English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sinology U مطالعه ادبیات ورسوم چین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
feasability study U مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
karyosystematice U بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
protocol U اداب ورسوم
protocols U اداب ورسوم
conventional U پیروسنت ورسوم
ethos U عادات ورسوم قومی
formality U رعایت اداب ورسوم
hebraism U عادات ورسوم واصطلاحات عبری
formal U مقید به اداب ورسوم اداری
frenchify U اداب ورسوم فرانسویها را داشتن
conventionality U مطابقت با ایین ورسوم قراردادی
sinify U مطابق اداب ورسوم چینی کردن
sinicize U مطابق اداب ورسوم چینی کردن
conventionally U برطبق ایین ورسوم قراردادی- مطابق قرارداد
literature U ادبیات
belles lettres U ادبیات
belles letters U ادبیات
hagiology U ادبیات مقدس
letter U کاغذ ادبیات
erotica U ادبیات عاشقانه
letters U کاغذ ادبیات
literary history U تاریخ ادبیات
High Church U فرقهای که سخت پابند اداب ورسوم کلیسایی ومناجات وتسبیحات مرسوم درکلیساهستند
literary U ادیب وابسته به ادبیات
classicize U درزمره ادبیات باستانی
classical U وابسته به ادبیات باستانی
humanism U نوع دوستی ادبیات وفرهنگ
predicate U گزاره [در دستور زبان] [ادبیات]
classicality U مطابقت با ادبیات وصنایع باستانی
prettyism U اصول رعایت قشنگی درهنرهاو ادبیات
Edwardian U ادبیات و هنر و مد لباس دوران ادوارد هفتم
post classical U در باب ادبیات یونانی ورومی گفته میشود
humanism U مسلک نوع پرستی و انسان دوستی ادبیات و فرهنگ
humanist U دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
folklore U معتقدات واداب ورسوم قدیمی واجدادی افسانههای قومی واجدادی فولکلور
ethnography U تشریح علمی نژادهای بشراز نظر اداب ورسوم و اختلافاتی که ازاین نقطه نظر با هم دارند
sinicism U متابعت از اداب ورسوم چینی چینی پرستی
delphine classics U چاپ ادبیات باستانی لاتین که برای پسر مهتر لوئی چهاردهم درست شد
extemporal U بی مطالعه
extemporarily U بی مطالعه
reading U مطالعه
offhandedly U بی مطالعه
etude U مطالعه
studies U مطالعه
study U مطالعه
offhanded U بی مطالعه
off hand U بی مطالعه
studying U مطالعه
readings U مطالعه
perusal U مطالعه
classicists U دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
classic U ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classics U ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classicist U دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
objectivism U ادبیات و هنر مادی مادی گرایی
studio U اطاق مطالعه
enquire into U مطالعه کردن
praxeology U مطالعه رفتارانسان
scrutinize U مطالعه کردن
check U مطالعه کردن
bolt [examine] U مطالعه کردن
impromptu U بی مطالعه تصنیف
at sight U بی مطالعه قبلی
examine U مطالعه کردن
studios U اطاق مطالعه
inspect U مطالعه کردن
lucubration U مطالعه سخت
explore U مطالعه کردن
investigate U مطالعه کردن
motion study U مطالعه ی حرکت
portable standard U چراغ مطالعه
look into U مطالعه کردن
studied U از روی مطالعه
study habits U عادتهای مطالعه
surveys U مطالعه مجمل
surveyed U مطالعه مجمل
system study U مطالعه سیستم
survey U مطالعه مجمل
determine U مطالعه کردن
feasibility study U مطالعه امکانپذیری
unstudied U مطالعه نشده
survey U مطالعه کردن
assay U مطالعه کردن
evaluate U مطالعه کردن
study U مطالعه کردن
dissect [analyse] U مطالعه کردن
analyze [American] U مطالعه کردن
analyse [British] U مطالعه کردن
feasibility study U مطالعه امکان سنجی
geologic survey U مطالعه زمین شناسی
metallography U مطالعه الیاژهای فلزی
teppetology U مطالعه ریشه ای فرش
teleology U مطالعه حکمت غایی
cella U [اتاق مطالعه ی راهبها]
self study U مطالعه پیش خود
psychognosis U مطالعه عمیق روانی
to pore [over; on] U به مطالعه دقیق پرداختن
psychognosy U مطالعه عمیق روانی
myrmecologyt U مطالعه علمی مورچگان
to study out U با بر رسی یا مطالعه پیداکردن
subjects U مبحث موضوع مطالعه
analyzes U جزئیات را مطالعه کردن
well read U اهل مطالعه و تحقیق
well-read U اهل مطالعه و تحقیق
criminology U مطالعه علمی جرم
thought-out U سنجیده مطالعه شده
thought out U سنجیده مطالعه شده
sub judice U مورد مطالعه دادگاه
subjecting U مبحث موضوع مطالعه
ethnography U مطالعه علمی نژادها
subject U مبحث موضوع مطالعه
subjected U مبحث موضوع مطالعه
analyzed U جزئیات را مطالعه کردن
analysing U جزئیات را مطالعه کردن
analyses U جزئیات را مطالعه کردن
analyzing U جزئیات را مطالعه کردن
demography U مطالعه مهاجرت جمعیت
analyse U جزئیات را مطالعه کردن
analysed U جزئیات را مطالعه کردن
gastroenterology U مطالعه معده و روزده وبیماریهای ان
reconsidered U مجددا درامری مطالعه کردن
reconsider U مجددا درامری مطالعه کردن
studying U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
sight-reads U بدون مطالعه قبلی خواندن
humanist U مطالعه کننده طبیعت یا امورانسانی
faunist U کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
