Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 76 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
inquisitor
U
مفتش عقاید
inquisitors
U
مفتش عقاید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
detector
U
مفتش
detectives
U
مفتش
inspectors
U
مفتش
inspector
U
مفتش
detective
U
مفتش
detectors
U
مفتش
chaser
U
مفتش هواپیمای شکاری
chasers
U
مفتش هواپیمای شکاری
auditor
U
حسابرس مفتش یا بازرس در شرکتهای سهامی
auditors
U
حسابرس مفتش یا بازرس در شرکتهای سهامی
nihilism
U
عقاید نهیلیستی
religious tenets
U
عقاید مذهبی
dogma
U
اصول عقاید
feet on the ground
<idiom>
U
عقاید عاقلانه
censorship
U
سانسور عقاید
mendelism
U
عقاید مندل
multiplicity of creeds
U
تعد د عقاید
dogmas
U
اصول عقاید
neologize
U
دارای عقاید نوین
lutheranism
U
عقاید لوتر وکلیسای او
rationale
U
توضیح اصول عقاید
paradoxical
U
مخالف عقاید عمومی
medievalism
U
عقاید قرون وسطایی
leninism
U
عقاید اشتراکی لنین
orientalism
U
عقاید یا سیاست شرقی
small-minded opinions
U
عقاید کوته نظر
symbolic
U
مط العه دلایل و عقاید
symbolically
U
مط العه دلایل و عقاید
sound off
<idiom>
U
عقاید را بیان کردن
fascism
U
اصول عقاید فاشیست
sounding board
U
عامل انتشار عقاید
sounding boards
U
عامل انتشار عقاید
soundboard
U
عامل انتشار عقاید
ultranationalism
U
عقاید ناسیونالیزم خیلی افراطی
syncretism
U
اعتقاد به توحید عقاید همتایی
syncretic
U
تلفیق کننده عقاید مختلف
junkerism
U
عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
junkerdom
U
عقاید یا قلمرونفوذ اشراف پروسی
Machiavellian
U
وابسته به عقاید سیاسی "ماکیاولی "
orthodox
U
مطابق عقاید کلیسای مسیح
doctrinal
U
عقیدهای مبنی بر عقاید نظری
self expression
U
ابراز وتصریح عقاید وخصوصیات خود
public opinion polling
U
استخراج عقاید و اراء عمومی رفراندوم
presbyterianism
U
پیروی از عقاید کلیسای مشایخی پروتستان
swelled head
U
دارای عقاید بزرگ خود فروش
to turn round
U
برگشتن عقاید دیگری پیدا کردن
His political beliefs are old hat now .
U
عقاید سیاسی اش دیگه کهنه شده
inquisition
U
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
russify
U
دارای عقاید وتمایلات روسی کردن
inquisitions
U
تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا
stalinize
U
کسی را پیرو عقاید ونظرات استالین کردن
brainwashing
U
تلقین عقاید و افکارسیاسی ومذهبی واجتماعی درشخص
shavian
U
پیرو عقاید اجتماعی وسیاسی وادبی برناردشاو
romanism
U
اصول عقاید کلیسای کاتولیک معتقدات کاتولیکی
naturism
U
عریان گری
[پیروی از عقاید جماعت برهنگان]
interfaith
U
شامل اشخاصی دارای عقاید وادیان مختلف
ideogram
U
تجسم و نمایش عقاید و افکارو اجسام با تصویر
heterodox
U
دارای مذهب وعقایدی مخالف عقاید عمومی
brainwash
U
تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
Hungarian Activism
U
[جنبشی مربوط به عقاید سازندگی گرایی، کوبیستم و غیره]
modernism
U
نو گرایی سازش دادن عقاید قدیم باافکار جدید
fundamentalism
U
اعتقاد به عقاید نیاکانی مسیحیت واصول دین پروتستان
brainwashes
U
تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
brainwashed
U
تلقین عقاید ومسلک تازهای شستشوی مغزی دادن
shamanism
U
پیروی از عقاید جادوگران وکاهنان دوران اولیه تمدن بشر
censeur
U
ممانعت قدرت حاکمه یک کشور ازنشر عقاید مخالفین به هرشکلی که باشد
ideology
U
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
ideologies
U
بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
economic determinism
U
یکی ازاصول عقاید مارکس که به موجب ان جمیع تحولات اجتماعی وسیاسی ناشی ازجبر اقتصادی تلقی می گردد
owenism
U
اصول عقاید رابرت اون کارخانه دار انگلیس در قرن 91 که شاید بتوان منشاء سوسیالیزم نوینش دانست
leninism
U
اصول عقاید لنین مارکسیسم با تفسیر واستنباطی که لنین از ان به منظور انطباق با ایدئولوژی مذکور با وضع روسیه کرده است
bakuninism
U
اصول عقایدباکونین نویسنده انارشیست روسی و همکار مارکس وانگلس که بعدها به علت داشتن عقاید نظامی از جانب ایشان طرد شد . او موسس مکتب نهیلیسم روسیه نیزهست
fascism
U
نام حزبی است که موسولینی در فاصله دو جنگ عالمگیر در ایتالیا تاسیس کردو اصول عقاید و فلسفه ان رااز سیستمهای سیاسی مختلف اخذ و بر حسب احتیاج تحریف و تفسیر نمود
ideological war
U
جنگ عقیدتی جنگ عقاید
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com