English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
initial susceptibility and permeability U مغناطیس پذیری و نفوذپذیری اولیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
differential susceptibility and permeabi U مغناطیس پذیری و نفوذپذیری نسبی
b h cure U خم مغناطیس پذیری
susceptibility U مغناطیس پذیری
magnetization U مغناطیس پذیری
magnetization curve U خم مغناطیس پذیری
magnetic susceptibility U مغناطیس پذیری
permeability curve U خم مغناطیس پذیری
normal magnetization curve U خم مغناطیس پذیری معمولی
cold working U شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
permeability U نفوذپذیری
perviousness U نفوذپذیری
magnetic permeability U نفوذپذیری
air permeability U نفوذپذیری
nuclear magnetic resonance U تشدید مغناطیس هسته رزونانس مغناطیس هسته
absolute permeability U نفوذپذیری مطلق
relative permeability U ضریب نفوذپذیری
permeability U نفوذپذیری تراوایی
magnetic permeability U نفوذپذیری مغناطیسی
permeability U نفوذپذیری مغناطیسی
specific permeability U ضریب نفوذپذیری
normal permeability U نفوذپذیری معمولی
relative permeability U نفوذپذیری نسبی
Ideal City U [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
reluctivity U واکنش نفوذپذیری مغناطیسی
basic communication U گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
basic data U دادههای اولیه عناصر اولیه
restoration U احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
basic issue list U اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dogmatic marxism U مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
permalloy U خانوادهای ار الیاژهای اهن و نیکل که از نظر مغناطیسی نرم میباشند و تحت نیروهای مغناطیسی کم نفوذپذیری وگذردهی زیادی از خود نشان میدهند
remagnetizer U مغناطیس گر
magnet U مغناطیس
magnetism U مغناطیس
magnetzation U مغناطیس
magneto U مغناطیس
magnetic U مغناطیس
magnets U مغناطیس
magnetism U علم مغناطیس
magnetization U مغناطیس کنندگی
magnetization U مغناطیس گری
magnetization U مغناطیس گردانی
magnetism U مغناطیس شناسی
permeance U مغناطیس رسانایی
magnetism U درس مغناطیس
demagnetization U مغناطیس زدایی
mag U مغناطیس agnetic
natural magnet U مغناطیس طبیعی
magnetizing current U جریان مغناطیس گر
magnetizing field U میدان مغناطیس گر
magnotropism U مغناطیس گرایی
magnetosphere U مغناطیس- کره
magnetosphere U مغناطیس- سپهر
magnetosphere U مغناطیس کره
magnetosphere U کره مغناطیس
magnetization work U مغناطیس کنندگی
p.m. U مغناطیس پایدار
demagnetize U زدودن مغناطیس
mags U مغناطیس agnetic
organic magnet U مغناطیس الی
demagnetization U مغناطیس زدائی
permanent magnet U مغناطیس پایدار
magneto U دارای مغناطیس
magnetometer U مغناطیس سنج
magnetizable U مغناطیس پذیر
simple magnet U مغناطیس ساده
pyromagnetic U گرما- مغناطیس
artificial magnet U مغناطیس صنعتی
induced magnetism U مغناطیس القایی
remanence U مغناطیس مانده
magnet coil U پیچک مغناطیس
elelctromagnetic U الکترو مغناطیس
magnetic battery U مغناطیس مرکب
compound magnet U مغناطیس مرکب
residual magnetic induction U مغناطیس مانده
residual magnetization U مغناطیس مانده
residual magnetism U مغناطیس پس ماند
residual magnetism U مغناطیس مانده
magnetic compensatory U مغناطیس تصحیح
thermomagnetic U گرما مغناطیس
inductometer U مغناطیس سنج
purity magnet U مغناطیس خلوص
magnetic explorer U مغناطیس یاب
blow out magnet U مغناطیس جرقه
ferrimagnetism U فری مغناطیس
field coil U پیچک مغناطیس گر
magnetics U علم مغناطیس
compensating magnet U مغناطیس تصحیح
bar magnet U مغناطیس میلهای
focusing magnet U مغناطیس تمرکز ده
animal magnetism U مغناطیس حیوانی
plunger magnet U مغناطیس پیستونی
magnets U مغناطیس پایدار
magnet U مغناطیس پایدار
demagnetization factor U ضریب مغناطیس زدایی
induced magnetism U مغناطیس القاء شده
magnetization vector U بردار مغناطیس کنندگی
induced magnetization U مغناطیس گردانی القائی
magnezation intensity U شدت مغناطیس کنندگی
