English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wineshop U مغازه شراب فروشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bookshops U مغازه کتاب فروشی
delicatessen U مغازه اغذیه فروشی
delicatessens U مغازه اغذیه فروشی
bookshop U مغازه کتاب فروشی
soda fountain U مغازه لیموناد فروشی
mercery U مغازه پارچه فروشی
soda fountains U مغازه لیموناد فروشی
cantina U مغازه خواربار یامشروب فروشی
vintnery U عمده فروشی شراب
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winery U کارخانه شراب سازی موسسه شراب کشی
Laundry / Dry cleaners U مغازه لباسشویی و مغازه خشکشویی
vinosity U حالت و خصوصیات شراب معتادبه شراب
wineglass U لیوان شراب پیمانه شراب
bistros U اغذیه فروشی و مشروب فروشی
bistro U اغذیه فروشی و مشروب فروشی
shoplifting U دزدی از دکانها و مغازه ها سرقت از دکانها و مغازه ها
shopped U مغازه
shop U مغازه
shops U مغازه
shoppers U مغازه رو
shopper U مغازه رو
storing U مغازه بزرگ
store U مغازه بزرگ
storing U مغازه دکان
floor walker U راهنمای مغازه
d. store U مغازه بزرگ
shoplifter U دزد مغازه
salesclerk U فروشنده مغازه
shop lifting U دزدی از مغازه ها
tuck shop U مغازه قنادی
tuck shop U مغازه حلویات
shoplifters U دزد مغازه
store U مغازه دکان
shopwalker U راهنمای مغازه
shopkeeper U مغازه دار
to shut up a shop U مغازه ای را بستن
shopkeepers U مغازه دار
rotisserie U مغازه خوراک پزی
stock in trade U موجودی کالای مغازه
shop assistant دستیار مغازه دار
haberdashery U مغازه ملبوس مردانه
show case U قفسه جلو مغازه
shoplifting U بلند کردن جنس از مغازه
shop U مغازه گردی کردن دکه
shopped U مغازه گردی کردن دکه
shops U مغازه گردی کردن دکه
clerks U کارمند دفتری فروشنده مغازه
burse U مغازه یابازار خرید وفروش
five and ten U مغازه اجناس ارزان قیمت
clerk U کارمند دفتری فروشنده مغازه
sales register U صندوق پول یا ماشین دخل مغازه
shopworn U کهنه ورنگ رفته در اثرماندن در مغازه
The goods in this shop could not be flogged. U اجناس این مغازه باد کرده
wines U شراب
viniferous U شراب زا
wine U شراب
the juice of the grape U شراب
bacchus U شراب
this shope has a well assorted(I'll-assorted)stock. U اجناس این مغازه جور ( ناجور )است
window shop U به کالاهای درون ویترین مغازه نگاه کردن
cash register U ماشین ثبت خرید وفروش روزانه مغازه
pos U محلی در مغازه که قیمت کالاها پرداخت میشود
point of sale U محل ای در مغازه برای پرداخت قیمتهای کالاها
The shops will be open daily except Sundays / excluding Sundays / outside of Sundays [American E] . U مغازه ها به جز یکشنبه ها روزانه باز خواهند بود.
