English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 15 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
detention U معطلی
detentions U معطلی
demurrage U معطلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
demurrage U هزینه معطلی در حمل با قطار یا کشتی هزینههای معطلی
promptly U بدون معطلی
demurrage U کرایه معطلی
two days d U دو روز معطلی
machine idle time U زمان معطلی دستگاه
machine down time U زمان معطلی دستگاه
lay day U روز معطلی در بندر
without d. U بیدرنگ بدون معطلی
It was not worth all that delay . U به اینهمه معطلی نمی ارزید
at the drop of a hat <idiom> U بدون هیچ گونه معطلی
surcharges U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharge U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com