English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 124 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
talus meterial U مصالح سنگریز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
roof covering material U مصالح پوشش شیروانی مصالح پوشش بام
compacted rockfill U سنگریز تو پر
tipped rockfill U در هم سنگریز
rock fill U سنگریز
rock dyke U سنگریز
rock fill dam U سد سنگریز
protective pitching U سنگریز حفافتی
rock facing U سنگریز حفافتی
quarry run rockfill U هم اورده سنگریز
dumped rockfill U درهم سنگریز
compacted rockfill U سنگریز کوبیده
placed rockfill U چیده سنگریز
riprap U پوشش سنگریز
coursed rockfill U سنگریز رگچینی
hand packed rockfill U سنگریز دستچینی
rolled rockfill U سنگریز کوبیده
hand placed rubble or riprap U سنگریز دستچینی
sluiced rock fill U سنگریز ابپاشی شده با فشار
talus scree U شیب سنگلاخ سرازیر سنگریز
donor U مصالح
mantling U مصالح
material U مصالح
compromiser U مصالح
donors U مصالح
materials U مصالح
road making material U مصالح راهسازی
considerations of public interest U مصالح مرسله
foundation materials U مصالح پی سازی
road making material U مصالح راه
building material U مصالح ساختمانی
engineering material U مصالح مهندسی
material testing U ازمایش مصالح
overburden U مصالح رویی
impervious materials U مصالح ناتراوا
impermeable materials U مصالح نفوذناپذیر
impermeable materials U مصالح ناتراوا
endurance limit U حد دوام مصالح
hard core U مصالح اوار
hard core U مصالح تخریب
public interests U مصالح عامه
permeable materials U مصالح تراوا
reason of state U مصالح عمومی
reason of state U مصالح مملکتی
masonry dam U سد با مصالح بنایی
building material U مصالح ساختمان
flooring U مصالح کف سازی
waste material U مصالح وازده
materials U جنس مصالح
materials U مصالح ساختمان
material U جنس مصالح
material U مصالح ساختمان
ballast U مصالح شکسته
aggregates U مصالح دانهای
aggregate U مصالح دانهای
paving U مصالح سنگفرش
testing of materials U ازمایش مصالح
stuffed U جنس مصالح
stuffs U جنس مصالح
stuff U جنس مصالح
rubble hard core U مصالح اوار
ballast U مصالح شسته
rubble hard core U مصالح تخریب
coated materials U مصالح اغشته
binding material U مصالح چسبنده
strength of materials U مقاومت مصالح
sealing compound U مصالح سیلکوت
material testing laboratory U ازمایشگاه مصالح ساختمانی
semipervious materials U مصالح نیمه تراوا
testing of materials U ازمایش مقاومت مصالح
semipermeable materials U مصالح نیمه تراوا
stone ballast U مصالح شکسته سنگی
storage pile U انبار مصالح در کارگاه
uniform aggregate U مصالح ریزدانه یکنواخت
transferor U مصالح انتقال دهنده
material storage area U انبار مصالح ساختمانی
brick masonary channel U کانال با مصالح اجری
brick ballast U مصالح شکسته اجری
roofing U مصالح ساختن بام
coarse aggregate U مصالح درشت دانه
coated materials U مصالح اندود شده
ballast U شن ریزی مصالح شکسته
aggregate flow diagram U نمودار تهیه مصالح
endowment for the benefit of the public U وقف بر مصالح عامه
aggregates U کلوخه مصالح سنگی
florring U مصالح فرش اطاق
masonry lining U پوشش با مصالح ساختمانی
aggregates U مصالح دانه بندی
sheeting U مصالح ورق سازی
aggregate U کلوخه مصالح سنگی
aggregate U مصالح دانه بندی
masonery U مصالح ساختمانی سنگتراشی
masonery bond U بست مصالح بنایی
electric wiring material U مصالح سیم کشی برق
ticky-tacky [American E] U جنس بنجل [مصالح ساختمان]
sheathing U مصالح مخصوص غلاف یا پوشش
studding U مصالح ساختمانی از قبیل تیروغیره
selected fill U مصالح انتخابی برای خاکریزی
jerry build U با مصالح ارزان ساختمان کردن
coarse aggregate U مصالح دانه بندی درشت
material testing machine U دستگاه ازمایش مقاومت مصالح
aggregate interlocking U بهم چسبیدن مصالح ریزدانه
fine aggregate U مصالح ریزدانه سنگدانههای ریز
hauling U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauls U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
tubing U مصالح لوله سازی ولوله کشی
haul U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
hauled U فاصله حمل مصالح ساختمانی تا کارگاه
masonary U مصالح ساختمانی مانند اجر سیمان و غیره
internationalism U عقیده بحفظ و رعایت مصالح عمومی ملل
haul road U راه مخصوص حمل مصالح ساختمانی به کارگاه
aggregate batcher U تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
aggregate batching plant U دستگاه تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
free haul U در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
aggregate U مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregates U مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
building material dealer U فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
dedication U اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
dedications U اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
bulking U افزایش حجم مصالح ریزدانه ناشی از افزایش اب
consul U نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
consuls U نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
individualism U فلسفه اصالت فردیت روش فکری که معتقد به ازاد گذاشتن فرد درجمیع امور و شئون است بدون انکه مصالح جمع این ازادی را محدود کند
declaration of trust U افهارنامه تکلیف به قبض افهارنامهای که ناقل به منتقل الیه یا مصالح به متصالح میدهد و در ان به او تکلیف میکند که اداره مورد انتقال یا مال الصلح رابه عهده بگیرد و ان را قبض کند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com