Perdic | مسیر کشتی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 214 (14 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	seaway U	مسیر کشتی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	plotting U	رسم مسیر ناوبری هواپیمایا کشتی محل هدف یا دشمن
	port of call U	بندرواقع در مسیر کشتی پاتوق
	ports of call U	بندرواقع در مسیر کشتی پاتوق
	yaw U	انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
	yaw U	انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
	yawed U	انحراف کشتی از مسیر خود انحراف
	yawed U	انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
	barrier light U	نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
	dan runner U	کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
	docking plan U	نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
	hunter track U	مسیر اکتشافی کشتی مین یاب یا مامور کشف و خنثی کردن مین
	inbound traffic U	مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
	rhumb line U	خط رام خط مسیر کشتی خط نصف النهارات
Other Matches

	topgallant U	سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
	fast U	سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
	fasted U	سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
	fastest U	سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
	fasts U	سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
	lane U	مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
	lanes U	مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
	multithread U	طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
	grooves U	خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
	switched network backup U	انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
	groove U	خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
	landing approach U	مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
	ball cushion U	دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
	crane rail U	مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
	scupper U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	scuppers U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	scuppering U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	scuppered U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	respondentia U	وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
	ship's manifest U	صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
	load line U	خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
	carry ship U	کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
	hawse U	سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
	waterline U	خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
	keels U	حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
	gunroom U	مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
	supercargo U	نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
	keel U	حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
	lazar housek U	عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
	embarkation U	بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
	bill of health U	گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
	usura maritima U	دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
	the vessel was put a bout U	جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
	windjammer U	یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
	summits U	حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
	midcourse guidance U	هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
	transit route U	مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
	summit U	حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
	fire lane U	مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
	base of trajectory U	تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
	nodes U	ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
	node U	ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
	quarterdecks U	عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
	quarterdeck U	عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
	overboard U	از کشتی بدریا روی کشتی
	sailboats U	کشتی بادبانی کشتی بادی
	sailboat U	کشتی بادبانی کشتی بادی
	piracy U	هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
	cartel ship U	کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
	free on boand U	تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
	dog leg U	شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
	steady U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	steadied U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	steadying U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	steadiest U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	steadies U	مسیر ثابت فرمان مسیر را ثابت نگهدارید
	semi naufragium U	نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
	orthodromy U	کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
	orthodromics U	کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
	convoy routing U	تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
	dragstrip U	مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
	dragway U	مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
	trunkair route U	مسیر هوایی استراتژیکی مسیر حرکت و حمل و نقل استراتژیکی هوایی
	prow U	کشتی عرشه کشتی
	prows U	کشتی عرشه کشتی
	convoy route U	مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
	keelage U	حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
	light ship U	کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
	dock receipt U	قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
	receding leg U	شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
	skag U	قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
	skeg U	قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
	course U	مسیر
	route U	مسیر
	point U	مسیر
	travel U	مسیر
	traveled U	مسیر
	runs U	مسیر
	travels U	مسیر
	traversing U	مسیر
	traverses U	مسیر
	traversed U	مسیر
	traverse U	مسیر
	routes U	مسیر
	paths U	مسیر
	orbited U	مسیر
	orbit U	مسیر
	enroute U	در مسیر
	trajectories U	مسیر
	path U	مسیر
	street U	مسیر
	coursed U	مسیر
	courses U	مسیر
	run U	مسیر
	unibus U	تک مسیر
	flowline U	خط مسیر
	direction U	مسیر
	orbits U	مسیر
	streets U	مسیر
	trajectory U	مسیر
	circuits U	مسیر
	bus U	مسیر
	buses U	مسیر
	locations U	جا مسیر
	location U	جا مسیر
	busing U	مسیر
	way U	مسیر
	lane U	مسیر
	alignment U	مسیر
	alignments U	مسیر
	bussing U	مسیر
	airt U	مسیر
	bused U	مسیر
	tracked U	مسیر دو
	tracks U	مسیر
	tracked U	مسیر
	bussed U	مسیر
	busses U	مسیر
	tracks U	مسیر دو
	trade U	مسیر
	traded U	مسیر
	track U	مسیر
	circuit U	مسیر
	lanes U	مسیر
	track U	مسیر دو
	flight path U	مسیر پرواز
	path analysis U	تحلیل مسیر
	race U	دوران مسیر
	trajectories U	مسیر گلوله
	expansion path U	مسیر گسترش
	trajectories U	مسیر پرتابه
	headings U	سمت مسیر
	races U	دوران مسیر
	tao U	مسیر طبیعت
	heading U	سمت مسیر
	supply route U	مسیر اماد
	diversion U	انحراف مسیر
	raced U	دوران مسیر
	enroute U	در حین مسیر
	diversions U	انحراف مسیر
	time path U	مسیر زمانی
	lane U	مسیر هر دونده
	paths U	مسیر طریقت
	lanes U	مسیر هر دونده
	absolute paths U	مسیر مطلق
	address bus	مسیر آدرس
	path U	مسیر طریقت
	double flow route U	مسیر دو طرفه
	detonating slab U	مسیر انفجار
	desired leading U	مسیر مطلوب
	air route U	مسیر هوایی
	flight U	مسیر پرواز
	trajectory U	مسیر گلوله
	trajectory U	مسیر پرتابه
	distances U	مسیر مسابقه
	trend U	مسیر حرکت
	distance U	مسیر مسابقه
	vector U	مسیر جهت
	vectors U	مسیر جهت
	sea lanes U	مسیر دریایی
	electron trajectory U	مسیر الکترون
	sea lane U	مسیر دریایی
	deviation U	تغییر مسیر
	deviations U	تغییر مسیر
	on U	در مسیر عمده
	trepan U	مسیر استیل
	motordrome U	پیست یا مسیر
	leakage path U	مسیر نشت
	path name U	نام مسیر
	lead pursuit U	مسیر سبقت
	path of expansion U	مسیر توسعه
	path of expansion U	مسیر گسترش
	path of flight U	مسیر پرواز
	path of flight U	مسیر هواپیما
	landing approach U	مسیر تقرب
	alignments U	مسیر جاده
	permanent way U	مسیر دائمی
	permanent way U	مسیر ثابت
	ion trajectory U	مسیر یون
	internal bus U	مسیر داخلی
	circumferences U	مسیر مدور
	leakage path U	مسیر خزش
	light path U	مسیر نور
	steadied U	روی مسیر
	steadies U	روی مسیر
	midcourse U	وسط مسیر
	steadiest U	روی مسیر
	steady U	روی مسیر
	steadying U	روی مسیر
	magnetic course U	مسیر مغناطیسی
	low angle U	مسیر تراشنده
	low angle U	مسیر کشیده
	line of duty U	مسیر خدمتی
	lightning path U	مسیر برق
	operational route U	مسیر عملیاتی
	alignment U	مسیر جاده
	alignment U	مسیر در سطح
	circumference U	مسیر مدور
	alignments U	مسیر در سطح
	slow U	مسیر خیس