English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
confiscation U مصادره و ضبط توسط دولت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
privateer U کشتی تجارتی که هنگام جنگ توسط دولت مصادره ومسلح میشود
Other Matches
conscription of wealth U مصادره اموال در زمان جنگ به وسیله دولت
pay as you go principle U اصلی که بر اساس ان مالیات دریافتی توسط دولت برای سیستم تامین اجتماعی در هرسال به بازنشستگان درهمان سال پرداخت میشود وبنابراین دولت وجوهی را ازاین بابت جمع اوری نمیکند
escheat U حق تصرف دارایی متوفی ازطرف دولت یا پادشاه درموردی که متوفی بی وارث یابی وصیت مرده باشد مصادره کردن
exchange control U نظارت دولت بر مبادله ارز کنترل مبادله ارز توسط دولت
quota U کمیت تعیین شده توسط دولت
quotas U کمیت تعیین شده توسط دولت
price support U تثبیت قیمت توسط دولت برای حمایت کالا
capital levy U مالیات بر سرمایه افرادحقیقی قسمتی از ثروت کشورکه جبرا" توسط دولت اخذ میشود
identic notes U منظوریادداشتهایی با مضمون واحداست که چند دولت به یک دولت می دهند . چون این یادداشتها جداگانه تسلیم میشود عمل هر دولت فاهرا"مستقل از عمل دولت دیگراست تسلیم این یادداشتهاعمل غیردوستانه تلقی میشود
retorsion U عملی است که یک دولت در مقابل عمل دولت دیگری انجام میدهد وعمل اخیر کاملا" مشابه رفتاری است که از دولت اولی سر زده بوده است
minimim wage law U قانون حداقل دستمزد که براساس ان حداقل دستمزدنبایستی از میزانی که توسط دولت تعیین میشود کمتر باشد
wagners law U براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
open market operation U عملیات دولت در بازار ازاد خرید و فروشهایی که دولت از طریق خزانه داری کل میکند
unfriendly act هر نوع عملی که از یک دولت سر بزند و دولت دیگر در آن ضرری نسبت به منافع خود مشاهده کند
dependent state U دولت تابع و وابسته به دولت یا قدرت دیگر
source U مجموعه کدهای نوشته شده توسط برنامه نویس که مستقیماگ توسط کامپیوتر اجرا نمیشوند و باید به برنامه که هدف ترجمه شوند توسط کامپایلر یا منر
federal state U دولت متحده یا دولت اتحادی
real will U مشرب سیاسی که هر نوع زور وقدرت در هر جنبه را از طرف دولت با این احتجاج که اراده دولت نماینده اراده واقعی افراد جامعه است مشروع می داند
social contract U اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
authoritarainism U نقطه مقابل اندیویدوالیسم و عبارت ازحکومتی است که در ان ازادی فردی به طور کامل تحت الشعاع قدرت دولت قرار گیرد. قدرت دولت معمولا در گروه کوچکی از پیشوایان متمرکز ومتجلی میشود
impressment U مصادره
confiscator U مصادره گر
forfeiture U مصادره
confiscation U مصادره
sequestration U مصادره
sequestrate U مصادره
expropriation U مصادره
seizing U مصادره
processor U وارد کردن داده توسط اپراتور که توسط کامپیوتر اجرا میشود
readable U آنچه توسط کسی یا توسط یک وسیله الکترونیکی قابل خواندن و فهمیدن باشد
fine U مصادره کردن
confiscating U مصادره کردن
put into requisition U به مصادره گرفتن
call into requisition U به مصادره گرفتن
confiscation U مصادره یا ضبط
finest U مصادره کردن
confiscates U مصادره حراج
sequester U مصادره کردن
essential U مصادره کردن
essentials U مصادره کردن
confiscate U مصادره کردن
confiscation of property U مصادره مال
confiscating U مصادره حراج
confiscates U مصادره کردن
imprest U مصادره مساعده
fined U مصادره کردن
confiscate U مصادره حراج
digital read out U نمایش داده ها توسط الات دقیق بصورت دیجیتالی و نه توسط حرکت عقربه روی صفحه مدرج
air turbine starter U استارتری در موتورهای توربینی که توسط هوای فشرده توربین کوچکی را که توسط چرخدنده هایی باکمپرسور درگیراست میچرخاند
requisitions U بازگرفتن مصادره کردن
requisitioning U بازگرفتن مصادره کردن
requisitioned U بازگرفتن مصادره کردن
requisition U بازگرفتن مصادره کردن
pull down menu U فهرستی که میتواند توسط تیک کردن اشاره گر ماوس بر روی عنوان ان و یا توسط فشردن دکمه صفحه کلیدنمایش داده
confiscates U مصادره یا ضبط یا توقیف کردن
confiscating U مصادره یا ضبط یا توقیف کردن
confiscate U مصادره یا ضبط یا توقیف کردن
impressmeat U مصادره وادارسازی بخدمت لشکری یادریایی
gas plasma display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
environments U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
environment U متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
menus U برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
menu U برنامهای که دستورات آن از منو انتخاب می شوند توسط اپراتور و نه به صورت دستورات تایپی توسط کاربر
virtual U که موجود نیست ولی توسط کامپیوتر شبیه سازی شده است و توسط کاربر به صورت مجازی قابل استفاده است
self propulsion U حرکت توسط نیروی خود پیشروی توسط نیروی خویش
bill of attainder U لایحه قانونی مصادره اموال کسانی که به علت خیانت یاجنایت محکوم شده باشند
groupware U نرم افزاری که توسط گروهی از افراد استفاده میشود که به شبکه وصل اند و به آنها کمک میکند تا کار خاصی را انجام دهند. حاوی توابع مفید مثل پست الکترونیکی است که توسط تمام کاربران قابل دستیابی است
