English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
urbiculture U مسائل ومشکلات زندگی شهری وشهرها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
twelve tables U الواحی که در سال 054 قبل از میلاد دررم منتشر شد و حاوی موادی از قوانین رمی در مورد اهم مسائل مبتلی به روزمره زندگی مردم رم بود و بعدهااساس قوانین رم قرار گرفت
hestia U الهه اجاق خانوادگی وشهرها
it is impossible to live there U نمیشود در انجا زندگی کرد زندگی
religious matters U مسائل مذهبی
economic problems U مسائل اقتصادی
beside the point <idiom> U مسائل حاشیهای
operational problems U مسائل عملیاتی
political matters U مسائل سیاسی
business matters U مسائل کسبی
battle problems U مسائل جنگی
matters of great moment U مسائل مهم
adopting the opinion U تقلید در مسائل شرعی
tax administration U مسائل اجرایی مالیات
macroeconomic issues U مسائل اقتصاد کلان
Life is ten percent what happens to you and ninety percent how you respond to it. U ده درصد از زندگی، اتفاقاتی است که برایتان می افتد و نود درصد باقی مانده زندگی واکنش شما به این اتفاقات است.
Take things as you find them. <proverb> U مسائل را همانگونه نه هستند بپذیر .
conventions U باره مسائل حزبی ناحیهای
indifferentism U لاقیدی نسبت به مسائل مذهبی
convention U باره مسائل حزبی ناحیهای
sensationalism U پیروی از مسائل احساساتی وشورانگیز
separate opinion U رایی که نافربه مسائل مختلف باشد
glasnost U سیاست بحث آزاد مطالب و مسائل
omnibus bill U لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
humanism U دلبستگی به مسائل مربوط بنوع بشر
endogenous U مسائل ناشی از درونه سیستم اقتصادی
redundancies U در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
casuistry U حل مسائل احلاقی ووجدانی با قوانین مذهبی واجتماعی
redundancy U در دفاع دعوی از مسائل خارجی استفاده کردن
irrigationist U کسیکه در مسائل وابسته به ابیاری علاقمند است
pornography U نقاشی یانوشته خارج ازاخلاق درباره مسائل جنسی
mysticism U توجیه مسائل سیاسی به مدد الهام واشراق عرفان
computer literacy U دانش کامپیوترها و چگونگی استفاده از انها برای حل مسائل
concert of europe U اتفاق دولت بزرگ اروپا نسبت به مسائل سیاسی
cogo U یک زبان برنامه نویسی مسئله گرابرای حل مسائل هندسی
stress U یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stresses U یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stressing U یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
econometrics U استفاده از روشهای اماری در بررسی مسائل اقتصادی اقتصاد سنجی
lead a dog's life <idiom> U زندگی سخت داشتن ،زندگی سگی داشتن
White Papers U کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
White Paper U کتابی که حکومت یک کشور جهت تشریح یااعلام بعضی مسائل منتشرمیکند
ultraist U کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
citizens U شهری
townswoman U زن شهری
townee U شهری
towny U شهری
urban <adj.> <noun> شهری
townspeople U شهری
civil U شهری
civic U شهری
twonsman U شهری
citizen U شهری
municipal U شهری
oppidan U شهری
city slicker U شهری
burgess U شهری
legalism U اعتقاد به این که کلیه مسائل باید از طرق قضایی وحقوقی حل و فصل شود
suburban U برون شهری
urban renewal U توسعه شهری
streetcar U تراموای شهری
urban servitudes U خدمات شهری
tramcar U واگن شهری
metropolitan U مادر شهری
civil U خدمات شهری
placing U میدان شهری
urban population U جمعیت شهری
extra-mural U فرا شهری
places U میدان شهری
place U میدان شهری
urban renewal U احیای شهری
town houses U خانه شهری
town house U خانه شهری
urban rug U قالی شهری
citify U شهری کردن
streetcars U تراموای شهری
townsfolk U مردم شهری
urbanizing U شهری کردن
people U تن [جمعیت شهری]
interurban U داخل شهری
locals U مکانی شهری
local U مکانی شهری
phiadelphian U شهری ازامریکا
urbanization U شهری سازی
urbanizes U شهری کردن
urbanized U شهری کردن
urbanize U شهری کردن
urbanising U شهری کردن
urbanises U شهری کردن
town meeting U انجمن شهری
urbanised U شهری کردن
ideology U روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
ideologies U روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
urbanism U اعتیاد بزندگی شهری
urbanity U اعتیاد بزندگی شهری
drop letter U نامه پست شهری
ephebe U شهری که از 81 تا 02 سال داشت
sienna U نام شهری در ایتالیا
street car U راه اهن شهری
to patrol a town U شهری را گشت زدن
intercity train U قطار بین شهری
ley den U نام شهری در هلند
trolley car U واگن برقی شهری
civil defense U پدافند ازمناطق شهری
