbooks U راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
demonstrate U نشان دادن نحوه کار چیزی
instructing U بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر
demonstrated U نشان دادن نحوه کار چیزی
demonstrates U نشان دادن نحوه کار چیزی
cookbook U راهنمای نحوه نصب واستفاده از برنامه
demonstrating U نشان دادن نحوه کار چیزی
format U قوانینی که نحوه قرار گرفتن عملوندها
instructed U بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر
instruct U بیان نحوه کار به کسی یا به کامپیوتر
to tick U کار کردن به نحوه ویژه یا درست
checkpoint U محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
desk checking U فرایند بررسی بوسیله دست مقابله رومیزی
check-points U محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
checkpoints U محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
direction U دستوراتی که نحوه استفاده از چیزی را نشان می دهند
demonstrations U عمل نشان دادن نحوه کار چیزی
consumer research U تحقیق درخصوص احتیاجات و نحوه خریدمصرف کنندگان
schematic U نمایش قط عات سیستم و نحوه اتصال آنها
manual U کتابچهای که نحوه نصب سیستم را نشان میدهد
demo U عمل نشان دادن نحوه کار چیزی
demonstration U عمل نشان دادن نحوه کار چیزی
mail application programming interface U که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را بیان می کنند
package U برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص
maps U شرح نحوه ارتباط رکوردها و فیلدها در پایگاه داده ها
The way he eats his food disgusts [revolts] [repulses] me. U به نحوه ای که او [مرد] غذا می خورد حال من را بهم می زند.
packaged U برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص
manual U کتابچهای که نحوه استفاده از سیستم یا وسیله را نشان میدهد
systems analysis U برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند
map U شرح نحوه ارتباط رکوردها و فیلدها در پایگاه داده ها
packages U برنامههای کامپیوتر و نحوه کار برای اهداف مخصوص
MAPI U که نحوه ارسال و انتقال پست الکترونیکی را نشان میدهد
manual U متنی که نحوه استفاده از سیستم یا نرم افزار را نشان می دهند
demo U قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
compact U استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
compacted U استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
communication U پارامتر هایی که نحوه کنترل ارسال داده را بیان می کنند
XMS U قوانینی که نحوه دستیابی برنامه یه حافظه گسترده در PC را بیان میکند
cash and carry U نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
compacting U استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
compacts U استانداردی که نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
cash-and-carries U نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
cash-and-carry U نحوه پرداختی که در ان مشتری مبلغ مربوطه راپرداخته و کالا را با خودمیبرد
unliquidated damages U خسارتهایی که نحوه محاسبه و پرداخت انها در قرارداد ذکرنشده است
liquidated damages U خسارتی که نحوه محاسبه و پرداخت ان در قرارداد ذکر گردیده است
precedence U قوانین محاسباتی برای بیان نحوه محاسبه عملیات ریاضی
users U دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
user U دستورالعمل شرح نحوه استفاده از بسته نرم افزاری یا سیستم
demonstrations U قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
demonstration U قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
enhancing U استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
enhances U استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
storage U نحوه اختصاص حافظه به کاربران مختلف , مثل برنامه ها , متغیرها, داده ,.....
ISO/OSI model U معماری چند لایه که نحوه کار کامپیوتر و شبکه را بیان میکند
enhanced U استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
implied assumpist U تعهد غیر رسمی که از نحوه عمل متعهد ناشی و استنباط میشود
IFF U استاندارد نحوه ذخیره سازی داده در Amiga در برخی سیستمهای گرافیکی
enhance U استاندارد نحوه ارسال داده با سرعت بالا از یک اتصال پورت موازی
doctrines U اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند
CD DA U استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
doctrine U اصولی که نحوه اجرا و پیاده کردن یک ایده ئولوژی را تعیین میکند
CD audio U استاندارد مربوط به نحوه ذخیره سازی موسیقی به صورت مجموعهای از اعداد
break clause U عبارتی درقرارداد که در ان نحوه نقض قرارداد شرح داده شده است
unformatted U 1-فایل متن که حاوی هیچ دستور فرمت , حاشیه یا نحوه نوشتن نباشد.2-
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com