Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dynamic damper
U
مستهلک کننده دینامیکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
volume expander
U
منبسط کننده دینامیکی
damper
U
مستهلک کننده
contract control
U
کنترل دینامیکی
compandor
U
رگولاتور دینامیکی
volume compressor
U
محدودکننده دینامیکی
dynamic equilibrium
U
تعادل دینامیکی
dynamic factor
U
ضریب دینامیکی
dynamic lift
U
برای دینامیکی
regenetative braking
U
ترمز دینامیکی
dynamical variable
U
متغیر دینامیکی
dynamic pressure
U
فشار دینامیکی
dynamic strength
U
مقاومت دینامیکی
dynamic microphone
U
میکروفون دینامیکی
dynamic braking
U
ترمز دینامیکی
dynamic expander
U
بسط دهنده دینامیکی
poise
U
واحد ویسکوزیته دینامیکی درسیستم غیر متریک
depreciate
U
مستهلک کردن
write-offs
U
مستهلک کردن
write off
U
مستهلک کردن
wear out
U
مستهلک شده
write-off
U
مستهلک کردن
amortize
U
مستهلک کردن
inextinguishable
U
مستهلک نکردنی
depreciates
U
مستهلک کردن
depreciating
U
مستهلک کردن
dampers
U
مستهلک کردن
dampest
U
مستهلک کردن
damp
U
مستهلک کردن
depreciable
U
مستهلک شونده
extinguish
U
مستهلک کردن
extinguishes
U
مستهلک کردن
depreciable
U
مستهلک شدنی
extinguishing
U
مستهلک کردن
depreciated
U
مستهلک کردن
write off capital
U
مستهلک شدن سرمایه
merges
U
فرورفتن مستهلک شدن
merge
U
فرورفتن مستهلک شدن
cushion
U
مستهلک شدن ضربه گیر
cushioning
U
مستهلک شدن ضربه گیر
cushions
U
مستهلک شدن ضربه گیر
cushioned
U
مستهلک شدن ضربه گیر
gust alleviation
U
سیستم دینامیکی برای کاهش اثر تندبادهای قائم روی هواپیما
salomon damper
U
خفه کن دینامیکی برای بالانس میل لنگ و از بین بردن نیرهای نوسانی
boostrap operation
U
عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
accumulated depreciation
U
کل مقدار پولی که شرکت یا سازمان می تواند از ارزش ماشین یا تجهیزات به دلیل مستهلک شدن کسر کند
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
amortization
U
استهلاک کردن مستهلک کردن
resilience
U
درجه مقاومت فرش در برابر سایش
[این عامل نشان دهنده مقاومت فرش بر اثر رفت و آمد و مستهلک شدن آن است.]
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
agent authentication
U
معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit
U
عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
component
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components
U
اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly
U
اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families
U
محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper
U
کج کننده واژگون کننده
army component
U
نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
requistioner
U
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilisers
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares
U
گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer
U
تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms
U
نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker
U
وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff
U
ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater
U
تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command
U
قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumper
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
jumpers
U
شوت کننده با پرش پرش کننده
out side
U
دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
fluxing oil
U
اب کننده
benders
U
خم کننده
syncopator
U
غش کننده
repudiationist
U
رد کننده
surfy
U
کف کننده
tracker
U
پی کننده
solvents
U
اب کننده
prattfall
U
پچ پچ کننده
swooner
U
غش کننده
skittish
U
رم کننده
solvent
U
اب کننده
catterer
U
پچ پچ کننده
renunciant
U
کننده
prater
U
پچ پچ کننده
crepitant
U
خش خش کننده
crusher
U
له کننده
bender
U
خم کننده
mumbler
U
من من کننده
hoppers
U
لی لی کننده
refuser
U
رد کننده
fillers
U
پر کننده
deletive
U
حک کننده
noncommittal
U
رد کننده
attacking
U
تک کننده
spurner
U
رد کننده
rebutter
U
رد کننده
squelcher
U
له کننده
whisperer
U
پچ پچ کننده
puffer
U
پف کننده
refutative
U
رد کننده
ear-splitting
U
کر کننده
hopper
U
لی لی کننده
trackers
U
پی کننده
solver
U
حل کننده
deflective
U
کج کننده
commulator
U
یک سو کننده
filler
U
پر کننده
renunciant
U
رد کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com