reconsidering U مجددا درامری مطالعه کردن
studies U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
reconsiders U مجددا درامری مطالعه کردن
study U موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
flexible arm lamp U چراغ مطالعه قابل انعطاف
adjustable lamp چراغ مطالعه قابل تنظیم
rheological <adj.> U علم مطالعه تغییر شکل و جریان ماده
ethnology U علم مطالعه نژادها و اقوام
toponymy U مطالعه وجه تسمیه شهرهاونقاط
articulated machine lamp U چراغ مطالعه با گردن تاشو
to make a study of something U چیزی را بررسی یا مطالعه کردن
sight-reading U بدون مطالعه قبلی خواندن
geophysical survey U مطالعه خواص فیزیکی زمین
optics U علم مطالعه در خواص نور
extemporises U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporising U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
methods of economic study U روشهای مطالعه علم اقتصاد
extemporize U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
capability study U مطالعه امکان انجام کار
geopolitics U مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
extemporized U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporizes U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
extemporizing U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
sight-read U بدون مطالعه قبلی خواندن
consumer research U مطالعه وضعیت مصرف کنندگان
sight read U بدون مطالعه قبلی خواندن
income and expenditure approach U مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
integrate circuit technology U مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
angiology U مطالعه عروق خونی و لنفی
extemporised U بی اندیشه یا بی مطالعه درست کردن
to poreone's eyes out U چشم را از بسیاری مطالعه خسته کردن
endocrinology U علم شناسایی و مطالعه غددمترشحه داخلی
Ekistics U [دانش مطالعه زیستگاه های انسانی]
geologize U مطالعه علم زمین شناسی کردن
theogony U مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
protohistory U مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
semitics U مطالعه زبان وادبیات وتاریخ سامی
skimmer U الت سرشیرگیری مطالعه کننده سطحی
symbology U مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
commodity approach U بررسی بازار با مطالعه مسیرتولید تا مصرف
bookworms U کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
bookworm U کسیکه علاقه مفرطی به مطالعه کتب دارد
group dynamics U مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
theogonic U وابسته به مطالعه وشناسایی اجداد واعقاب خدایان
helminthology U مطالعه دراطراف کرم های بیماری زاوانگلی
glottochronology U مبحث مطالعه سیر تکامل زبانهای مختلف
speleology U مطالعه غارها ازلحاظ زمین شناسی وتاریخی
dysgenics U مبحث مطالعه فساد نسل وتباهی نژادی
She laid the book aside . U کتاب را کنار گذاشت ( مطالعه اش را متوقف کرد)
booklore U علم کتابی معلومات ناشی از مطالعه کتاب
crystallography U کریستال شناسی مطالعه بلورها شناخت بلور
pragmatics U مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
mock up U مدلی باندازه طبعی وکامل برای مطالعه وازمایش
Ergonomics U [مطالعه در ارتباطات بین کارهای انسانی، کار پژوهی]
bioastronautics U مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
gestalt psychology U مطالعه قوه ادراک و رفتار از نقطه نظرواکنش شخصی در برابرامورکلی
ideologist U ایده ئولوگ کسی که در مورد افکار وعقاید مطالعه میکند
morphophonemics U مبحث مطالعه صور مختلف یاتصاریف مختلفه یک لغت یاریشه
impromptu U کاری که بی مطالعه و بمقتضای وقت انجام دهند بالبداهه حرف زدن
epizootology U علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootiology U علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizoology U علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
casework U مطالعه بسیط اجتماع و محیط فرد یا خانواده برای تشخیص مرض ودرمان
input output analysis U تحلیل داده ها ستاده ها مطالعه تجربی روابط متقابل بخشهای مختلف اقتصاد
After dinner he likes to retire to his study. U پس از شام او [مرد] دوست دارد به اتاق مطالعه خود کناره گیری بکند.
dendrochronology U دوران شناسی و مطالعه قدمت محیط از روی حلقههای متشکله در چوب درختان
structuralism U بخشی از روانشناسی که ازراه تعقل وتفکر وضع روحی فرد را مورد مطالعه قرارمیدهد
historcicism U فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
geopolitic U علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند
cybernetics U مطالعه ومقایسه بین دستگاه عصبی خودکارکه مرکب ازمغز واعصاب میباشدبادستگاه الکتریکی ومکانیکی فرمانشناسی
functional distribution U توزیع درامدبه عوامل تولید و مطالعه نحوه این توزیع
psychbiology U علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
harmonics U مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
premeditate U قبلا فکر چیزی را کردن مطالعه قبلی کردن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com