Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
articulation
U
مفصل بندی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
glenoid fossa or cavity
U
گودی مفصل کاسه مفصل
evaluation rating
U
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp
U
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
rating
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification
U
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
hinge
U
مفصل
sockets
U
مفصل
hinges
U
مفصل
spacious
U
مفصل
fine drawn
U
مفصل
Hinduism
U
مفصل
baom joomok
U
یک مفصل
anarthrous
U
بی مفصل
inventorial
U
مفصل
jointless
U
بی مفصل
joint
U
مفصل
voluminous
U
مفصل
linkage point
U
مفصل
fulsome
U
مفصل
socket
مفصل
copious
U
مفصل
articulation
U
مفصل
copulas
U
مفصل
pivots
U
مفصل
pivoted
U
مفصل
pivot
U
مفصل
copula
U
مفصل
coupling
U
مفصل
inarticulate
U
بی مفصل
commissure
U
مفصل
juncture
U
مفصل
joint
U
مفصل پیوندگاه
splicing
U
مفصل بافته
ample
U
فراوان مفصل
articulates
U
مفصل دارکردن
abarticulation
U
مفصل متحرک
ankylosis
U
جمود مفصل
arthrology
U
مفصل شناسی
ball and socket joint
مفصل ساچمه ای
hip joint
U
مفصل ران
knee joint
U
مفصل زانو
spliced
U
مفصل بافته
splice
U
مفصل بافته
diarthrosis
U
مفصل متحرک
articulation
U
مفصل لولا
arthritis
U
اماس مفصل
arthritis
U
التهاب مفصل
hips
U
مفصل ران
hip
U
مفصل ران
juncture
U
پیوستگی مفصل
pigtail
U
مفصل دم خوکی
multiple cable joint
U
مفصل انشعاب
in great detail
U
با جزئیات مفصل
facet
U
بند مفصل
hinge joint
U
مفصل لولایی
largo
U
اهسته و مفصل
high tea
U
عصرانه مفصل
luncheons
U
غذای مفصل
luncheon
U
غذای مفصل
articulate
U
مفصل دارکردن
articulating
U
مفصل دارکردن
facets
U
بند مفصل
pigtails
U
مفصل دم خوکی
clipped
U
مفصل کابل
swivel
U
مفصل گردان
swivel
U
مفصل گردنده
sleeves
U
موف مفصل
glene
U
کاسه مفصل
sleeve
U
موف مفصل
steering swivel
U
مفصل فرمان
palaver
U
گفتگوی مفصل
splices
U
مفصل بافته
swivelled
U
مفصل گردنده
swivelled
U
مفصل گردان
clip
U
مفصل کابل
clippings
U
مفصل کابل
choke joint
U
مفصل چوکی
clips
U
مفصل کابل
gimmal
U
مفصل لولا
ginglymus
U
مفصل لولایی
scape
U
مفصل اصلی
swivels
U
مفصل گردنده
swivels
U
مفصل گردان
disjoint
U
از مفصل دراوردن
synosteology
U
مفصل شناسی
trunnion
U
مفصل افقی
universal joint
U
مفصل چرخنده
synarthrosis
U
مفصل بی حرکت
detail part
U
قسمت مفصل
swivel joint
U
مفصل گردان
toggle joint
U
مفصل زانویی
telescopic
U
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification
U
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
classification
U
طبقه بندی رده بندی
wording
U
جمله بندی کلمه بندی
lineaments
U
طرح بندی صورت بندی
classifications
U
طبقه بندی رده بندی
laggin
U
اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineament
U
طرح بندی صورت بندی
amplifies
U
مفصل گفتن یانوشتن
amplifying
U
مفصل گفتن یانوشتن
gabfest
U
محاوره طولانی و مفصل
amplify
U
مفصل گفتن یانوشتن
kettledrum
U
دمامه عصرانه مفصل
acondylous
U
بدون بند یا مفصل
kettle drum
U
دمامه عصرانه مفصل
arthritic
U
مبتلا به اماس مفصل
dimerous
U
دارای مفصل دوبخشی
enarthrosis
U
مفصل کام و زبانهای
double-jointed
U
دارای مفصل کاذب
double jointed
U
دارای مفصل کاذب
diffusively
U
بطور منتشر و یا مفصل
disjoint
U
در رفتن از مفصل درامدن
clamping sleeve
U
مفصل مهار کننده
luxation
U
در رفتگی مفصل استخوان
thurl
U
مفصل خاصره گوسفند
choke flange joint
U
مفصل چوکی ال شکل
kettledrums
U
دمامه عصرانه مفصل
joint
U
مفصل اتصال ضربهای
joint resistance
U
مقدار مقاومت مفصل
cable joint
U
مفصل اتصال کابل
acondylose
U
بدون بند یا مفصل
hitsu shiubi
U
مفصل انگشت وسط
arthropathy
U
ناخوشی بند یا مفصل
arthropod
U
جانور مفصل دار
arthropoda
U
جانوران مفصل دار
In ditail . Diffusively .
