English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
helminthology U مطالعه دراطراف کرم های بیماری زاوانگلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
feasability study U مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
karyosystematice U بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
he looked about U دراطراف
circa U دراطراف
anent U دراطراف
circumlunar U دراطراف ماه
around U پیرامون دراطراف
epistyle U گچ بری دراطراف در
sequela U بیماری ناشی از بیماری دیگر
kick around <idiom> U دراطراف دراز کشیدن
circumfluent U جاری شونده دراطراف
boulevard U خیابان پهنی که دراطراف ان درخت باشد بولوارد
ambient water U ابی که در عمق معین دراطراف غواص است
periodontal U واقع دراطراف دندان یا دندانها ضریع دندانی
circulation U حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
circulations U حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
boulevards U خیابان پهنی که دراطراف ان درخت باشد بولوارد
barburetor heater U جلد نصب شده دراطراف لولههای پنجه اگزوز
retention area U قسمتهایی از دیسک توربین دراطراف ریشه تیغه ها که تحت نیروی زیادی قرار دارند
vectored attacks U تک غیر مستقیم هواپیما به هدف با استفاده از هدایت یک یکان زمینی مستقر دراطراف هدف
teleran system U نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
reading U مطالعه
studying U مطالعه
study U مطالعه
studies U مطالعه
readings U مطالعه
off hand U بی مطالعه
extemporarily U بی مطالعه
offhanded U بی مطالعه
offhandedly U بی مطالعه
extemporal U بی مطالعه
perusal U مطالعه
etude U مطالعه
analyse [British] U مطالعه کردن
analyze [American] U مطالعه کردن
assay U مطالعه کردن
feasibility study U مطالعه امکانپذیری
motion study U مطالعه ی حرکت
lucubration U مطالعه سخت
study habits U عادتهای مطالعه
unstudied U مطالعه نشده
portable standard U چراغ مطالعه
praxeology U مطالعه رفتارانسان
at sight U بی مطالعه قبلی
system study U مطالعه سیستم
studied U از روی مطالعه
dissect [analyse] U مطالعه کردن
study U مطالعه کردن
explore U مطالعه کردن
scrutinize U مطالعه کردن
check U مطالعه کردن
determine U مطالعه کردن
survey U مطالعه کردن
examine U مطالعه کردن
look into U مطالعه کردن
investigate U مطالعه کردن
studio U اطاق مطالعه
studios U اطاق مطالعه
enquire into U مطالعه کردن
impromptu U بی مطالعه تصنیف
inspect U مطالعه کردن
evaluate U مطالعه کردن
survey U مطالعه مجمل
surveyed U مطالعه مجمل
surveys U مطالعه مجمل
bolt [examine] U مطالعه کردن
well-read U اهل مطالعه و تحقیق
well read U اهل مطالعه و تحقیق
thought out U سنجیده مطالعه شده
sub judice U مورد مطالعه دادگاه
thought-out U سنجیده مطالعه شده
teleology U مطالعه حکمت غایی
feasibility study U مطالعه امکان سنجی
self study U مطالعه پیش خود
analyse U جزئیات را مطالعه کردن
analysed U جزئیات را مطالعه کردن
analyses U جزئیات را مطالعه کردن
analysing U جزئیات را مطالعه کردن
subjecting U مبحث موضوع مطالعه
metallography U مطالعه الیاژهای فلزی
myrmecologyt U مطالعه علمی مورچگان
analyzes U جزئیات را مطالعه کردن
analyzing U جزئیات را مطالعه کردن
analyzed U جزئیات را مطالعه کردن
psychognosis U مطالعه عمیق روانی
psychognosy U مطالعه عمیق روانی
geologic survey U مطالعه زمین شناسی
criminology U مطالعه علمی جرم
cella U [اتاق مطالعه ی راهبها]
teppetology U مطالعه ریشه ای فرش
ethnography U مطالعه علمی نژادها
demography U مطالعه مهاجرت جمعیت
to study out U با بر رسی یا مطالعه پیداکردن
subjects U مبحث موضوع مطالعه
to pore [over; on] U به مطالعه دقیق پرداختن
subject U مبحث موضوع مطالعه
subjected U مبحث موضوع مطالعه
ethnology U علم مطالعه نژادها و اقوام
sight-reading U بدون مطالعه قبلی خواندن
sight-reads U بدون مطالعه قبلی خواندن
consumer research U مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
reconsider U مجددا درامری مطالعه کردن
reconsidered U مجددا درامری مطالعه کردن
sight read U بدون مطالعه قبلی خواندن
methods of economic study U روشهای مطالعه علم اقتصاد
flexible arm lamp U چراغ مطالعه قابل انعطاف
geophysical survey U مطالعه خواص فیزیکی زمین
rheological <adj.> U علم مطالعه تغییر شکل و جریان ماده
faunist U کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
reconsidering U مجددا درامری مطالعه کردن
gastroenterology U مطالعه معده و روزده وبیماریهای ان
