English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
identification problem U مسئله تعیین هویت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
indentification U تعیین هویت
identification U تعیین هویت
identifies U تعیین هویت کردن
identifying U تعیین هویت کردن
identified U تعیین هویت کردن
identify U تعیین هویت کردن
signalment U تعیین هویت باشرح علائم فاهری شخص
authentication U تعیین نشانی تعیین معرف کردن
defaulting U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaults U مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
identities U هویت
identity U هویت
indentity U هویت
personalities U هویت
personality U هویت
entities U هویت
entity U هویت
individuality U هویت
identity check U بررسی هویت
file identification U هویت پرونده
gender identity U هویت جنسی
personal identity U هویت شخصی
identification U تشخیص هویت
point indentification U هویت نقطهای
organizational identity U هویت سازمانی
identification U احراز هویت
identity control U بررسی هویت
identity paper U اسناد هویت
identity crisis U بحران هویت
impersonation U جعل هویت
earmarks U نشان هویت
earmark U نشان هویت
identification tag U پلاک هویت
to expose somebody U لو رفتن هویت کسی
impersonated U جعل هویت کردن
to uncover somebody [as somebody] U لو رفتن هویت کسی
impersonate U جعل هویت کردن
identifier U معین کننده هویت
impersonates U جعل هویت کردن
impersonating U جعل هویت کردن
identification of supplies U تشخیص هویت کالا
depersonalization U توجه نکردن به هویت فردی
identifying U تشخیص هویت دادن یکی کردن
identify U تشخیص هویت دادن یکی کردن
identifies U تشخیص هویت دادن یکی کردن
identified U تشخیص هویت دادن یکی کردن
issue U مسئله
issued U مسئله
problem U مسئله
case U مسئله
issues U مسئله
example U مسئله
theorems U مسئله
cases U مسئله
examples U مسئله
theorem U مسئله
catechist U مسئله گو
problem solving U حل مسئله
problems U مسئله
solution of a problem U حل یک مسئله
resolvent U حل حل مسئله
dosimetry U تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
morgues U جای امانت مردگانی که هویت انهامعلوم نیست
morgue U جای امانت مردگانی که هویت انهامعلوم نیست
He has been exposed as a traitor. U هویت مخفی او [مرد] بعنوان خائن افشا شد.
toughy U مسئله بغرنج
troublemaker U مسئله آفرین
question U استفهام مسئله
questioned U استفهام مسئله
questions U استفهام مسئله
toss-up U مسئله مشکوک
problematic <adj.> U مسئله آفرین
solution to a problem U راه حل یک مسئله
test problem U مسئله ازمابنده
solving U حل کردن مسئله
dilemma U مسئله غامض
toughie U مسئله بغرنج
toss up U مسئله مشکوک
solves U حل کردن مسئله
solved U حل کردن مسئله
solve U حل کردن مسئله
the eastern question U مسئله خاور
identification problem U مسئله شناسائی
problem state U وضعیت مسئله
benchmark problebm U مسئله محک
dilemmas U مسئله غامض
jeopardy U مسئله بغرنج
chess problem U مسئله شطرنج
benchmark problem U مسئله محک
side issues U مسئله فرعی
side issue U مسئله فرعی
crux U مسئله دشوار
problem definition U تعریف مسئله
problem description U شرح مسئله
check problem U مسئله ازمایشی
check problem U مسئله مقابلهای
problem oriented U مسئله گرا
problem identification U شناسایی مسئله
problem description U تشریح مسئله
locating U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
located U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locate U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locates U جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
two mover U مسئله مات در دو حرکت
buring question U مسئله هیجان اور
problem oriented language U زبان باگرایش مسئله
conundrums U مسئله بغرنج وپیچیده
conundrum U مسئله بغرنج وپیچیده
to revisit an issue U مسئله ای را بازدید کردن
three mover U مسئله مات با سه حرکت
problem analysis U تجزیه و تحلیل مسئله
problem child U فرزند مسئله دار
question in dispute U مسئله متنازع فیه
problem oriented language U زبان مسئله گرا
issue U مسئله قضیه تحویل جنس
to crack a problem U مسئله ای را حل کردن [ریاضی یا فیزیک]
issued U مسئله قضیه تحویل جنس
issues U مسئله قضیه تحویل جنس
on line problem solving U حل مسئله بطور درون خطی
that is not the proposition U مسئله چیز دیگر است
primary cognizance U تحقیقات اولیه روی یک مسئله
eight queens problem U مسئله هشت وزیر شطرنج
air priorities committee U کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
combinatorial explosion U موقعیتی که به هنگام حل مسئله اتفاق میافتد
More money is not the answer to this problem. U پول بیشتر حل این مسئله نیست.
