English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
synarthrosis U مفصل بی حرکت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
glenoid fossa or cavity U گودی مفصل کاسه مفصل
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
fine drawn U مفصل
baom joomok U یک مفصل
joint U مفصل
commissure U مفصل
copious U مفصل
Hinduism U مفصل
pivot U مفصل
pivoted U مفصل
sockets U مفصل
socket مفصل
pivots U مفصل
fulsome U مفصل
anarthrous U بی مفصل
voluminous U مفصل
inarticulate U بی مفصل
jointless U بی مفصل
inventorial U مفصل
hinges U مفصل
juncture U مفصل
spacious U مفصل
hinge U مفصل
articulation U مفصل
copula U مفصل
copulas U مفصل
linkage point U مفصل
coupling U مفصل
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
pigtails U مفصل دم خوکی
swivelled U مفصل گردنده
swivelled U مفصل گردان
joint U مفصل پیوندگاه
disjoint U از مفصل دراوردن
ample U فراوان مفصل
facets U بند مفصل
facet U بند مفصل
hip U مفصل ران
universal joint U مفصل چرخنده
hips U مفصل ران
swivels U مفصل گردنده
synosteology U مفصل شناسی
swivels U مفصل گردان
pigtail U مفصل دم خوکی
gimmal U مفصل لولا
diarthrosis U مفصل متحرک
largo U اهسته و مفصل
detail part U قسمت مفصل
hip joint U مفصل ران
ball and socket joint مفصل ساچمه ای
articulate U مفصل دارکردن
articulates U مفصل دارکردن
steering swivel U مفصل فرمان
arthrology U مفصل شناسی
hinge joint U مفصل لولایی
articulating U مفصل دارکردن
scape U مفصل اصلی
knee joint U مفصل زانو
ginglymus U مفصل لولایی
trunnion U مفصل افقی
abarticulation U مفصل متحرک
multiple cable joint U مفصل انشعاب
choke joint U مفصل چوکی
glene U کاسه مفصل
toggle joint U مفصل زانویی
swivel joint U مفصل گردان
sleeves U موف مفصل
splicing U مفصل بافته
swivel U مفصل گردنده
high tea U عصرانه مفصل
ankylosis U جمود مفصل
palaver U گفتگوی مفصل
luncheon U غذای مفصل
luncheons U غذای مفصل
clips U مفصل کابل
clippings U مفصل کابل
in great detail U با جزئیات مفصل
clipped U مفصل کابل
clip U مفصل کابل
splices U مفصل بافته
spliced U مفصل بافته
articulation U مفصل لولا
articulation U مفصل بندی
arthritis U اماس مفصل
arthritis U التهاب مفصل
sleeve U موف مفصل
juncture U پیوستگی مفصل
splice U مفصل بافته
swivel U مفصل گردان
luxation U در رفتگی مفصل استخوان
cable joint U مفصل اتصال کابل
choke flange joint U مفصل چوکی ال شکل
diffusively U بطور منتشر و یا مفصل
cable jointing sleeve U مفصل انشعاب کابل
double-jointed U دارای مفصل کاذب
clamping sleeve U مفصل مهار کننده
naker U دمامه عصرانه مفصل
kettledrums U دمامه عصرانه مفصل
gabfest U محاوره طولانی و مفصل
double jointed U دارای مفصل کاذب
enarthrosis U مفصل کام و زبانهای
disjoint U در رفتن از مفصل درامدن
arthritic U مبتلا به اماس مفصل
hitsu shiubi U مفصل انگشت وسط
joint resistance U مقدار مقاومت مفصل
dimerous U دارای مفصل دوبخشی
joint U مفصل اتصال ضربهای
kettle drum U دمامه عصرانه مفصل
kettledrum U دمامه عصرانه مفصل
amplified U مفصل گفتن یانوشتن
arthropod U جانور مفصل دار
In ditail . Diffusively . U بطور مفصل ( مفصلا")
acondylose U بدون بند یا مفصل
acondylous U بدون بند یا مفصل
thurl U مفصل خاصره گوسفند
arthropathy U ناخوشی بند یا مفصل
arthropoda U جانوران مفصل دار
amplify U مفصل گفتن یانوشتن
amplifying U مفصل گفتن یانوشتن
amplifies U مفصل گفتن یانوشتن
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
arthritic U مربوط به ورم و اماس مفصل
rabbet joint U بست یا مفصل کنش کاوی
hip joint U مفصل استخوان خاصره وران
internode U قسمت میان دو بندیا مفصل
garnets U حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
to give a long recital of something U دادن یک شرح مفصل و طولانی از چیزی
dactylus U بند یا مفصل بزرگ پای حشرات
garnet U حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
monographist U نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع
submission hold U کانستنس یاشکستن دست از مفصل تاارنج
programming specification U مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
to detail something U چیزی را مفصل [با همه جزییات] شرح دادن
To explain something in detail . U چیزی را بطور مفصل ومشروح توضیح دادن
I'll speak at length on this subject. U دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
to talk something over with somebody U با کسی در باره چیزی مفصل گفتگو کردن
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
gomphosis U اتصال و جوش خوردن استخوان دندان به ارواره مفصل متحرک
sallenders U جوشهای خشک در زیر مفصل خرگوشی پای عقب اسب
The specifications of this machine are fully detailed in the catalog . U مشخصات این دستگاه در کاتولوگ مفصل شرح داده شده
ball and socket joint [مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
stabile U بدون حرکت بی حرکت
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
moment of momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
rate of march U سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
angular momentum U اندازه حرکت زاویهای گشتاور اندازه حرکت
recital [of something] U شرح کامل محتویات [شرح مفصل ] چیزی
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
raster U سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
detail U شرح مفصل یکان بقیه یکان
detailing U شرح مفصل یکان بقیه یکان
hamilton's equations of motion U معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
power traverse U مکانیسم حرکت سمت برقی دستگاه برقی حرکت سمت
k day U روز حرکت کاروان دریایی روز شروع حرکت کاروان
move on U ازجای خود حرکت دادن ازجای خود حرکت کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com