townswoman U دختر شهری فاحشه
To lay siege to a city . U شهری را محاصره کردن
trolleybus U واگن برقی شهری
ideologies U بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
algol U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که برای کدگذاری مسائل ریاضی وعددی بکار می رود
ideology U بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
post town U شهری که پستخانه مستقل دارد
exurb U ناحیه یا منطقهء خارج شهری
to prostrate a city U شهری را با خاک یکسان کردن
to raze a city to the ground U شهری را با خاک یکسان کردن
town meeting U انجمن بلدی شورای شهری
mushroom city U شهری که زود ترقی میکند
liverpudlian U اهل لیورپول شهری ازانگلیس
inverness U اینورس نام شهری دراسکاتلند
culturing U عوارض شهری مناطق شهرنشین
toll call U مخابره تلفنی خارج شهری
cultures U عوارض شهری مناطق شهرنشین
Coventry U نام شهری است درانگلستان
intercity train U قطار بین شهری با توقف
toll calls U مخابره تلفنی خارج شهری
urban U مربوط به شهر مراکز شهری
culture U عوارض شهری مناطق شهرنشین
A series of city improvement works. U یکرشته کارهای عمرانی شهری
streetwise U ماهر در برخورد با مشکلات و خشونتهای شهری
county borouh U شهری که بیش از 00005تن نفوس دارد
laodicean U شهری از فروغیه که دردیانت وسیاست ومانندانهافائزاست
Urban tissue sites U سایت های بافت فرسوده شهری
derbies U نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
dry town U شهری که فروش نوشابه دران ممنوع است
corporate town U شهری که حقوق بلدی داردومیتواندشهرداری داشته باشد
derby U نام شهری در انگلیس مسابقه اسب دوانی
wilton U نام شهری در جنوب " ویلت شایر" انگلستان
internal telecommunications unions U یک دفتر نمایندگی با 156عضو متخصص از ملل متحدکه مسئول هم اهنگی بین المللی مسائل مربوط به ارتباطات دوربرد میباشد
prize courts U دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
domestic intercity freight traffic U حمل نقل بار بین شهری بوسیله راه آهن
municipium U شهری که اهالی ان از حقوق شهر نشینان رومی بهره مند میشدند
blue book U کتابی است که وزارت امور خارجه هرکشور هر چند سال یک مرتبه منتشر و مسائل سیاسی عنوان شده در طی ان چندسال را تجزیه و تحلیل وروشن میکند
mathematical school U مکتبی که مسائل اقتصادی را از دیدگاه ریاضی مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد از جمله اقتصاددانان این مکتب میتوان از استانلی جونز و لئون والراس نام برد
bogota U نام شهری در جمهوری کلمبیای امریکا که در سال 8491 کنفرانسی در ان منعقدشد و سازمان دولتهای امریکایی را به وجود اورد
the concert of europe U منظوردولی هستند که پس ازشکست ناپلئون اول در سال 5181 در کنفرانس وین سیاست خارجی خود را با هم هماهنگ ساختند و این هماهنگی بخصوص در زمینه مسائل مربوط به بالکان وعثمانی محسوس بود
murage U مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
urban bundle U بقچه شهری [این روش گرچه قدیمی است ولی هنوز هم به عنوان معیاری جهت وزن کردن کلاف های پشم بکار می رود.]
existences U زندگی
habitancy U زندگی
wile a U در زندگی
living U زندگی
vivification U زندگی
lives U زندگی
togetherness U زندگی با هم
vita U زندگی
lives of great men U زندگی
eau de vie U اب زندگی
habitance U زندگی
lifeline U خط زندگی
lifelines U خط زندگی
life U زندگی
existence U زندگی
c U رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
life style U سبک زندگی
life motto U شعار زندگی
life instinct U غریزه زندگی
life cycle U دوره زندگی
life experiences U تجارب زندگی
life history U تاریخچه زندگی
life chance U مجال زندگی
married life U زندگی زناشویی
incertitude U ناپایداری زندگی
hutment U زندگی در کلبه
he lives on air U زندگی میکند
happy life U زندگی باخوشدل
intravital U در زمان زندگی
intravitam U در زمان زندگی
living standard U سطح زندگی
level of living U سطح زندگی
happy life U زندگی اسوده
life sustenance U گذران زندگی
vital energy U نیروی زندگی
life of Riley <idiom> زندگی بی دغدغه
soldiering U زندگی سربازی
single life U زندگی مجردی
sequestered life U زندگی مجرد
sentience U زندگی فکری
scheme of life U نقشه زندگی
scheme of life U رویه زندگی
rurality U زندگی روستایی
renascence U زندگی مجدد
redivivus U زندگی نویافته
taedium vitae U بیزاری از زندگی
(the) high life <idiom> U زندگی تجملاتی
temporal life U زندگی موقت
uterine life U زندگی زهدانی
vitalize U زندگی دادن
joie de vivre U نشاط زندگی
lifestyle U شیوهی زندگی
lifestyles U شیوهی زندگی
pied-a-terre U جای زندگی
pieds-a-terre U جای زندگی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com