English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ethnography U مطالعه علمی نژادها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ethnology U علم مطالعه نژادها و اقوام
criminology U مطالعه علمی جرم
myrmecologyt U مطالعه علمی مورچگان
ethnogeny U گفتار در پیدایش نژادها مبحث مبادی نژادها
geopolitic U علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند
pteridology U مطالعه علمی سرخس ها سرخس شناسی
feasability study U مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
ethnographical U وابسته به شرح نژادها
karyosystematice U بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
inbreeding U تخم کشی از جانوران هم تیره تولید و تناسل در میان هم نژادها
pan germanism U نظریه مبتنی بر برتری نژاد اریایی ژرمنی بر سایر نژادها
racism U اعتقادبه برتری برخی نژادها بربعضی دیگر و لزوم توجیه خصوصیات قومی و ملی وفرهنگی بر مبنای معیارهای نژادی
anthropography U علم ساختمان بدن انسان رشتهای از علم انسان شناسی که درباره تاثیراوضاع جغرافیایی بر روی نژادها صحبت میکند
theoretic U علمی
academic U علمی
scientific U علمی
sciential U علمی
disciplines U رشته علمی
discipline U رشته علمی
science fiction U افسانه علمی
boffin U پژوهشگر علمی
boffins U پژوهشگر علمی
horticulture U باغبانی علمی
disciplining U رشته علمی
theoretic and practical U علمی وعملی
scientific researches U پژوهشهای علمی
scientific researches U تحقیقات علمی
scientifically U بطور علمی
scientific management U مدیریت علمی
theory U فرض علمی
scientific researches U تتبعات علمی
scientific experiment U تجربه علمی
object lesson U درس علمی
scientific socialism U سوسیالیسم علمی
scientific method U روش علمی
the province of science U رشته علمی
scientific applications U کابردهای علمی
the triumphs of science U پیروزیهای علمی
object lessons U درس علمی
scientail U ماهر علمی
academian U عضوانجمن علمی
academic freedom آزادی علمی
prescientific U پیش علمی
researching U تحقیقات علمی
researched U تحقیقات علمی
practical lawyer U حقوقدان علمی
applied or mixed U ریاضیات علمی
theories U فرض علمی
memoire U مقاله علمی
researches U تحقیقات علمی
faculties U هیئت علمی
faculty U هیئت علمی
principle U قانون علمی
field trip U گردش علمی
principle U اصل علمی
research U تحقیقات علمی
scholarism U تحقیق علمی
scientific data processing U داده پردازی علمی
equivalent knowledge credit U تصدیق دانش علمی
equivalent knowledge credit U تصدیق اعتبار علمی
theories U فرضیه علمی تعلیم
techincal and scientifici U بنگاههای علمی و فنی
unscientific U خلاف موازین علمی
scientifically U موافق اصول علمی
schools U مکتب علمی یافلسفی
scientific notation U نشان گذاری علمی
scientific data processing U پردازش داده علمی
homosapiens U نام علمی انسان
scientism U پیروی از روش علمی
school U مکتب علمی یافلسفی
An immortal scientific work. U اثر علمی جاویدان
teach-ins U بحث علمی دانشجویی
teach-in U بحث علمی دانشجویی
terminology U اصطلاحات علمی یافنی
theoretically U از لحاظ فرض علمی
tree surgery U تشریح علمی درخت
pomology U میوه کاری علمی
terminologies U اصطلاحات علمی یافنی
sciosophy U معرفت غیر علمی
science fiction U داستان تخیلی علمی
ionics U مبحث علمی یونها
theory U فرضیه علمی تعلیم
extemporal U بی مطالعه
offhanded U بی مطالعه
reading U مطالعه
readings U مطالعه
off hand U بی مطالعه
etude U مطالعه
extemporarily U بی مطالعه
studying U مطالعه
study U مطالعه
offhandedly U بی مطالعه
studies U مطالعه
perusal U مطالعه
chronometry U وقت سنجی بطریق علمی
Scientific research. U تحقیقات ( پژوهش های ) علمی
He devoted a lifetime to scientific research. U یک عمر به پژوهشهای علمی پرداخت
floating point calculation U محاسبات اعداد نمایی یا علمی
terminological U وابسته به اصطلاحات علمی وفنی
paranormal U ماورای پدیدههای علمی مکشوف
proving ground U محل تحقیقات علمی ازمایشگاه
objective U علمی و بدون نظر خصوصی
hydrotherapy U استفاده علمی اب دردرمان بیماریها
