English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sensible U مشهود بارز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dominant U بارز
dominant gene U ژن بارز
manifests U بارز
manifesting U بارز
manifested U بارز
manifest U بارز
typical U یک نمونه بارز
typical U سرمشق بارز
salience U بارز بودن
right under one's nose <idiom> U مشهود
object of testimony U مشهود به
apparent U مشهود
prima facie U مشهود
perceivable U مشهود
visible U مشهود
obvious U مشهود
evident U مشهود
conspicuous defect U نقض مشهود
evidentiary effect U نتیجه مشهود
imperceivable U غیر مشهود
signalize U مشهود کردن
open theft U سرقت مشهود
evidentiary effect U اثر مشهود
The Catholic Church springs [comes] to mind as an obvious example. U کلیسای کاتولیک به عنوان یک نمونه بارز به ذهن می آید.
tangible benefits U منافع مشهود فواید عینی
abiotrophy U تحلیل و فساد عضوبدون علت مشهود
vistas U منظره مشهود از مسافت دور چشم انداز
vista U منظره مشهود از مسافت دور چشم انداز
tropopause U مرز مشترک بین تروپوسفر واستراتوسفر که تغییرات ناگهانی میزان افت ازخصوصیات بارز ان است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com