English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dynamic damper U مستهلک کننده دینامیکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
volume expander U منبسط کننده دینامیکی
damper U مستهلک کننده
contract control U کنترل دینامیکی
compandor U رگولاتور دینامیکی
volume compressor U محدودکننده دینامیکی
dynamic equilibrium U تعادل دینامیکی
dynamic factor U ضریب دینامیکی
dynamic lift U برای دینامیکی
regenetative braking U ترمز دینامیکی
dynamical variable U متغیر دینامیکی
dynamic pressure U فشار دینامیکی
dynamic strength U مقاومت دینامیکی
dynamic microphone U میکروفون دینامیکی
dynamic braking U ترمز دینامیکی
dynamic expander U بسط دهنده دینامیکی
poise U واحد ویسکوزیته دینامیکی درسیستم غیر متریک
depreciate U مستهلک کردن
write-offs U مستهلک کردن
write off U مستهلک کردن
wear out U مستهلک شده
write-off U مستهلک کردن
amortize U مستهلک کردن
inextinguishable U مستهلک نکردنی
depreciates U مستهلک کردن
depreciating U مستهلک کردن
dampers U مستهلک کردن
dampest U مستهلک کردن
damp U مستهلک کردن
depreciable U مستهلک شونده
extinguish U مستهلک کردن
extinguishes U مستهلک کردن
depreciable U مستهلک شدنی
extinguishing U مستهلک کردن
depreciated U مستهلک کردن
write off capital U مستهلک شدن سرمایه
merges U فرورفتن مستهلک شدن
merge U فرورفتن مستهلک شدن
cushion U مستهلک شدن ضربه گیر
cushioning U مستهلک شدن ضربه گیر
cushions U مستهلک شدن ضربه گیر
cushioned U مستهلک شدن ضربه گیر
gust alleviation U سیستم دینامیکی برای کاهش اثر تندبادهای قائم روی هواپیما
salomon damper U خفه کن دینامیکی برای بالانس میل لنگ و از بین بردن نیرهای نوسانی
boostrap operation U عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
accumulated depreciation U کل مقدار پولی که شرکت یا سازمان می تواند از ارزش ماشین یا تجهیزات به دلیل مستهلک شدن کسر کند
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
amortization U استهلاک کردن مستهلک کردن
resilience U درجه مقاومت فرش در برابر سایش [این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
divider U جدا کننده تقسیم کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
fluxing oil U اب کننده
benders U خم کننده
syncopator U غش کننده
repudiationist U رد کننده
surfy U کف کننده
tracker U پی کننده
solvents U اب کننده
prattfall U پچ پچ کننده
swooner U غش کننده
skittish U رم کننده
solvent U اب کننده
catterer U پچ پچ کننده
renunciant U کننده
prater U پچ پچ کننده
crepitant U خش خش کننده
crusher U له کننده
bender U خم کننده
mumbler U من من کننده
hoppers U لی لی کننده
refuser U رد کننده
fillers U پر کننده
deletive U حک کننده
noncommittal U رد کننده
attacking U تک کننده
spurner U رد کننده
rebutter U رد کننده
squelcher U له کننده
whisperer U پچ پچ کننده
puffer U پف کننده
refutative U رد کننده
ear-splitting U کر کننده
hopper U لی لی کننده
trackers U پی کننده
solver U حل کننده
deflective U کج کننده
commulator U یک سو کننده
filler U پر کننده
renunciant U رد کننده
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com