U
بطور مفصل ( مفصلا")
cable jointing sleeve
U
مفصل انشعاب کابل
amplified
U
مفصل گفتن یانوشتن
naker
U
دمامه عصرانه مفصل
downgrading
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade
U
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
rabbet joint
U
بست یا مفصل کنش کاوی
arthritic
U
مربوط به ورم و اماس مفصل
hip joint
U
مفصل استخوان خاصره وران
internode
U
قسمت میان دو بندیا مفصل
garnets
U
حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
monographist
U
نویسنده شرح مفصل در باره یک موضوع
garnet
U
حجر سیلان نوعی لولا یا مفصل
dactylus
U
بند یا مفصل بزرگ پای حشرات
submission hold
U
کانستنس یاشکستن دست از مفصل تاارنج
to give a long recital of something
U
دادن یک شرح مفصل و طولانی از چیزی
gift wrap
U
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
programming specification
U
مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی
to talk something over with somebody
U
با کسی در باره چیزی مفصل گفتگو کردن
To explain something in detail .
U
چیزی را بطور مفصل ومشروح توضیح دادن
I'll speak at length on this subject.
U
دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
to detail something
U
چیزی را مفصل
[با همه جزییات]
شرح دادن
ball and socket joint
[مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
The specifications of this machine are fully detailed in the catalog .
U
مشخصات این دستگاه در کاتولوگ مفصل شرح داده شده
gomphosis
U
اتصال و جوش خوردن استخوان دندان به ارواره مفصل متحرک
sallenders
U
جوشهای خشک در زیر مفصل خرگوشی پای عقب اسب
declassification
U
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification
U
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
black designation
U
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
transparently
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
group
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades
U
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
groups
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
U
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
insulation testing apparatus
U
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load
U
بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
recital
[of something]
U
شرح کامل محتویات
[شرح مفصل ]
چیزی
approach formation
U
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity
U
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classification
U
طبقه بندی کردن طبقه بندی
phasing
U
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
classifications
U
طبقه بندی کردن طبقه بندی
detailing
U
شرح مفصل یکان بقیه یکان
detail
U
شرح مفصل یکان بقیه یکان
black concept
U
علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
amplifying
U
بزرگ کردن مفصل کردن
amplified
U
بزرگ کردن مفصل کردن
amplify
U
بزرگ کردن مفصل کردن
amplifies
U
بزرگ کردن مفصل کردن
phased attack
U
تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
striation
U
خط بندی
sealing off
U
اب بندی
waterproofing
U
اب بندی
vanation
U
رگ بندی
lapping
U
اب بندی
queing
U
صف بندی
patching
U
سر هم بندی
trimerous
U
سه بندی
taping
U
ته بندی
queuing
U
صف بندی
alignments
U
صف بندی
snacks
U
ته بندی
commissural
U
بندی
mud sill
U
ته بندی
snack
U
ته بندی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com