Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pie alley
U
مسیر اسان برای گوی اندازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
switched network backup
U
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
in orders to make it easiter
U
برای اسان تر کردن ان
kickable
U
اسان برای ضربه زدن با پا
in orders that it may beeasier
U
برای اینکه اسان تر شود
laughter
U
مسابقه اسان برای بردن
holeable
U
گوی اسان برای به سوراخ انداختن
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
pedrail
U
اسباب خودکار برای اسان کردن حرکت ماشینهای سنگین در جادههای ناهموار
setup
U
توپ اسان برای برگرداندن وضع گویهایی که به اسانی می توان امتیاز بدست اورد
offense
U
توپ اندازی وتلاش برای انداختن میله
surfcasting rod
U
چوب ماهیگیری برای قلاب اندازی در موج
setl
U
زبان سطح بالا که برای اسان کردن برنامه نویسی الگوریتم طراحی شده است
gun-loop
U
[دهانه بیضی شکل در دیوار برای تیر اندازی]
smalltalk
U
یک سیستم زبان و نرم افزارکه برای هر چه بیشتر اسان نمودن استفاده از کامپیوترتوسط افراد عامی طراحی شده است اسمال تاک
practice plug
U
وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
compressor bleed air
U
هوایی که از قسمت کمپرسورموتور توربینی برای جلوگیری از واماندگی و یابرای بکار اندازی بعضی متعلقات گرفته میشود
driving lane
U
یک خط جاده برای یک مسیر
lane
U
یک خط جاده برای یک مسیر
traffic lane
U
یک خط جاده برای یک مسیر
icos
U
System OutputControl/Input مجموعه استانداردی از روالهای ورودی و خروخی که برای راه اندازی و کنترل فرایندورودی و خروجی طراحی شده است
xmodem
U
یک پروتکل انتقال فایل غیرهمزمان برای کامپیوترهای شخصی که انتقال سالم فایل ها را از طریق سیستم تلفن اسان تر می سازد
procedure turn
U
دور زدن برای برگشتن در مسیر
ski run
U
سرازیری یا مسیر مناسب برای اسکی بازی
barrier light
U
نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
command heading
U
مسیر تعیین شده برای هواپیماتوسط برج کنترل
control vane
U
تیغه متحرکی برای کنترل وضعیت و مسیر پرواز
startup disk
U
فلاپی دیسک که حاوی فایلهای تشخیص سیستم عامل است و در صورتی که دیسک خراب شود برای راه اندازی کامپیوتر استفاده میشود
pass pattern
U
مسیر منحنی که گیرنده پاس برای گرفتن توپ طی میکند
newsgroup
U
خصوصیتی در اینترنت که امکانات ای که برای همه مسیر است را فراهم میکند
holding pattern
U
کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
darts
U
پیکان اندازی 2 نفره یا 4 نفره با 3 پیکان در هربار برای هر نفر از مسافت 8 یا 9 متر
capture
U
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
forecaddie
U
باربر وسط مسیر برای نشان دادن محل فرود گوی گلف
captures
U
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
routing
U
لیست انتخابهای مط لوب دریک مسیر برای پیام ذخیره شده در router
capturing
U
کنترل مسیر حرکت برای نگهداشتن الات دقیق روی میزان مطلوب
cleaned
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleanest
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
clean
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
cleans
U
کامپیوتری که کمترین کد پایه ROM مورد نیاز را برای راه اندازی سیستم از دیسک دارد. هر زبان مورد نیاز هم باید بار شود
housekeeping
U
عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
cw system
U
سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
wheel sucker
U
دوچرخه سوار ماهر در ادامه مسیر پشت سر نفر دیگری برای کاستن از فشار هوا
frame
U
1-فضایی روی نوار مغناطیسی برای یک کد حرف . 2-بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات کنترلی و مسیر
re entry vehicle
U
نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
decisions
U
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
backslash
U
کاراکتر ASC II که در MS DOS برای نشان دادن ریشه دایرکتوری دیسک مثل C: یا مسیر دیگر به کار می روند
decision
U
علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
fdm
U
Division Frequencyاستفاده از یک مسیر الکتریکی برای حمل دو یا چند سیگنال با فرکانسهای مختلف تسهیم براساس تقسیم فرکانس ultiplexing
routing
U
مشخص کردن یک مسیر مناسب برای پیام از شبکه , روش جدید مسیریابی داده به کامپیوتر مرکزی وجود دارد
fastest
U
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fast
U
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasted
U
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
fasts
U
سریع سطح سیقیلی مسیر بولینگ مسیر خشک و سفت اسبدوانی
lanes
U
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
lane
U
مسیر هریک از دوندگان یاشناگران خط پرتاب ازاد مسیر گوی بولینگ خط شناگر
groove
U
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
multithread
U
طرح برنامه که از بیش یک مسیر منط قی استفاده میکند و هر مسیر همزمان اجرا میشود
grooves
U
خط فرسوده میان طول مسیر بولینگ سریعترین مسیر پیست مسابقه اتومبیلرانی خان
landing approach
U
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
