Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
duplexing
U
مضاعف سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
multiple
U
مضاعف
doubled
U
مضاعف
duplexes
U
مضاعف
duplex
U
مضاعف
bilateral
U
مضاعف
double precision
U
مضاعف
double line
U
خط مضاعف
double
U
مضاعف
doubled up
U
مضاعف
double image
U
تصویر مضاعف
double diode
U
دیود مضاعف
double beam
U
پرتو مضاعف
birefringence
U
انکسار مضاعف
peak to peak voltage
U
ولتاژ مضاعف
double alternation
U
تناوب مضاعف
duplex console
U
پیشانه مضاعف
duplex computer
U
کامپیوتر مضاعف
fiddle blocks
U
قرقره مضاعف
birefringence
U
شکست مضاعف
double cropping
U
کشت مضاعف
double dissociation
U
گسست مضاعف
double counting
U
محاسبه مضاعف
double junction
U
اتصال مضاعف
double bond
U
اتصال مضاعف
double lead screw
U
حلزونی مضاعف
double length
U
با طول مضاعف
double blowing
U
دمش مضاعف
double decomposition
U
تجزیه مضاعف
double density
U
چگالی مضاعف
double length
U
طول مضاعف
double density
U
تراکم مضاعف
dual nationality
U
تابعیت مضاعف
dual density
U
تراکم مضاعف
doubled up
U
مضاعف نمودن
double salt
U
ملح مضاعف
doubleword
U
کلمه مضاعف
double salt
U
نمک مضاعف
doubled
U
مضاعف نمودن
double refraction
U
شکست مضاعف
double refraction
U
انکسار مضاعف
double punch
U
منگنه مضاعف
double precision
U
دقت مضاعف
double
U
مضاعف نمودن
bilateral observation
U
دیدبانی مضاعف
double taxation
U
مالیات مضاعف
doubly linked
U
با پیوند مضاعف
doubliy
U
بطور مضاعف
duplexing
U
مضاعف کردن
doubled columns
U
ستونهای مضاعف
two throw ladder
U
پلکان مضاعف
double word
U
کلمه مضاعف
binary
U
جفتی مضاعف
double beam
U
شعاع مضاعف نور
double blind method
U
روش بی نام مضاعف
double density recording
U
ضبط تراکم مضاعف
double contact lamp
U
لامپ با اتصال مضاعف
double entry
U
دفتر داری مضاعف
doubled pawns
U
پیادهای مضاعف شطرنج
oversrike
U
چاپ مضاعف دخشه
double taxation
U
مالیات بندی مضاعف
double tape
U
نوار مساحی مضاعف
electrical double layer
U
لایه مضاعف الکتریکی
double irradiation technique
U
روش تاباندن مضاعف
double triode
U
لامپ تریود مضاعف
double limiter
U
محدود کننده مضاعف
double linked list
U
لیست پیوندی مضاعف
double hardening
U
سخت گردانی مضاعف
double piston engine
U
موتور پیستون مضاعف
addend
U
عدد مضاعف عددافزوده شده
double filament lamp
U
لامپ رشتهای با فیلامان مضاعف
alum
U
سولفات مضاعف الومینیوم و پتاسیم
double two high rolling mill
U
دستگاه نورد مضاعف دوبل
iceland spar
U
کلسیت شفاف دارای خاصیت انکسار مضاعف
polyene
U
ترکیبی الی که دارای پیوستگی مضاعف است
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
double buffering
U
روش انتقال اطلاعات میان کامپیوتر و دستگاه جانبی میانگیر مضاعف
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
multipe expansion of credit
U
استنباط مضاعف اعتبارات حقی که خزانه داری کل درقبول چک امانتی به مقداری بیش از ذخیره و اعتبار خوددارد
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
bilateral spotting
U
دیدبانی مضاعف محل اصابت گلوله دیدبانی دو جانبه
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
multiple
U
مضاعف چند ردیفه چند لولهای
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
duodide
U
دیود مضاعف دیود دوبل
doubled up
U
مضاعف کردن دولا کردن
double
U
مضاعف کردن دولا کردن
doubled
U
مضاعف کردن دولا کردن
bight
U
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
scitovsky double criterion
U
معیار دوگانه سیتووسکی معیار مضاعف سیتووسکی
deflexion
U
خم سازی
pavement
U
کف سازی
pavements
U
کف سازی
bridge building
U
پل سازی
bridgework
U
پل سازی
compaction
U
تو پر سازی
individualised
U
تک سازی
local anasthesia
U
سر سازی
padding
U
له سازی
idolization
U
بت سازی
retortion
U
کج سازی
repk lection
U
پر سازی
retortion
U
خم سازی
individualize
U
تک سازی
flooring
U
کف سازی
individuation
U
تک سازی
individualizing
U
تک سازی
individualizes
U
تک سازی
individualized
U
تک سازی
individualising
U
تک سازی
individualization
U
تک سازی
flection
U
خم سازی
stylization
U
مد سازی
truncation
U
بی سر سازی
individualises
U
تک سازی
canalization
U
کانال سازی
divestiture
U
بی بهره سازی
capital building
U
سرمایه سازی
dilution
U
رقیق سازی
discolourment
U
بدرنگ سازی
carbonize
U
کربن سازی
capitalization
U
سرمایه سازی
divestiture
U
برهنه سازی
humanization
U
مردمی سازی
brick works
U
اجر سازی
channelization
U
تنگه سازی
bonification
U
به سازی محیط
cabinetwork
U
قفسه سازی
cabinetwork
U
مبل سازی
planning
U
زمینه سازی
calcination
U
اهک سازی
domestication
U
اهلی سازی
calico printing
U
چیت سازی
canalization
U
مجرا سازی
divestment
U
بی بهره سازی
canalization
U
ابراه سازی
deep foundation
U
پی سازی در عمق
defeasance
U
باطل سازی
denaturation
U
مصنوعی سازی
denudation
U
برهنه سازی
crystallization
U
بلور سازی
deprival
U
بی بهره سازی
countersink
U
خزینه سازی
cooperage
U
پیت سازی
curriery
U
چرم سازی
decryption
U
اشکار سازی
debilitation
U
ناتوان سازی
deallocation
U
ازاد سازی
deactivation
U
بی اثر سازی
de escalation
U
محدود سازی
deconditioning
U
ناشرطی سازی
de energize
U
بی برق سازی
dazzlement
U
خیره سازی
dactyliography
U
نگین سازی
cooperage
U
چلیک سازی
coordination
U
هماهنگ سازی
confectionary
U
شیرینی سازی
cavitation
U
حفره سازی
cartwright's shop
U
دوچرخه سازی
carnification
U
گوشت سازی
derichment
U
رقیق سازی
coking chamber
U
اطاقک کک سازی
detersion
U
پاک سازی
carcassing
U
اسکلت سازی
die making
U
حدیده سازی
ceiling construction
U
سقف سازی
channelization
U
ترعه سازی
conceptualization
U
مفهوم سازی
computer simulation
U
شبیه سازی
compactions
U
فشرده سازی
compaction
U
فشرده سازی
coking time
U
زمان کک سازی
coking period
U
زمان کک سازی
christianization
U
عیسوی سازی
channelization
U
مجرا سازی
die shop
U
حدیده سازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com