English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 171 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ball and socket joint مفصل ساچمه ای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
glenoid fossa or cavity U گودی مفصل کاسه مفصل
mitraille U ساچمه
shot U ساچمه
ball U ساچمه
shots U ساچمه
small shot U ساچمه
smell shot U ساچمه
shelling U ساچمه وچاشنی
ball bearing U کاسه ساچمه
shell U ساچمه وچاشنی
nickel shop U ساچمه نیکلی
shot blast U ساچمه پاشیدن
shot peen U ساچمه پاشیدن
ball bearings U کاسه ساچمه
buckshot U ساچمه درشت
ball U ساچمه توپ
shells U ساچمه وچاشنی
pellet U ساچمه یاخرج تفنگ
fowling piece U تفنگ ساچمه زنی
pinball machines U ماشین ساچمه پران
pinball machine U ماشین ساچمه پران
raceway U ساچمه رو مسیر گردش ساجمههای یاطاقان
hundreds and thousands U یکجور شیرینی که مانند است به ساچمه و برای ارایش بکار میرود
flechette U پیکان شراپنل ساچمه ها یا پیکانهای مخلوط با خرج تلاش که پره دار هستند
shots U ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
shot U ساچمه وزنه برای مردان 62/7 کیلوگرم وبرای زنان 520/4 کیلوگرم
voluminous U مفصل
hinges U مفصل
baom joomok U یک مفصل
fine drawn U مفصل
Hinduism U مفصل
inventorial U مفصل
jointless U بی مفصل
linkage point U مفصل
commissure U مفصل
copious U مفصل
hinge U مفصل
copula U مفصل
coupling U مفصل
inarticulate U بی مفصل
pivots U مفصل
pivoted U مفصل
pivot U مفصل
fulsome U مفصل
anarthrous U بی مفصل
joint U مفصل
spacious U مفصل
socket مفصل
sockets U مفصل
articulation U مفصل
copulas U مفصل
juncture U مفصل
beehive shaped charge U خرج شراپنل خرج ساچمه دار
disjoint U از مفصل دراوردن
hip U مفصل ران
diarthrosis U مفصل متحرک
ankylosis U جمود مفصل
arthrology U مفصل شناسی
detail part U قسمت مفصل
choke joint U مفصل چوکی
clippings U مفصل کابل
scape U مفصل اصلی
trunnion U مفصل افقی
steering swivel U مفصل فرمان
swivel joint U مفصل گردان
universal joint U مفصل چرخنده
toggle joint U مفصل زانویی
synosteology U مفصل شناسی
multiple cable joint U مفصل انشعاب
largo U اهسته و مفصل
gimmal U مفصل لولا
in great detail U با جزئیات مفصل
ginglymus U مفصل لولایی
glene U کاسه مفصل
hinge joint U مفصل لولایی
hip joint U مفصل ران
knee joint U مفصل زانو
synarthrosis U مفصل بی حرکت
high tea U عصرانه مفصل
swivel U مفصل گردنده
splices U مفصل بافته
swivel U مفصل گردان
swivelled U مفصل گردان
articulation U مفصل بندی
swivels U مفصل گردنده
splicing U مفصل بافته
palaver U گفتگوی مفصل
clips U مفصل کابل
luncheons U غذای مفصل
luncheon U غذای مفصل
juncture U پیوستگی مفصل
arthritis U التهاب مفصل
arthritis U اماس مفصل
articulation U مفصل لولا
clip U مفصل کابل
clipped U مفصل کابل
spliced U مفصل بافته
swivels U مفصل گردان
sleeve U موف مفصل
sleeves U موف مفصل
joint U مفصل پیوندگاه
swivelled U مفصل گردنده
abarticulation U مفصل متحرک
ample U فراوان مفصل
facets U بند مفصل
articulate U مفصل دارکردن
articulates U مفصل دارکردن
pigtail U مفصل دم خوکی
splice U مفصل بافته
pigtails U مفصل دم خوکی
hips U مفصل ران
facet U بند مفصل
articulating U مفصل دارکردن
kettledrums U دمامه عصرانه مفصل
double-jointed U دارای مفصل کاذب
kettle drum U دمامه عصرانه مفصل
kettledrum U دمامه عصرانه مفصل
arthritic U مبتلا به اماس مفصل
double jointed U دارای مفصل کاذب
thurl U مفصل خاصره گوسفند
In ditail . Diffusively . U بطور مفصل ( مفصلا")
joint U مفصل اتصال ضربهای
naker U دمامه عصرانه مفصل
acondylose U بدون بند یا مفصل
amplifying U مفصل گفتن یانوشتن
cable joint U مفصل اتصال کابل
gabfest U محاوره طولانی و مفصل
acondylous U بدون بند یا مفصل
enarthrosis U مفصل کام و زبانهای
disjoint U در رفتن از مفصل درامدن
dimerous U دارای مفصل دوبخشی
diffusively U بطور منتشر و یا مفصل
clamping sleeve U مفصل مهار کننده
choke flange joint U مفصل چوکی ال شکل
cable jointing sleeve U مفصل انشعاب کابل
arthropoda U جانوران مفصل دار
arthropod U جانور مفصل دار
arthropathy U ناخوشی بند یا مفصل
hitsu shiubi U مفصل انگشت وسط
joint resistance U مقدار مقاومت مفصل
amplifies U مفصل گفتن یانوشتن
amplified U مفصل گفتن یانوشتن
luxation U در رفتگی مفصل استخوان
amplify U مفصل گفتن یانوشتن
arthritic U مربوط به ورم و اماس مفصل
rabbet joint U بست یا مفصل کنش کاوی
hip joint U مفصل استخوان خاصره وران
internode U قسمت میان دو بندیا مفصل
dactylus U بند یا مفصل بزرگ پای حشرات
submission hold U کانستنس یاشکستن دست از مفصل تاارنج
garnet U حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
to give a long recital of something U دادن یک شرح مفصل و طولانی از چیزی
monographist U نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع
garnets U حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
I'll speak at length on this subject. U دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
to detail something U چیزی را مفصل [با همه جزییات] شرح دادن
to talk something over with somebody U با کسی در باره چیزی مفصل گفتگو کردن
To explain something in detail . U چیزی را بطور مفصل ومشروح توضیح دادن
programming specification U مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
gomphosis U اتصال و جوش خوردن استخوان دندان به ارواره مفصل متحرک
ball and socket joint [مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
The specifications of this machine are fully detailed in the catalog . U مشخصات این دستگاه در کاتولوگ مفصل شرح داده شده
sallenders U جوشهای خشک در زیر مفصل خرگوشی پای عقب اسب
recital [of something] U شرح کامل محتویات [شرح مفصل ] چیزی
detailing U شرح مفصل یکان بقیه یکان
detail U شرح مفصل یکان بقیه یکان
amplify U بزرگ کردن مفصل کردن
amplified U بزرگ کردن مفصل کردن
amplifying U بزرگ کردن مفصل کردن
amplifies U بزرگ کردن مفصل کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com