ball cushion
U
دیوار پشتی دار در انتهای مسیر گوی بولینگ که مانع برگرداندن میله به مسیر میشود
quick out
U
نوعی پاس که گیرنده به جلومی دود و برای دریافت پاس به کنار تغییر مسیر میدهد
crane rail
U
مسیر حرکت پاتیل جرثقیل مسیر بالابر
derivation graph
U
ساختار پایگاه داده سراسری که حاوی اطلاعات قوانین و مسیر هایی برای یافتن داده است
distance vector protocols
U
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
backbone
U
مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
backbones
U
مسیر ارتباطی با سرعت و فرفیت بالا که به زیر شبکههای کوچکتر وصل است و معمولاگ برای وصل کردن سرور ها به شبکه استفاده میشود
cushy
U
اسان
cushiest
U
اسان
facile
U
اسان
cushier
U
اسان
straightforward
U
اسان
easy
U
اسان
simplest
U
اسان
degage
U
اسان
easiest
U
اسان
simpler
U
اسان
potty
U
اسان
simple
U
اسان
easier
U
اسان
potties
U
اسان
easygoing
U
اسان
duck soup
U
اسان
eath
U
اسان
permissive
U
اسان گیر
to roll on
U
اسان رفتن
to sweep past
U
اسان رفتن
facilitate
U
اسان کردن
easygoing
U
اسان گیر
lollipops
U
ضربه اسان
lollipop
U
ضربه اسان
easy
U
پاس اسان
easiest
U
پاس اسان
to roll by
U
اسان رفتن
soft loans
U
وام اسان
soft loan
U
وام اسان
lenient
U
اسان گیر
laxity
U
اسان گیری
facilitating
U
اسان کردن
to ease off
U
اسان شدن
facilitates
U
اسان کردن
euthanasia
U
مرگ اسان
permissiveness
U
اسان گیری
facilitated
U
اسان کردن
easier
U
پاس اسان
light handed
U
اسان راحت
royal road
U
اسان ترین راه
to take it easy
U
کار را اسان گرفتن
duck soup
U
کار اسان وسهل
glided
U
سریدن اسان رفتن
cushily
U
اسان وبی دردسر
happy go lucky
U
اسان گذران بیمار
leniency
U
اسان گیری ارفاق
glide
U
سریدن اسان رفتن
glides
U
سریدن اسان رفتن
chippie
U
پرتاب اسان از زیر سبد
collars
U
کسب اسان امتیاز ضربه
mobility
U
انتقال اسان منابع تولید
collar
U
کسب اسان امتیاز ضربه
it promisews to be easy
U
امید میرود اسان باشد
it promisews to be easy
U
چنین مینماید که اسان است
it is very easily done
U
بسیار اسان انجام میگیرد
nothing great is easy
U
هیچ کاری بزرگی اسان نیست
summit
U
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
summits
U
حداکثر ارتفاع قله مسیر بلندترین قله مسیر گلوله
transit route
U
مسیر دریایی بین المللی مسیر ترانزیت راه ترانزیت
midcourse guidance
U
هدایت موشک در مسیر میانه یا مسیر پرواز ازاد موشک
friendliness
U
میزان اسان بودن کار باکامپیوتر یا برنامه
pick a cherry
U
ناتوانی در انداختن تمام میلههای اسان بولینگ
break the wind
U
در نتیجه کنارزدن هوا کارنفر پشت سر را اسان کردن
cheesecake
U
مسیری در بولینگ که امتیازبه دست اوردن در ان اسان است
cheesecakes
U
مسیری در بولینگ که امتیازبه دست اوردن در ان اسان است
checks
U
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
check
U
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
checked
U
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
fire lane
U
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
node
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes
U
ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
base of trajectory
U
تصویر افقی مسیر گلوله پایه مسیر گلوله
expectoration
U
تف اندازی
diving
U
اب اندازی
exspuition
U
تف اندازی
filling
U
اب اندازی
fillings
U
اب اندازی
arm wrestling
U
مچ اندازی
wrist wrestling
U
مچ اندازی
down line processor
U
پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
abortion
بچه اندازی
firing
U
توپ اندازی
extrajection
U
برون اندازی
actuation
U
بکار اندازی
bootstrap
U
خودراه اندازی
encroachments
U
دست اندازی
leg pull
U
دست اندازی
encroachment
U
دست اندازی
postponement
U
تاخیر اندازی
basket dam
U
بندسله اندازی
dockage
U
حق بار اندازی
trap
U
در تله اندازی
inbreak
U
دست اندازی
triggers
U
راه اندازی
triggered
U
راه اندازی
postponements
U
تاخیر اندازی
launghing
U
براه اندازی
lead work
U
جام اندازی
starting
U
راه اندازی
shading
U
سایه اندازی
sputtering
U
بیرون اندازی
gunfire
U
تیر اندازی
moulting
U
شاخ اندازی
moulting
U
پوست اندازی
lead work
U
شیشه اندازی
abortions
U
بچه اندازی
gunshots
U
تیر اندازی
gunshot
U
تیر اندازی
trigger
U
راه اندازی
glaziery
U
جام اندازی
snash
U
دست اندازی
trapping
U
در تله اندازی
molt
U
پوست اندازی
sortition
U
قرعه اندازی
sortition
U
پشک اندازی
triggering
U
راه اندازی
ecdysis
U
پوست اندازی
start up
U
راه اندازی
contortion
U
ازشکل اندازی
contortions
U
ازشکل اندازی
trapping
U
بدام اندازی
supersedure
U
تعویق اندازی
chrematistics
U
علم پس اندازی
ejection
U
بیرون اندازی
cannonade
U
توپ اندازی
boot
U
راه اندازی
cannonry
U
توپ اندازی
starting current
U
جریان راه اندازی
attemptable
U
قابل دست اندازی
encroaches
U
دست اندازی کردن
starting motor
U
موتور راه اندازی
starting lever
U
اهرم راه اندازی
encroached
U
دست اندازی کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com