English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
feasibility study U مطالعه امکان سنجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
feasability study U مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
feasibility study U امکان سنجی
capability study U مطالعه امکان انجام کار
feasibility study U مطالعه قابلیت اجرای کار بررسی امکان اجرای کار
karyosystematice U بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
edlin U در DOS-MS امکان سیستمی که به کاربر امکان می ددهد تغییرات را خط به خط در هر لحظه بر فایل اعمال کند
scheduler U امکان نرم افزاری که به کاربر امکان مدیریت جلسات , قرار ملاقاتها یا استفاده از منابع میدهد.
telemetering U ارزیابی کردن موشکها مسافت سنجی کردن مسافت سنجی
Windows Explorer U امکان نرم افزاری در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده پرونده ها و فایل ها روی دیسک سخت فلاپی دیسک , ROM-CD , و هر درایو اشتراکی شبکه را میدهد
Winsock U امکان نرم افزاری برای کنترل مودم هنگام اتصال به اینترنت تحت DOS-MS یا ویندوز که به کامپیوتر امکان ارتباط تحت پروتکل TCP/IP میدهد
window U تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
contrasted U هم سنجی
iodometry U ید سنجی
odorimetry U بو سنجی
contrasts U هم سنجی
contrasting U هم سنجی
contrast U هم سنجی
performance appraisal U عملکرد سنجی
piezometry U فشار سنجی
alka;imetry U قلیا سنجی
diffractometry U پراش سنجی
anthropometry U مردم سنجی
oscillometry U نوسان سنجی
optometry U بینایی سنجی
optometry U دید سنجی
optical pyrometry U تف سنجی نوری
olfactometry U بویایی سنجی
anthropometry U اندام سنجی
motion study U تحرک سنجی
planimetry U پهنه سنجی
pluviometry U باران سنجی
polarimetry U قطبش سنجی
radioscopy U تشعشع سنجی
quantitation U چندی سنجی
psychometry U روان سنجی
psychometrics U هوش سنجی
psychometrics U روان سنجی
potentiometry U پتانسیل سنجی
acetimetry U سرکه سنجی
barometric U ارتفاع سنجی
acoumetry U شنوایی سنجی
actinometry U پرتو سنجی
argentometry U نقره سنجی
audiometry U شنوایی سنجی
bolometri U تابش سنجی
colorimetry U رنگ سنجی
electrometry U برق سنجی
econometrics U اقتصاد سنجی
ebulliometry U غلیان سنجی
densitometry U چگالی سنجی
crymetry U انجماد سنجی
craniometry U جمجمه سنجی
coulometry U کولن سنجی
biometry U زیست سنجی
biometrics U زیست سنجی
iodimetry U یدی سنجی
interfrometry U تداخل سنجی
hygrometry U رطوبت سنجی
hydrometry U ابگونه سنجی
goniometry U زاویه سنجی
bathymetric contour U خط عمق سنجی
bathymetry U عمق سنجی
geodesy U زمین سنجی
cost unit U واحدهزینه سنجی
salinometry U نمک سنجی
volumetric pipet U پی پت حجم سنجی
sociometric technique U فن گروه سنجی
sociometry U جامعه سنجی
sociometry U گروه سنجی
spirometry U تنفس سنجی
turbidimetry U زلال سنجی
turbidimetric analysis U کدری سنجی
tachometry U سرعت سنجی
telemetry U دور سنجی
telemetry U مسافت سنجی
timing U زمان سنجی
turbidimetry U کدری سنجی
seismometry U زلزله سنجی
urinalysis U پیشاب سنجی
mass spectrometry U طیف سنجی جرمی
clock rate U نرخ زمان سنجی
clock pulse U تپش زمان سنجی
clock interrupt U وقفه زمان سنجی
clock generator U مولد زمان سنجی
test chart U لوحه بینایی سنجی
goniometrical U وابسته به زاویه سنجی
clock frequency U بسامد زمان سنجی
clinometric U وابسته به شیب سنجی
cryoscopic constant U ثابت انجماد سنجی
clock skew U اریب زمان سنجی
cryoscopic U وابسته به انجماد سنجی
crygenic region U ناحیه انجماد سنجی
human biometric U زیست سنجی انسانی
horology U فن وهنر وقت سنجی
horlogic U وابسته به زمان سنجی
