English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 63 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
feasability study U مطالعات اجرایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
transfer order U دستورالعمل ارائه وفایف اجرایی یا انتقال وفایف اجرایی نیروهای مسلح
virus U برنامهای که خود را به فایلهای اجرایی می افزاید و از خود برای سایر فایلهای اجرایی کپی می گیرد
viruses U برنامهای که خود را به فایلهای اجرایی می افزاید و از خود برای سایر فایلهای اجرایی کپی می گیرد
ovservation U مطالعات
engineering surveys U مطالعات مهندسی
loadometer surveys U مطالعات بارسنجی
social studies U مطالعات اجتماعی
sexology U مبحث مطالعات جنسی
administrative U اجرایی
ministerial U اجرایی
administrant U اجرایی
executive U اجرایی
executives U اجرایی
operating program U برنامه اجرایی
functional team U تیم اجرایی
execute statement U حکم اجرایی
executable statement U جمله اجرایی
execute statement U دستور اجرایی
executing agency U شعبه اجرایی
operating agency U قسمت اجرایی
executive routine U روال اجرایی
executive program U برنامه اجرایی
executive committee U هیات اجرایی
executive agent U شعبه اجرایی
executive agent U عامل اجرایی
e. power U نیروی اجرایی
executive system U سیستم اجرایی
command of execution U ریاست اجرایی
executional requirement U شرائط اجرایی
technical U اصولی اجرایی
association for computers and humanities U یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
proctor U مدیر اجرایی دانشگاه
sanction U ضمانت اجرایی قانون
it is not protected by sanctions U ضمانت اجرایی ندارد
tax administration U مسائل اجرایی مالیات
nonexecutable statement U جمله غیر اجرایی
cryptochannel U سیستم اجرایی رمز
sanctioned U ضمانت اجرایی قانون
executive by law U ایین نامه اجرایی
sanctioning U ضمانت اجرایی قانون
sanctions U ضمانت اجرایی قانون
escrow U اجرایی پیدا میکند
executives U افسراجراییات معاون اجرایی قسمت
registers U ذخیره موقت دستورات اجرایی
registering U ذخیره موقت دستورات اجرایی
operand U دستور اجرایی عمل کننده
executive U افسراجراییات معاون اجرایی قسمت
sanctions U ضمانت اجرایی معین کردن
register U ذخیره موقت دستورات اجرایی
Politburo U کمیتهی اجرایی حزب کمونیست
Politburos U کمیتهی اجرایی حزب کمونیست
sanction U ضمانت اجرایی معین کردن
sanctioning U ضمانت اجرایی معین کردن
sanctioned U ضمانت اجرایی معین کردن
command of execution U فرمان اجرای عمل یکان اجرایی
self- U برنامه کامپیوتری که حاوی دستورات اجرایی برای کاربر است
stub U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbed U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubbing U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
stubs U تابع برنامه کوتاه که حاوی توضیحاتی برای شرح کد اجرایی است که در تابع درج خواهد شد
executive agreement U موافقتنامه اجرایی موافقتنامه قابل اجرا
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com