laity U غیر فنی وغیر علمی
objectives U علمی و بدون نظر خصوصی
neurology U بحث علمی عصب شناسی
interdisciplinary U مربوط به رشتههای مختلف علمی
technology U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
technologies U اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
market research U تحقیقات علمی در بازار ودادوستد کالا
to keep one's feet on the ground <idiom> U علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
zymurgy U مبحث عمل تخمیر در شیمی علمی
academic مربوط به فرهنگستان ادبی یا انجمن علمی
organon U سبک علمی مجموعهای از عقایدعلمی ومدون
Scientic experiments show that … U تجربه های علمی نشان می دهد که
pragmatically U بطور علمی یا عبرت اموز فضولانه
determine U مطالعه کردن
motion study U مطالعه ی حرکت
check U مطالعه کردن
bolt [examine] U مطالعه کردن
examine U مطالعه کردن
enquire into U مطالعه کردن
survey U مطالعه کردن
survey U مطالعه مجمل
feasibility study U مطالعه امکانپذیری
scrutinize U مطالعه کردن
surveys U مطالعه مجمل
look into U مطالعه کردن
investigate U مطالعه کردن
inspect U مطالعه کردن
explore U مطالعه کردن
surveyed U مطالعه مجمل
lucubration U مطالعه سخت
at sight U بی مطالعه قبلی
analyze [American] U مطالعه کردن
studied U از روی مطالعه
analyse [British] U مطالعه کردن
impromptu U بی مطالعه تصنیف
system study U مطالعه سیستم
study habits U عادتهای مطالعه
assay U مطالعه کردن
dissect [analyse] U مطالعه کردن
portable standard U چراغ مطالعه
praxeology U مطالعه رفتارانسان
unstudied U مطالعه نشده
evaluate U مطالعه کردن
studio U اطاق مطالعه
studios U اطاق مطالعه
study U مطالعه کردن
Delphinium U [نام علمی گل اسپرک در تهیه رنگینه زرد]
appraising U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraise U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraised U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
appraises U تقویم کردن تعیین قیمت از طرق علمی
references U کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
reference U کتاب مخصوص مراجعات علمی وادبی و غیره
thought out U سنجیده مطالعه شده
teppetology U مطالعه ریشه ای فرش
subjecting U مبحث موضوع مطالعه
well-read U اهل مطالعه و تحقیق
metallography U مطالعه الیاژهای فلزی
analyzing U جزئیات را مطالعه کردن
subjects U مبحث موضوع مطالعه
demography U مطالعه مهاجرت جمعیت
to pore [over; on] U به مطالعه دقیق پرداختن
psychognosis U مطالعه عمیق روانی
cella U [اتاق مطالعه ی راهبها]
psychognosy U مطالعه عمیق روانی
thought-out U سنجیده مطالعه شده
sub judice U مورد مطالعه دادگاه
well read U اهل مطالعه و تحقیق
analyzes U جزئیات را مطالعه کردن
analyzed U جزئیات را مطالعه کردن
to study out U با بر رسی یا مطالعه پیداکردن
geologic survey U مطالعه زمین شناسی
analysed U جزئیات را مطالعه کردن
analyse U جزئیات را مطالعه کردن
analyses U جزئیات را مطالعه کردن
feasibility study U مطالعه امکان سنجی
self study U مطالعه پیش خود
analysing U جزئیات را مطالعه کردن
teleology U مطالعه حکمت غایی
subjected U مبحث موضوع مطالعه
subject U مبحث موضوع مطالعه
thermostatics U اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
mechanics U علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
ethic U روش اخلاقی یک نویسنده یامکتب علمی یا ادبی و یاهنری
reconsiders U مجددا درامری مطالعه کردن
reconsidering U مجددا درامری مطالعه کردن
extemporizing U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
humanist U مطالعه کننده طبیعت یا امورانسانی
reconsider U مجددا درامری مطالعه کردن
sight-reading U بدون مطالعه قبلی خواندن
adjustable lamp چراغ مطالعه قابل تنظیم
sight-reads U بدون مطالعه قبلی خواندن
studying U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
toponymy U مطالعه وجه تسمیه شهرهاونقاط
extemporized U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
sinology U مطالعه ادبیات ورسوم چین
extemporizes U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com