English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
demand note U مطالبه نامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
claim for indemnification U ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
trover U دعوی مطالبه قیمت مال مغصوب دعوی مطالبه قیمت مال مورد استفاده بلاجهت
post script U مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent U تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparley U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler U جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts U بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libels U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeled U هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel U هجو نامه یا توهین نامه افترا
claims U مطالبه
demands U مطالبه
claim U مطالبه
claiming U مطالبه
claimed U مطالبه
demand U مطالبه
demanded U مطالبه
certificates U رضایت نامه شهادت نامه
affidavits U شهادت نامه قسم نامه
certificate U رضایت نامه شهادت نامه
credential U گواهی نامه اعتبار نامه
written agreement U موافقت نامه پیمان نامه
energy demand U مطالبه انرژی
exactable U قابل مطالبه
to call in U مطالبه کردن
undercharge U کم مطالبه کردن از
omittance is no quit tance U مطالبه نکردن
asked <adj.> <past-p.> U مطالبه شده
claimed <adj.> <past-p.> U مطالبه شده
demanded <adj.> <past-p.> U مطالبه شده
claimant U مطالبه کننده
demands U مطالبه کردن
demands U درخواست مطالبه
demanded U مطالبه کردن
demanded U درخواست مطالبه
demand U مطالبه کردن
demand U درخواست مطالبه
unclaimed U مطالبه نشده
exaction U مطالبه بزور
claimable U قابل مطالبه
demandable U قابل مطالبه
charge U مطالبه بها
charges U مطالبه بها
demander U مطالبه کننده
claims U مطالبه کردن
claiming U مطالبه کردن
claimed U مطالبه کردن
claim U مطالبه کردن
exigible U خواستنی مطالبه کردنی
claim guarantee form U مطالبه پرداخت ضمانتنامه
to make a demand on somebody U مطالبه کردن از کسی
exact U بزور مطالبه کردن
unasked U مطالبه نشده ناپرسیده
claim under a guarantee U مطالبه تحت ضمانتنامه
exacts U بزور مطالبه کردن
exacted U بزور مطالبه کردن
demand U مطالبه تقاضا کردن
demanded U مطالبه تقاضا کردن
demands U مطالبه تقاضا کردن
buyer's option to duble U مقداربیشتری از مبیع مطالبه کند
exact U عین به زور مطالبه کردن
exacts U عین به زور مطالبه کردن
time deposits U مطالبه نقدی موجل از بانک
exacted U عین به زور مطالبه کردن
to a. letter U روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
pray in aid U دعوی مطالبه منافع ناشی ازمحتویات یک سند
seller's option to duble U از مقدار مبیع کم یا ثمن بیشتری مطالبه کند
testacy U دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
property in action U مال قابل مطالبه از طریق قانونی مالکیت مورد حمایت قانون
things in action U اموالی که بالفعل در تصرف شخصی نیستند ولی نسبت به ان ها حقی دارد ومیتواند از طریق طرح دعوی ان ها را مطالبه کند
recredential U نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
use and occupation U عنوان دعوی که مالک علیه مستاجری که پس از انقضاء مدت اجاره ازملک استیفاء منفعت کردن به منظور مطالبه اجرت المثل این انتفاع و تصرف اقامه میکند
exigible U قابل مطالبه قابل پرداخت
manifesting U نامه
carrier U نامه بر
correspoundence U نامه ها
manifests U نامه
post boy U نامه بر
letter U نامه
carriers U نامه بر
manifest U نامه
manifested U نامه
breve U نامه
letters U نامه
epistle U نامه
epistles U نامه
letters of procurator U وکالت نامه
letters of administration U قیم نامه
letter of a U اگاهی نامه
letter of a U اطلاع نامه
letter of indemnity U ضمانت نامه
letter writing U نامه نگاری
letter of indemnity U غرامت نامه
letter of recommendation U توصیه نامه
letter missive U امر نامه
letter writer U نامه نویس
letter of recommendation U سفارش نامه
letter of introduction U معرفی نامه
letter of invitation U دعوت نامه
letter no U نامه شماره 5
warrant of attorney U وکالت نامه
letters patent U نامه سرگشوده
recognizance U تعهد نامه
recognizance U التزام نامه
registered letter U نامه سفارشی
road book U راه نامه
statement of a claim U افهار نامه
stemma U نسب نامه
surety bond U تضمین نامه
swamped with letters U غرق نامه
swearing formula U قسم نامه
swearing formula U سوگند نامه
sylva U درخن نامه
questionary U پرسش نامه
pursuivant U نامه رسان
letters patent U نامه سرگشاده
light list U چراغ نامه
marriage bed U عقد نامه
marriage contract U عقد نامه
memorandum of understanding U تفاهم نامه
packet boat U کشتی نامه بر
passionary U شهادت نامه
passionary U مصیبت نامه
pigeongram U نامه کبوتر
mailer U نامه رسان
letter writer U نامه نگاری
billet doux U نامه عاشقانه
by low U ایین نامه
byelaw U ایین نامه
bylaw U ایین نامه
bylaws U ایین نامه
certificate of incorporation U شرکت نامه
circular letter U نامه اداری
genealogical tree U نسب نامه
collins U نامه پر سود
bill of sale U بیع نامه
bill of lading U بار نامه
testimonial U گواهی نامه
testimonial U تصدیق نامه
testimonials U گواهی نامه
testimonials U تصدیق نامه
rental U اجاره نامه
acknowledgment U شهادت نامه
bacchanalian song U ساقی نامه
bail bond U ضمانت نامه
bill of divorce U طلاق نامه
bill of exception U اعتراض نامه
bill of indicment U ادعا نامه
concession deed U امتیاز نامه
concessionary agreement U امتیاز نامه
concordat U موافقت نامه
escape chit U امان نامه
treaties U موافقت نامه
formulary U دستور نامه
gender tree U شجره نامه
genealogical tree U شجره نامه
guaranty U ضمانت نامه
l/c U اعتبار نامه
lease contract U اجاره نامه
leetter writing U نامه نگاری
leter of condolenee U تعزیت نامه
letter book U رونوشت نامه
epistoler U نامه نویس
corrigenda U غلط نامه
credential U استوار نامه
letter of reference U توصیه نامه
decameron U داستان نامه
deed of conveyance U صلح نامه
deed of endowment U وقف نامه
deed of gift U هبه نامه
deed of sale U بیع نامه
deed of transfer U انتقال نامه
letter of reference U معرفی نامه
letter de chancellerie U نامه رسمی
tenency agreement U اجاره نامه
warrant of attorney U وکالت نامه
full power of attorney U اختیار نامه
certificate of authority U اختیار نامه
Are there any letters for me? U من نامه ای ندارم؟
power of procuration U وکالت نامه
certificate of authority U وکالت نامه
full power of attorney U وکالت نامه
letter of attorney U وکالت نامه
power of authority U وکالت نامه
power of attorney U وکالت نامه
the original letter U عین نامه
warrant of attorney U اجازه نامه
power of procuration U اجازه نامه
power of authority U اجازه نامه
power of attorney U اجازه نامه
letter of attorney U اجازه نامه
full power of attorney U اجازه نامه
Did you carry (deliver) the letter ? U نامه را بردی یا نه ؟
Letter of recommendation. U توصیه نامه
Registered mail. U نامه سفارشی
hear from <idiom> U دریافت نامه
certificate of authority U اجازه نامه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com