gravimetrical U وابسته به ثقل سنجی
conductometric titration U تیتراسیون رسانایی سنجی
clock track U شیار زمان سنجی
gravimetric U وابسته به ثقل سنجی
clock stagger U رتبه زمان سنجی
bolometric magnitude U قدر تابش سنجی
optometric service U قسمت بینایی سنجی
tamping volumeter U حجم سنجی کوبشی
unfathomable U غیرقابل عمق سنجی
volumetric flask U بالن حجم سنجی
clock signal U علامت زمان سنجی
pressure taping U انشعاب فشار سنجی
polariscopic U قطب سنجی نور
rain gauge station U ایستگاه باران سنجی
telemetry U مسافت سنجی رادیویی
anthropometry U انسان سنجی جسمانی
pullover gaging U کالیبر سنجی کردن
fire capabilities U چارت امکان تیر توپخانه نمودار امکان تیر یکانهای توپخانه
stereometry U حجم پیمایی جسم سنجی
radar altimetry U ارتفاع سنجی به وسیله رادار
absorption spectrophometry U طیف نور سنجی جذبی
direct potentiometric method U روش پتانسیل سنجی مستقیم
clocks U تپش زمان سنجی ساعت
chronometry U وقت سنجی بطریق علمی
clock U تپش زمان سنجی ساعت
altitude datum U سطح مبنای ارتفاع سنجی
thermographic U وابسته به گرما سنجی یادمانگاری
light meter U اسباب کوچک نور سنجی
telemetry U چندی سنجی از راه دور
etude U مطالعه
extemporal U بی مطالعه
extemporarily U بی مطالعه
perusal U مطالعه
readings U مطالعه
studies U مطالعه
reading U مطالعه
studying U مطالعه
study U مطالعه
off hand U بی مطالعه
offhanded U بی مطالعه
offhandedly U بی مطالعه
direct potentiometric measurement U اندازه گیری پتانسیل سنجی مستقیم
optometric service U بخش بینایی سنجی و چشم پزشکی
gravitas U موقع سنجی و خوش طبعی در گفتار
check U مطالعه کردن
bolt [examine] U مطالعه کردن
study habits U عادتهای مطالعه
portable standard U چراغ مطالعه
evaluate U مطالعه کردن
dissect [analyse] U مطالعه کردن
motion study U مطالعه ی حرکت
praxeology U مطالعه رفتارانسان
determine U مطالعه کردن
enquire into U مطالعه کردن
examine U مطالعه کردن
survey U مطالعه کردن
studios U اطاق مطالعه
studio U اطاق مطالعه
system study U مطالعه سیستم
explore U مطالعه کردن
scrutinize U مطالعه کردن
look into U مطالعه کردن
investigate U مطالعه کردن
studied U از روی مطالعه
at sight U بی مطالعه قبلی
inspect U مطالعه کردن
lucubration U مطالعه سخت
surveyed U مطالعه مجمل
survey U مطالعه مجمل
surveys U مطالعه مجمل
unstudied U مطالعه نشده
analyse [British] U مطالعه کردن
analyze [American] U مطالعه کردن
assay U مطالعه کردن
feasibility study U مطالعه امکانپذیری
study U مطالعه کردن
impromptu U بی مطالعه تصنیف
line gauge U وسیله اندازه گیری کلفتی خط ضخامت سنجی خط
well read U اهل مطالعه و تحقیق
subject U مبحث موضوع مطالعه
analyse U جزئیات را مطالعه کردن
well-read U اهل مطالعه و تحقیق
subjected U مبحث موضوع مطالعه
analyses U جزئیات را مطالعه کردن
subjecting U مبحث موضوع مطالعه
demography U مطالعه مهاجرت جمعیت
sub judice U مورد مطالعه دادگاه
psychognosy U مطالعه عمیق روانی
thought out U سنجیده مطالعه شده
thought-out U سنجیده مطالعه شده
self study U مطالعه پیش خود
criminology U مطالعه علمی جرم
subjects U مبحث موضوع مطالعه
psychognosis U مطالعه عمیق روانی
ethnography U مطالعه علمی نژادها
analysing U جزئیات را مطالعه کردن
analyzed U جزئیات را مطالعه کردن
to pore [over; on] U به مطالعه دقیق پرداختن
geologic survey U مطالعه زمین شناسی
analysed U جزئیات را مطالعه کردن
cella U [اتاق مطالعه ی راهبها]
to study out U با بر رسی یا مطالعه پیداکردن
metallography U مطالعه الیاژهای فلزی
teleology U مطالعه حکمت غایی
teppetology U مطالعه ریشه ای فرش
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com