English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
electric wiring material U مصالح سیم کشی برق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
aggregate U مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregate U مصالح دانهای
aggregate U مصالح دانه بندی
aggregate U کلوخه مصالح سنگی
aggregates U مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregates U مصالح دانهای
aggregates U مصالح دانه بندی
aggregates U کلوخه مصالح سنگی
material U مصالح
material U مصالح ساختمان
material U جنس مصالح
materials U مصالح
materials U مصالح ساختمان
materials U جنس مصالح
internationalism U عقیده بحفظ و رعایت مصالح عمومی ملل
dedication U اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
dedications U اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
tubing U مصالح لوله سازی ولوله کشی
flooring U مصالح کف سازی
paving U مصالح سنگفرش
haul U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauled U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauling U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauls U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
consul U نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
consuls U نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
roofing U مصالح ساختن بام
sheathing U مصالح مخصوص غلاف یا پوشش
ballast U مصالح شسته
ballast U شن ریزی مصالح شکسته
individualism U فلسفه اصالت فردیت روش فکری که معتقد به ازاد گذاشتن فرد درجمیع امور و شئون است بدون انکه مصالح جمع این ازادی را محدود کند
sheeting U مصالح ورق سازی
stuff U جنس مصالح
stuffed U جنس مصالح
stuffs U جنس مصالح
donor U مصالح
donors U مصالح
aggregate batcher U تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
aggregate batching plant U دستگاه تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
aggregate flow diagram U نمودار تهیه مصالح
aggregate interlocking U بهم چسبیدن مصالح ریزدانه
binding material U مصالح چسبنده
brick ballast U مصالح شکسته اجری
brick masonary channel U کانال با مصالح اجری
building material U مصالح ساختمان
building material U مصالح ساختمانی
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
bulking U افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
coarse aggregate U مصالح درشت دانه
coarse aggregate U مصالح دانه بندی درشت
coated materials U مصالح اغشته
coated materials U مصالح اندود شده
compromiser U مصالح
considerations of public interest U مصالح مرسله
declaration of trust U افهارنامه تکلیف به قبض افهارنامهای که ناقل به منتقل الیه یا مصالح به متصالح میدهد و در ان به او تکلیف میکند که اداره مورد انتقال یا مال الصلح رابه عهده بگیرد و ان را قبض کند
endowment for the benefit of the public U وقف بر مصالح عامه
endurance limit U حد دوام مصالح
engineering material U مصالح مهندسی
fine aggregate U مصالح ریزدانه سنگدانههای ریز
florring U مصالح فرش اطاق
foundation materials U مصالح پی سازی
free haul U در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
hard core U مصالح تخریب
hard core U مصالح اوار
haul road U راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
impermeable materials U مصالح ناتراوا
impermeable materials U مصالح نفوذناپذیر
impervious materials U مصالح ناتراوا
jerry build U با مصالح ارزان ساختمان کردن
mantling U مصالح
masonary U مصالح ساختمانی مانند اجر سیمان و غیره
masonery U مصالح ساختمانی سنگتراشی
masonery bond U بست مصالح بنایی
masonry dam U سد با مصالح بنایی
masonry lining U پوشش با مصالح ساختمانی
material storage area U انبار مصالح ساختمانی
material testing U ازمایش مصالح
material testing laboratory U ازمایشگاه مصالح ساختمانی
material testing machine U دستگاه ازمایش مقاومت مصالح
overburden U مصالح رویی
permeable materials U مصالح تراوا
public interests U مصالح عامه
reason of state U مصالح عمومی
reason of state U مصالح مملکتی
road making material U مصالح راه
road making material U مصالح راهسازی
roof covering material U مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
rubble hard core U مصالح تخریب
rubble hard core U مصالح اوار
sealing compound U مصالح سیلکوت
selected fill U مصالح انتخابی برای خاکریزی
semipermeable materials U مصالح نیمه تراوا
semipervious materials U مصالح نیمه تراوا
stone ballast U مصالح شکسته سنگی
storage pile U انبار مصالح در کارگاه
strength of materials U مقاومت مصالح
studding U مصالح ساختمانی از قبیل تیروغیره
talus meterial U مصالح سنگریز
testing of materials U ازمایش مصالح
testing of materials U ازمایش مقاومت مصالح
Other Matches
ballast U مصالح شکسته
waste material U مصالح وازده
transferor U مصالح انتقال دهنده
uniform aggregate U مصالح ریزدانه یکنواخت
ticky-tacky [American E] U جنس بنجل [مصالح ساختمان]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com