income and expenditure approach U مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
integrate circuit technology U مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
reconsiders U مجددا درامری مطالعه کردن
capability study U مطالعه امکان انجام کار
toponymy U مطالعه وجه تسمیه شهرهاونقاط
studies U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
sinology U مطالعه ادبیات ورسوم چین
humanist U مطالعه کننده طبیعت یا امورانسانی
adjustable lamp چراغ مطالعه قابل تنظیم
studying U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
extemporises U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporising U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporized U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporize U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporizes U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
study U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
extemporizing U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
angiology U مطالعه عروق خونی و لنفی
articulated machine lamp U چراغ مطالعه با گردن تاشو
optics U علم مطالعه در خواص نور
extemporised U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
sight-read U بدون مطالعه قبلی خواندن
to make a study of something U چیزی را بررسی یا مطالعه کردن
geopolitics U مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
geologize U مطالعه علم زمین شناسی کردن
to poreone's eyes out U چشم را از بسیاری مطالعه خسته کردن
theogony U مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
Ekistics U [دانش مطالعه زیستگاه های انسانی]
symbology U مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
protohistory U مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
commodity approach U بررسی بازار با مطالعه مسیرتولید تا مصرف
skimmer U الت سرشیرگیری مطالعه کننده سطحی
semitics U مطالعه زبان وادبیات وتاریخ سامی
endocrinology U علم شناسایی و مطالعه غددمترشحه داخلی
She laid the book aside . U کتاب را کنار گذاشت ( مطالعه اش را متوقف کرد)
theogonic U وابسته به مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
glottochronology U مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
speleology U مطالعه غارها ازلحاظ زمین شناسی وتاریخی
group dynamics U مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
dysgenics U مبحث مطالعه فساد نسل وتباهی نژادی
bookworm U کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
bookworms U کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
booklore U علم کتابی معلومات ناشی از مطالعه کتاب
crystallography U کریستال شناسی مطالعه بلورها شناخت بلور
mock up U مدلی باندازه طبعی وکامل برای مطالعه وازمایش
Ergonomics U [مطالعه در ارتباطات بین کارهای انسانی، کار پژوهی]
pragmatics U مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
bioastronautics U مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
illness U بیماری
pathogenic U بیماری زا
virulent <adj.> U بیماری زا
illnesses U بیماری
maladies U بیماری
epizootic U بیماری
diseases U بیماری
malady U بیماری
disease U بیماری
morphophonemics U مبحث مطالعه صور مختلف یاتصاریف مختلفه یک لغت یاریشه
gestalt psychology U مطالعه قوه ادراک و رفتار از نقطه نظرواکنش شخصی در برابرامورکلی
ideologist U ایده ئولوگ کسی که در مورد افکار وعقاید مطالعه میکند
some kind of sickness U یک نوعی از بیماری
Parkinson's disease U بیماری پارکینسون
alzeimer's disease U بیماری الزایمز
psychosis U بیماری روانی
epilepsy U بیماری صرع
pick's disease U بیماری پیک
nosophilia U بیماری خواهی
pick's syndrome U بیماری پیک
catamnesis U تاریخچه بیماری
pott's disease U بیماری پوت
ailment U بیماری مزمن
remission U بهبودی بیماری
rabies U بیماری هاری
sick bed U بستر بیماری
advantage by illness U بهره بیماری
sick leave U استراحت بیماری
wilson's disease U بیماری ویلسون
AIDS U بیماری ایدز
AIDS U بیماری سیدا
VD U بیماری مقاربتی
legionnaires' disease U بیماری لژیونرها
radiation sickness U بیماری برتابشی
radiation sickness U بیماری تابشی
radiation sickness U بیماری اشعه
The symptoms ( of a disease) . U علائم بیماری
VD U بیماری زهروی
addison's disease U بیماری ادیسون
ailments U بیماری مزمن
tay sach's disease U بیماری تی- ساکس
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com