English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
collective guarantee U مسئولیت دسته جمعی مسئولیت تضامنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
frankpledge U مسئولیت دسته جمعی افراد مالیات پرداز یک ناحیه
custody U مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
coaction U عمل دسته جمعی همکاری دسته جمعی
responsibilities U مسئولیت
unresponsive U بی مسئولیت
responsibly U با مسئولیت
burthen U مسئولیت
liabilities U مسئولیت
trust U مسئولیت
trusted U مسئولیت
trusts U مسئولیت
liability U مسئولیت
amenableness U مسئولیت
onus U مسئولیت
menage U مسئولیت
irresponsible U بی مسئولیت
liability to disease U مسئولیت
responsibility U مسئولیت
amenability U احساس مسئولیت
posts U مقام مسئولیت
post U مقام مسئولیت
irresponsible U عاری از حس مسئولیت
charges U بار مسئولیت
charge U بار مسئولیت
liabilities U الزام مسئولیت
primary interest U مسئولیت اصلی
post- U مقام مسئولیت
area of responsibility U منطقه مسئولیت
sector of responsibility U منطقه مسئولیت
product liability U مسئولیت محصول
in common <idiom> U مسئولیت داشتن
imputability U مسئولیت اخلاقی
onmy own responsibility U به مسئولیت خودم
implied trust U مسئولیت فرضی
on one's shoulders <idiom> U مسئولیت شخصی
responsible U مسئولیت دار
office U مسئولیت احرازمقام
offices U مسئولیت احرازمقام
law of tort U مسئولیت مدنی
loads U فشار مسئولیت
posted U مقام مسئولیت
cark U بار مسئولیت
irresponsibly U بدون حس مسئولیت
load U فشار مسئولیت
liability U الزام مسئولیت
constructive trust U مسئولیت قهری
privity of contract U مسئولیت طرفین قرارداد
sponsors U مسئولیت راقبول کردن
limited liability company U شرکت با مسئولیت محدود
liability for damages U مسئولیت در برابر خسارت
law of torts U قانون مسئولیت مدنی
peril U بیم زیان مسئولیت
law of tort U قانون مسئولیت مدنی
unlimited company U شرکت با مسئولیت نامحدود
irresponsibly U بدون داشتن مسئولیت
sponsor U مسئولیت راقبول کردن
The responsibility lies with you. U مسئولیت با شما است.
sponsoring U مسئولیت راقبول کردن
over worked man U مهره شطرنج پر مسئولیت
To assume responsibility . U قبول مسئولیت کردن
perils U بیم زیان مسئولیت
without engagement U بدون تقبل مسئولیت
pass the buck <idiom> U مسئولیت خودرا به دیگری دادن
amoral U بدون احساس مسئولیت اخلاقی
disclaimer U رفع کننده ادعا یا مسئولیت
up to someone to do something <idiom> U مسئولیت مراقبت از چیزی را داشتن
disclaimers U رفع کننده ادعا یا مسئولیت
tied down <idiom> U مسئولیت شغلی یا خانوادگی داشتن
Responsibility weighed him down U بار مسئولیت کمرش را خم کرد
looser U از قید مسئولیت ازاد ساختن
loose U از قید مسئولیت ازاد ساختن
loosest U از قید مسئولیت ازاد ساختن
solidarity U بهم پیوستگی مسئولیت مشترک
What do I care? U چطور این مسئولیت من است؟
caveat subscriptor U مسئولیت به عهده عضو میباشد
broad shoulders U نیروی باربری یا طاقت تحمل مسئولیت
sinecure U هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
to take the fall for somebody U مسئولیت خطایی را بجای کسی پذیرفتن
ignorance of law is no excuse U جهل به قانون رافع مسئولیت نیست
to take the fall [American English] U مسئولیت چیزی [کاری یا خطایی] را پذیرفتن
sinecures U هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
(in) charge of something <idiom> U مسئولیت کار یاکسانی را به عهده داشتن
see to it <idiom> U مسئولیت انجام کاری را برعهده گرفتن
to pass the buck to somebody U مسئولیت ناخوشایند [تقصیر یا زحمت] را به کسی دادن
to shuffle off responsibility U مسئولیت را ازخودسلب کردن بدوش ودیگری گذاردن
to shift off responsibility U مسئولیت را ازخودسلب کردن وبدوش دیگری گذاردن
to pass the buck <idiom> U مسئولیت ناخوشایند [تقصیر یا زحمت] را به دیگری دادن
buck passer U شخصی که مسئولیت خود را بدیگران محول میکند
I wI'll do it on my own responsibility . U به مسئولیت خودم این کاررا خواهم کرد
accountability U ذیحسابی مسئولیت نگهداری سوابق پولی و مالی
pick up U واگذار کردن مسئولیت مهاریک بازیگر ازاد به کسی
To wash ones hands of somebody (something). U دست از کسی (چیزی )شستن (قطع مسئولیت ورابطه )
One insust not step aside and diclaim responsibility . U نبا ید کنا ررفت واز خود سلب مسئولیت کرد
profit centre U قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
