Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
loop checking
U
مقابله حلقه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
base ring
U
حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
loops
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
emergency drill
U
تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
check
U
مقابله کردن مقابله
checked
U
مقابله کردن مقابله
checks
U
مقابله کردن مقابله
write enable ring
U
حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band
U
حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
nest
U
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrules
U
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nests
U
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrule
U
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
crisps
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crispest
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisper
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisp
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loop
U
حلقه درون حلقه دیگر
loops
U
حلقه درون حلقه دیگر
looped
U
حلقه درون حلقه دیگر
bight
U
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
convolute
U
حلقه حلقه کردن
wreathy
U
حلقه حلقه شده
purl
U
حلقه حلقه شدن
purled
U
حلقه حلقه شدن
purling
U
حلقه حلقه شدن
purls
U
حلقه حلقه شدن
eye bolt
U
حلقه حلقه اتصال
quoit
U
حلقه پرتاب حلقه
adjusting ring
U
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
confrontation
U
مقابله
bucking
U
مقابله
check
U
مقابله
opposition
U
مقابله
checked
U
مقابله
transfer check
U
مقابله
checking
U
مقابله
confrontations
U
مقابله
controlment
U
مقابله
contrasted
U
مقابله
contrasting
U
مقابله
collation
U
مقابله
contrasts
U
مقابله
counterview
U
مقابله
contrast
U
مقابله
echo check
U
مقابله
checks
U
مقابله
collations
U
مقابله
countering
U
مقابله کردن
repelling
U
مقابله کردن
dynamic check
U
مقابله پویا
repelled
U
مقابله کردن
overflow check
U
مقابله سرریز
repel
U
مقابله کردن
repels
U
مقابله کردن
opposability
U
مقابله پذیری
sum check
U
مقابله جمعی
diagnostic check
U
مقابله تشخیصی
twin check
U
مقابله توام
marginal check
U
مقابله مرزی
parity check
U
مقابله توازن
modulo n check
U
مقابله به پیمانه
cross-examinations
U
پرسش و مقابله
cross-examination
U
پرسش و مقابله
system check
U
مقابله سیستم
collates
U
مقابله کردن
algebra
U
جبر و مقابله
spot checks
U
مقابله موضعی
spot check
U
مقابله موضعی
selection check
U
مقابله گزینش
sequence checking
U
مقابله ترتیبی
collate
U
مقابله کردن
retaliation
U
مقابله به مثل
sight check
U
مقابله چشمی
collated
U
مقابله کردن
collating
U
مقابله کردن
beard
U
مقابله کردن
beards
U
مقابله کردن
sight check
U
مقابله نظری
sequence check
U
مقابله ترتیب
parity checking
U
مقابله توازن
parity check
U
مقابله ایستایی
spell checker
U
مقابله گر املائی
reciprocity
U
مقابله به مثل
limit check
U
مقابله حدود
data check
U
مقابله داده ها
casting out nines
U
مقابله نه نهی
built in check
U
مقابله توکار
crossecheck
U
مقابله مجدد
check point
U
نقطه مقابله
automatic check
U
مقابله خودکار
check list
U
سیاهه مقابله
arithmetic check
U
مقابله حسابی
acounter
U
مقابله کردن
cyclic check
U
مقابله چرخهای
check boxes
U
جعبههای مقابله
visual check
U
مقابله دیداری
visual check
U
مقابله بصری
bucking coil
U
پیچک مقابله
checks and balance
U
کنترل و مقابله
checklist
U
سیاهه مقابله
counter
U
مقابله کردن
countered
U
مقابله کردن
validity check
U
مقابله اعتبار
check indicator
U
نماینده مقابله
vertical parity check
U
مقابله توان عمدی
duplication check
U
مقابله از راه تکرار
reciprocated
U
مقابله به مثل نمودن
collates
U
مقابله وتطبیق کردن
check
U
مقابله کردن بررسی
collated
U
مقابله وتطبیق کردن
reciprocates
U
مقابله به مثل نمودن
odd even check
U
مقابله فرد و زوج
checked
U
مقابله کردن بررسی
check indicator
U
مشخص کننده مقابله
hardware check
U
مقابله سخت افزاری
collating
U
مقابله وتطبیق کردن
checks
U
مقابله کردن بررسی
reciprocate
U
مقابله به مثل نمودن
collate
U
مقابله وتطبیق کردن
parity check
U
مقابله کردن توازن
machine check interrupt
U
وقفه مقابله ماشین
dump check
U
مقابله حین روبرداری
syntax checker
U
مقابله نحوه گری
longitudinal redundancy check
U
مقابله افزونگی طولی
tick off
U
نشان رسیدگی و مقابله
checking program
U
برنامه مقابله کننده
counter military
U
مقابله باعملیات نظامی
disaster control
U
روش مقابله با سوانح و بلایا
Touché!
U
خوب مقابله کردی!
[در بحثی]
checkpoint restart
U
اغازگر مجدد نقطه مقابله
programmed check
U
مقابله برنامه ریزی شده
programmable check
U
مقابله برنامه ریزی شده
i raked all algebra
U
جبر و مقابله را زیر و روکردم
rencounter
U
با خصومت روبرو شدن مقابله کردن
rencontre
U
با خصومت روبرو شدن مقابله کردن
lrc
U
Check LongitudinalRedundancy مقابله افزونگی طولی
desk checking
U
فرایند بررسی بوسیله دست مقابله رومیزی
check-points
U
محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
checkpoint
U
محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
checkpoints
U
محل بازرسی وسائط نقلیه نقطه مقابله
assistance
U
کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
north atlantic treaty organization (nato
U
پیمانی که در 9491 باشرکت 51 کشور به وجود امدو هدف ان در واقع مقابله نظامی با پیمان ورشو وبلوک شرق است
recaption
U
مقابله به مثل کردن در مورد ضبط اموال یازندانی کردن زن و فرزند وخدمه شخص
fascia
U
حلقه
whorl
U
حلقه
wisp
U
حلقه
wisps
U
حلقه
ring aperture
U
حلقه
gyre
U
حلقه
whorls
U
حلقه
grummet
U
حلقه
flower cup
U
حلقه گل
hanks
U
حلقه
for/next loop
U
حلقه NEXT/FOR
fascias
U
حلقه
do while loop
U
حلقه WHILE/DO
coil
U
حلقه
collar
U
حلقه
collars
U
حلقه
curl
U
حلقه
curls
U
حلقه
metamere
U
حلقه
wreath
U
حلقه گل
wreaths
U
حلقه گل
lunette
U
حلقه
convolution
U
حلقه
coiled
U
حلقه
hoops
U
حلقه
hoop
U
حلقه
curled
U
حلقه
anadem
U
حلقه گل
vortex
U
حلقه
vortexes
U
حلقه
vortices
U
حلقه
ran
U
حلقه
ear ring
U
حلقه
cycle
U
حلقه
cycled
U
حلقه
cycles
U
حلقه
coils
U
حلقه
convolutions
U
حلقه
eying
U
حلقه
strap
U
حلقه
looped
U
حلقه
gird
U
حلقه
reels
U
حلقه
eyes
U
حلقه
volute
U
حلقه
earring
U
حلقه
loop
U
حلقه
verticil
U
حلقه
eye
U
حلقه
eyeing
U
حلقه
volution
U
حلقه
straps
U
حلقه
strop
U
حلقه
link
U
حلقه
meshing
U
حلقه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com