magnetizing current U جریان مغناطیس گردانی
magnetizing U مغناطیس کردن یا شدن
impedance magnetometer U مغناطیس سنج با تغییرامپدانس
magnetizing field U میدان مغناطیس گردانی
direct current magnet U مغناطیس جریان مستقیم
coercive force U نیروی مغناطیس زدا
blue beam magnet U مغناطیس اشعه ابی
negative pole U قطب منفی مغناطیس
intensity of magnetization U شدت مغناطیس گری
intensity of magnetization U شدت مغناطیس کنندگی
magnetization characteristic U منحنی مغناطیس گردانی
magnetizability U قابلیت مغناطیس شوندگی
alternating current magnet U مغناطیس جریان متناوب
magnetizes U تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetize U تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetising U تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetises U تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
magnetised U تبدیل ماده یا شی به مغناطیس
ageing of magnet U پیر شدن مغناطیس
magnetic biasing U مغناطیس گردانی مقدماتی
magnetic potential U نیروی مغناطیس رانی
magnet winding U سیم پیچ مغناطیس
ion trap magnet U مغناطیس یون ربا
demagnetizing field U میدان مغناطیس زدا
air magnetic circuit U مدار هوایی مغناطیس
magnetizing force U شدت مغناطیس کنندگی
magnetics U درس الکترومغناطیس مغناطیس شناسی
demagnetizing turns of armature U دورهای مغناطیس زدای ارمیچر
magnetostriction U تغییر شکل براثر مغناطیس
ideal magnetization curve U منحنی مغناطیس کنندگی ایده ال
permanent magnet dynamic U بلندگوی دینامیک با مغناطیس پایدار
high frequency biasing U پیش مغناطیس کنندگی فرکانس بالا
magnetized bar U میله مغناطیس شده اهنربای قلمی
magnetic reversal U عکس عمل مغناطیسی مغناطیس زدائی
compass binnacle U پایه قطبنمای مغناطیس stand compass : sys
magneto U اهنربای اتش زنه مولد مغناطیس الکتریکی
remanence U چگالی شار باقیمانده در یک ماده بعد از از بین رفتن نیروی مغناطیس کننده
electromagnetic U اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
water absorption U آب پذیری
bass response U بم پذیری
pliability U خم پذیری
deliquescence U نم پذیری
bloop U عبور دادن مغناطیس از روی نوار برای پاک کردن سیگنالهایی که نیازی به آنها نیست
communicability U ارتباط پذیری
expandability U بسط پذیری
excitability U تحریک پذیری
commutability U تخفیف پذیری
emotionality U تهییج پذیری
commutativity U جابجایی پذیری
commutability U تبدیل پذیری
comention U هنجار پذیری
combinability U ترکیب پذیری
chromaticity U رنگ پذیری
belongingness U تعلق پذیری
feasibilty U امکان پذیری
c U برق پذیری
capacitance U برق پذیری
fatigueability U خستگی پذیری
fabllibility U لغزش پذیری
extensibility U گسترش پذیری
extensibility U توسعه پذیری
extenibility U کشش پذیری
expansiveness U انبساط پذیری
finitude U پایان پذیری
compressibility U تراکم پذیری
decidability U تصمیم پذیری
decomposability U انحلال پذیری
defeasibility U الغاء پذیری
dependability U توکل پذیری
deviation factor U تراکم پذیری
dilatability U انبساط پذیری
discriminability U افتراق پذیری
distributivity U توزیع پذیری
divisibility U بخش پذیری
docility U تعلیم پذیری
ductility U مفتول پذیری
curability U علاج پذیری
corrigibility U اصلاح پذیری
educability U اموزش پذیری
compressibility factor U تراکم پذیری
gas deviation factor U تراکم پذیری
supercompressibility factor U تراکم پذیری
computability U شماره پذیری
conceivability U امکان پذیری
consolute U اختلاط پذیری
contractility U انقباض پذیری
contractivity U انقباض پذیری
ductility U شکل پذیری
flammability U اشتعال پذیری
plasticity U اندام پذیری
reactivity U واکنش پذیری
reconcilability U اصلاح پذیری
reflectability U بازتاب پذیری
reflectivity U بازتاب پذیری
reflexibility U انعکاس پذیری
reflexivity U بازتاب پذیری
reflexivity U انعکاس پذیری
removability U عزل پذیری
reversibility U بازگشت پذیری
ponderability U سنجش پذیری
polarizability U قطبش پذیری
plasticity U شکل پذیری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com