misrepresentation U در CL وقتی قلب واقعیت میتواند در محدوده مسئولیت مدنی موضوع دعوی قرار گیرد که ناشی از عمد وقصد باشد تدلیس
en masse U دسته جمعی
all together U دسته جمعی
in company U دسته جمعی
processional U دسته جمعی
in chorus U دسته جمعی
communal U دسته جمعی
collective U دسته جمعی
ensembles U دسته جمعی
ensemble U دسته جمعی
social U دسته جمعی
gang punch U منگنه دسته جمعی
salvoes U فریاد دسته جمعی
genocide U کشتار دسته جمعی
salvo U فریاد دسته جمعی
power play U حمله دسته جمعی
picnics U گردش دسته جمعی
picnics U دسته جمعی خوردن
teamwork U کار دسته جمعی
poll U اخذرای دسته جمعی
polled U اخذرای دسته جمعی
procession U حرکت دسته جمعی
polls U اخذرای دسته جمعی
collective fire U اتش دسته جمعی
processions U حرکت دسته جمعی
collective security U تامین دسته جمعی
picnicked U دسته جمعی خوردن
picnicked U گردش دسته جمعی
volley bombing U شلیک دسته جمعی
in mass U بطور دسته جمعی
ingrow U بطور دسته جمعی
picnic U گردش دسته جمعی
picnic U دسته جمعی خوردن
paraded U تظاهرات عملیات دسته جمعی
fluttering U بال زنی دسته جمعی
formicarm U زندگی دسته جمعی موریانه
scot ant lot U جریمه یامالیات دسته جمعی
parading U تظاهرات عملیات دسته جمعی
parades U تظاهرات عملیات دسته جمعی
parade U تظاهرات عملیات دسته جمعی
formicary U زندگی دسته جمعی موریانه
gangs U دسته جمعی عمل کردن
callective note U بیانیه یا یادداشت دسته جمعی
gang U دسته جمعی عمل کردن
flutters U بال زنی دسته جمعی
fluttered U بال زنی دسته جمعی
flutter U بال زنی دسته جمعی
terpsichore U رب النوع رقص واوازهای دسته جمعی
part song U آواز دسته جمعی بدون ساز
acapella U اواز دسته جمعی بسبک کلیسایی
anthems U سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
anthem U سرودی که دسته جمعی در کلیسا میخوانند
collectivism U وسایل تولید دسته جمعی ومشترک
collective bargaining U مذاکرات دسته جمعی کارمندان با کارفرما
limited company U شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
errors and omissions expected U باستثنای اشتباهات وچیزهایکه از قلم افتاده این عبارت روی صورت حسابهانوشته میشود و یعنی مسئولیت اشتباهات بعهده شرکت نمیباشد
choirs U بصورت دسته جمعی سرود خواندن هم سرایان
choir U بصورت دسته جمعی سرود خواندن هم سرایان
to go on a picnic U بگردش دسته جمعی رفتن درسوردانگی شرکت کردن
litanies U مناجات ودعای دسته جمعی بطور سوال وجواب
antistrophe U حرکت از چپ براست نمایشگران هنگام اواز دسته جمعی
head stock U راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
litany U مناجات ودعای دسته جمعی بطور سوال وجواب
symbion U موجود زندهای که بصورت دسته جمعی یا همزیستی زندگی کند
sector U منطقه عمل منطقه مسئولیت
sectors U منطقه عمل منطقه مسئولیت
unlimited liability U بدهیهای نامحدود مسئولیت نامحدود
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
poussette U رقص دسته جمعی دایره وار رقص چوبی
collective bargaining U مذاکرات دسته جمعی مذاکرات بین موسسات متشکل از کارگران و کارفرمایان برای بهبود کار
exodus U مهاجرت مهاجرت دسته جمعی
strikes U اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
strike U اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
joint and several U تضامنی
joint guarantor U ضامن تضامنی
unlimited liability company U شرکت تضامنی
partnerships U شرکت تضامنی
general partnership U شرکت تضامنی
joint responsibility U مسئوولیت تضامنی
joint and several guarantee U ضمانت تضامنی
joint and several liability U مسئوولیت تضامنی
partnership U شرکت تضامنی
joint and several reponsibility U مسئوولیت تضامنی
joint and several responsibility U مسئوولیت تضامنی
capital stock U سهام انتشار نیافته شرکت تضامنی
mounting U دسته و پشت بند دسته شمشیر
nosegay U دسته گل یایک دسته علف
lorgnette U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
lorgnettes U ذره بین یا عینک دسته داری که در اپراهاونمایشگاههابکارمیرود عینک دسته بلند
additive U جمعی
mass U جمعی
additives U جمعی
masses U جمعی
massing U جمعی
collective bargaining U جمعی
plural U جمعی
collective U جمعی
aggregative U جمعی
gunners U جمعی توپخانه
processional U سروددسته جمعی
collective protection U حفافت جمعی
aggregate function U عمل جمعی
collective responsibility U مسئوولیت جمعی
mass hysteria U هیستری جمعی
sum term U لفظ جمعی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com