English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 88 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
exchange transactions U معاملات برواتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
option dealer U واسطه معاملات اختیاری دلال معاملات اختیاری
transactions U معاملات
dealings U معاملات
sales {pl} U حجم معاملات
external transaction U معاملات خارجی
dealing for money U معاملات پولی
credit transaction U معاملات استمهالی
commercial transactions U معاملات تجارتی
arm's length U معاملات ازاد
arbitrage U معاملات ارز
futures U معاملات سلف
sales {pl} U گردش معاملات
credit transaction U معاملات موجل
foreign exchange transaction U معاملات ارزی
foreign exchange transactions U معاملات ارزی
unauthorized transaction U معاملات فضولی
treament of aliens U معاملات بیگانگان
stoopage of trade U قطع معاملات
stoopage of trade U منع معاملات
overseas trade U معاملات خارجی
option dealing U معاملات اختیاری
turn-over U حجم معاملات
volume of sales U حجم معاملات
internal transactions U معاملات داخلی
turn-over U گردش معاملات
injunctions U تحریم معاملات
boycotts U تحریم معاملات
purchase tax U مالیات بر معاملات
volume of sales U گردش معاملات
real estate U معاملات زمین
conveyancing U تسهیل معاملات
boycotting U تحریم معاملات
dealer U فروشنده معاملات چی
boycotted U تحریم معاملات
dealers U فروشنده معاملات چی
boycott U تحریم معاملات
injunction U تحریم معاملات
turnover U حجم معاملات
turnover U گردش معاملات
broker U واسطه معاملات بازرگانی
land agent U دلال معاملات ملکی
invisibles U معاملات غیرقابل رویت
swap U معاملات سلف ارز
brokers U واسطه معاملات بازرگانی
real estate agency U بنگاه معاملات املاک
opening of negotiations U افتتاح مذاکرات [معاملات]
swops U معاملات سلف ارز
swapped U معاملات سلف ارز
swaps U معاملات سلف ارز
swopped U معاملات سلف ارز
swopping U معاملات سلف ارز
spot market U بازار معاملات نقدی
brokered U واسطه معاملات بازرگانی
brokering U واسطه معاملات بازرگانی
speculating U معاملات قماری کردن
hazardous U معاملات قماری اتفاقی
speculates U معاملات قماری کردن
speculated U معاملات قماری کردن
realtor U دلال معاملات ملکی
realtors U دلال معاملات ملکی
agiotage U معاملات احتکاری بروات
speculate U معاملات قماری کردن
speculates U معاملات پرخطر انجام دادن
speculated U معاملات پرخطر انجام دادن
speculate U معاملات پرخطر انجام دادن
speculating U معاملات پرخطر انجام دادن
My capital is locked up in land. U سرمایه ام در معاملات زمین گیراست
bargain U چانه زنی در معاملات معامله
bargained U چانه زنی در معاملات معامله
bargaining U چانه زنی در معاملات معامله
bargains U چانه زنی در معاملات معامله
speculated U معاملات قماری یا سفته بازی کردن
exchanged U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanges U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchanging U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
exchange U جای معاملات ارزی و سهامی بورس
speculate U معاملات قماری یا سفته بازی کردن
lawmerchant U قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
speculates U معاملات قماری یا سفته بازی کردن
wheeler-dealers U دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
wheeler-dealer U دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
speculating U معاملات قماری یا سفته بازی کردن
the iron interest U کسانی که در معاملات اهن علاقه مند هستند
procuration fee U حق دلالی در معاملات استقراضی و رهن حق التحریر اسناد رسمی
conveyancing U در CL این اصطلاح بیشتر در زمینه تسهیل معاملات مربوط به اموال غیر منقول مصداق دارد
blotters U دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
blotter U دفتر باطله دفتر ثبت معاملات
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com