commandeered U وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
commandeering U وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
commandeers U وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
commandeer U وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
condemnation U ملی کردن یا مصادره کردن اموال خصوصی به منظوراستفادههای عام المنفعه محکومیت
condemnations U ملی کردن یا مصادره کردن اموال خصوصی به منظوراستفادههای عام المنفعه محکومیت
lost cluster U تعداد شیارهای دیسک که بیت شناسایی آنها خراب شده است . سیستم عامل این ناحیه را علامت گذاری کرده تا توسط فایل استفاده شود ولی داده آنها توسط فایل مشخصی قابل شناسایی نیست
respublica U دولت
powers U دولت
powering U دولت
powered U دولت
power U دولت
mammon U دولت
government U دولت
governments U دولت
stated U دولت
states U دولت
stating U دولت
state U دولت
state- U دولت
govt U government دولت
mafia U دولت ستیزی
Whitehall U دولت انگلیس
mafias U دولت ستیزی
office-holders U کارمند دولت
pillars of the state U ارکان دولت
Ottawa U دولت کانادا
office-holder U کارمند دولت
Downing Street U دولت انگلیس
national state U دولت ملی
military government U دولت نظامی
ambassadors U ماموررسمی یک دولت
money bag U دارایی دولت
ambassador U ماموررسمی یک دولت
public debt U بدهی دولت
public servant U مستخدم دولت
puppet government U دولت پوشالی
mandatary U دولت قیم
quirinal U دولت ایتالیا
totaliarian state U دولت توتالیتر
state budget U بودجه دولت
government expenditures U هزینههای دولت
government stock U سهام دولت
state property U دارائی دولت
state government U دولت مرکزی
government treasury U خزانه دولت
chief of state U رئیس دولت
buffer state U دولت حایل
stateless U بی دولت بی وطن
government budget U بودجه دولت
territory of state U قلمرو دولت
the policy of the government U سیاست دولت
the policy of the government U رویه دولت
enemy state U دولت دشمن
the body politic U ملت و دولت
official U کارمند دولت
officer U کارمند دولت
public officer [American E] U کارمند دولت
civil servant [British E] U کارمند دولت
forfeit to the state U ضبط دولت
state U دولت استان
state- U دولت استان
states U دولت استان
Kremlin U دولت شوروی
loyalists U دولت دوست
vassal atate U دولت پوشالی
lese majestyodhkj &odhkj fvqn U پادشاه یا دولت
war state U دولت جنگی
head of the state U رئیس دولت
nation-states U دولت ملی
nation-state U دولت ملی
nation state U دولت ملی
government department U وزارتخانه دولت
Warsaw U دولت لهستان
loyalist U دولت دوست
stated U دولت استان
independent state U دولت مستقل
cabinets U هیات دولت
stating U دولت استان
cabinet U هیات دولت
secret service money U اعتبار سری دولت
government transfer payments U پرداختهای انتقالی دولت
most favoured nation U دولت کامله الوداد
plateform U اعلامیه سیاست دولت
office-holder U صاحب منصب دولت
federalist U طرفدار دولت فدرال
secret services U دستگاه محرمانه دولت
cabinet U کابینه هیئت دولت
secret service U دستگاه محرمانه دولت
civil servants U مستخدم یا کارمند دولت
welfare state U دولت بهبود بخش
civil servant U مستخدم یا کارمند دولت
cabinets U کابینه هیئت دولت
vassal atate U دولت دست نشانده
protected state U دولت تحت الحمایه
stratocracy U حکومت یا دولت نظامی
peculation U دستبرد در مال دولت
land grant U زمین اعطایی دولت
dependent state U دولت غیر مستقل
mandatory powers U اختیارات دولت قیم
federal authorities U قدرت دولت متحده
non serverign acts U اعمال تصدی دولت
colonial government U دولت یا حکومت مستعمراتی
interpellate U استیضاح کردن دولت
family allowances U کمک دولت به خانوارها
bounties U کمک اقتصادی دولت
federal council U مجلس دولت متحده
federalism U اصل دولت ائتلافی
office-holders U صاحب منصب دولت
subsidy U کمک بلاعوض دولت
He rose against the regime. U بر ضد دولت قیام کرد
commissioners U مامور عالی رتبه دولت
federal constitution U قانون اساسی دولت متحده
commissioner U مامور عالی رتبه دولت
war state U دولت نظامی declaration preventivetotal
subsidies U مکهای مالی دولت , سوبسید
the sublime porte U باب عالی دولت عثمانی
subject to the british rule U تحت تسلط دولت انگلیس
To accord recognition to a new government. U دولت جدیدی را برسمیت شناختن
confedration of states U دولت جدیدی تشکیل نمیشود
mafia U سازمان سری دولت ستیز
mafias U سازمان سری دولت ستیز
export incentive U تشویق دولت در جهت صادرات
porte U باب عالی دولت عثمانی
hand-out <idiom> U پاداش ،معمولا از طرف دولت
confiscates U توقیف کردن مصادره کردن
confiscate U توقیف کردن مصادره کردن
confiscating U توقیف کردن مصادره کردن
jacobin U عضو فرقه مذهبی مخالف دولت
hall mark U دولت روی سیمینه وزرینه میگذارن
bounties U تشویق صنایع و بازرگانی به وسیله دولت
bank annuities U سهام قرضه دولت بریتانیا که کنسول
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com