This shop deals in goods of all sorts . U دراین مغازه همه چیز معامله می شود
cash registers U ماشین ثبت خرید وفروش روزانه مغازه
viniculture U شراب سازی
rhenish wine U شراب اسمانی
it is a racy wine U شراب رادارد
viniferous U دارای شراب
vinous flavour U طعم شراب
riesling U شراب سفید
vinal U بشکل شراب
viticulturist U شراب ساز
filtrate U شراب ناب
wine cellar U انبار شراب
vermt U شراب افسنطین
oenologist U شراب شناس
grcen wine U شراب تازه
grail U جام شراب
pottle U رطل شراب
enology U شراب شناسی
grcen wine U شراب نارس
oenomel U شراب عسلی
ustulation U سوزاندن شراب
guzzler U شراب خور
cider U شراب سیب
wine cellar U شراب دخمه
wine maker U شراب ریز
winebibber U شراب خور
wineskin U مشک شراب
wine U شراب نوشیدن
wines U شراب نوشیدن
cochineal U قرمز شراب کش
wino U معتاد به شراب
decants U ریختن شراب
fortified wine U شراب قوی
decanting U ریختن شراب
fortified wines U شراب قوی
winegrower U شراب ساز
binge U شراب خواری
decanted U ریختن شراب
decant U ریختن شراب
wineglass U جام شراب
binges U شراب خواری
chablis U نوعی شراب سفید
fiascos U ناکامی بطری شراب
vermouth U شراب شیرین افسنطین
straw wine U شراب شیرین کشمش
vermouths U شراب شیرین افسنطین
fiasco U ناکامی بطری شراب
chianti U نوعی شراب قرمز
vintner U عمده فروش شراب
frutex U شراب شربت الکلی
enology U مبحث شراب شناسی
gladstone U نوعی شراب ارزان
loading U امیختن موادخارجی به شراب
jeroboam U جام شراب بزرگ
maderia U شراب محصول مادریا
vintners U عمده فروش شراب
malmsey U شراب شیرین قبرس
bacchus U رب النوع شراب و باده
argol U دردشراب .ته نشین شراب
scuppernong U شراب انگور مشک
clarets U نوعی شراب قرمز
claret U نوعی شراب قرمز
cellars U جای شراب انداختن
gill U پیمانهای برای شراب
chalice U گیلاس شراب [در مراسم]
viniculture U پرورش انگور شراب
vinifacteur U اسباب شراب سازی
vinic U مربوط به شراب یا الکل
cellar U جای شراب انداختن
fortified wines U شراب تقویت شده
goblets U گیلاس شراب تکه
goblet U گیلاس شراب تکه
fortified wine U شراب تقویت شده
wineglasful U گیلاس شراب خوری
goblet U گیلاس شراب [در مراسم]
winepress U خمره شراب سازی
middlemen U کسی که کالارا از تولید کننده خریده به مغازه دار می فروشد
middleman U کسی که کالارا از تولید کننده خریده به مغازه دار می فروشد
demonstration U قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
demo U قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
demonstrations U قطعهای در مغازه که به مشتری نحوه کار آن وسیله را نشان میدهد
on sale U فروشی
on offer U فروشی
for sale U فروشی
disposability U فروشی
sales U فروشی
sherries U شراب شیرین یا تلخ اسپانیولی
amontillado U نوعی شراب تلخ و سفیداسپانیایی
gourmets U خبره خوراک شراب شناس
sacks U شراب سفید پرالکل وتلخ
crust of wine U جرم شراب در روی شیشه
libation U تقدیم شراب به حضور خدایان
sherry U شراب شیرین یا تلخ اسپانیولی
buretto U تنگ مخصوص شراب مقدس
buret U تنگ مخصوص شراب مقدس
libation U نوشابه پاشی نوشیدن شراب
vinometer U الت سنجش الکل شراب
to lay down wine U شراب را انبار کردن یا جادادن
altar of credence U [جایگاه نان و شراب مقدس]
gourmet U خبره خوراک شراب شناس
libations U تقدیم شراب به حضور خدایان
sherris U شراب شیرین یا تلخ اسپانیولی
port U شراب شیرین بارگیری کردن
libations U نوشابه پاشی نوشیدن شراب
sacked U شراب سفید پرالکل وتلخ
sack U شراب سفید پرالکل وتلخ
barker U پوست درخت کن کسیکه دم مغازه میایستد وبرای جنسی تبلیغ میکند
stapling U مرکزعمده فروشی
staple U مرکزعمده فروشی
retail U جزئی فروشی
smithies U اهن فروشی
short sale U پیش فروشی
short sale U سلم فروشی
slopwork U دوخته فروشی
taproom U بارمشروب فروشی
toggery U لباس فروشی
toploftiness U خود فروشی
stapled U مرکزعمده فروشی
retail U خرده فروشی
drapery U پارچه فروشی
draperies U ماهوت فروشی
cash crop U فرآورد فروشی
cash crop U محصول فروشی
draperies U پارچه فروشی
upholstery U مبل فروشی
snack bar U ساندویچ فروشی
snack bars U ساندویچ فروشی
smithy U اهن فروشی
wholesale U عمده فروشی
drapery U ماهوت فروشی
haberdashery U خرازی فروشی
wineshop U باده فروشی
slave trade U برده فروشی
snobbery U افاده فروشی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com