determinate problem U مسئله ایی که یک یا چندراه حل معین دارد
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
catechetics U فن اموزش اصول دین بوسیله پرسش مسئله گویی
imbroglios U قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
imbroglio U قطعه موسیقی درهم امیخته و نامرتب مسئله غامض
context sensitive help key U کلید فهور مطالب کمکی درمورد مسئله معین
stress U یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
porism U قضیهای که از راه حلهای بیشماربرای یک مسئله نشان میدهد
stresses U یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
stressing U یک زبان مسئله گرا برای حل مسائل بنیادی مهندسی
cogo U یک زبان برنامه نویسی مسئله گرابرای حل مسائل هندسی
demarche U عمل سیاسی اقدامی است که دولتی درمورد مسئله خاصی
radar locating U تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
rhetorical question U مسئله مربوط بمعانی بیان سوالی که برای تسجیل موضوعی بشود
running fix U کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
problem program U برنامهای که به هنگام قرارگرفتن واحد پردازش مرکزی در حالت مسئله اجرا میشودبرنامه مسئلهای
the German question U مسئله آلمان [تاریخ] [بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
the German issue U مسئله آلمان [تاریخ] [بحث یکی سازی بین ۳۷ دولت آلمانی زبان در قرن ۱۹]
gpss U زبان برنامه نویسی مسئله گرا برای توسعه سیستمهای شبیه سازی بکار می رود
assistance U کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
collectivism U اعتقاد به این مسئله که جامعه باید به وسیله مساعی جمعی وهمکاری همه احاد ان اداره شود
Life in not a problem to be solved, but a reality to be experienced. U زندگی مسئله ای نیست، که نیاز به حل کردن داشته باشد، بلکه حقیقتی است که باید تجربه کرد.
design heuristics U راهنمایی هایی که به هنگام تقسیم یک مسئله یا برنامه بزرگ به قسمتهای کوچک وکنترل شدنی می توان از انهااستفاده کرد
race condition U حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
background noise U در پیمایش نوری این مسئله نوعی تداخل الکتریکی است که توسط لکههای جوهر و یاذرههای مرکب چاپ بر روی زمینه تصویر فاهر میشود
emplacement U تعیین جا
fixations U تعیین
appointment U تعیین
fixation U تعیین
appointments U تعیین
designation U تعیین
formulation U تعیین
designations U تعیین
determination U تعیین
assignment of space U تعیین جا
specification U تعیین
budget determinant U تعیین بودجه
determinative U تعیین کننده
earmarked U تعیین شده
ascertian U تعیین کردن
fix U تعیین کردن
assignability U قابل تعیین
completely specified U با تعیین کامل
placements U تعیین شغل
nominative U تعیین شده
placement U تعیین شغل
emplacement U تعیین محل
enumeration U تعیین شماره
fix on U تعیین کردن
determination coefficient U ضریب تعیین
indicating U تعیین کننده
assignment of tasks U تعیین وفایف
appointe U تعیین کردن
assignation U تعیین وقت
assignations U تعیین وقت
damage assessment U تعیین خسارات
admeasurement U تعیین اندازه
delimitation U تعیین حدود
admensuration U تعیین اندازه
demark U تعیین حدودکردن
crucially U تعیین کننده
determinable U قابل تعیین
crucial U تعیین کننده
coefficient of determination U ضریب تعیین
foreordainment U تعیین از پیش
frequency allocation U تعیین فرکانس
location U تعیین محل جا
locations U تعیین محل جا
orientation U تعیین جهت
orientation U تعیین موقعیت
wage determination U تعیین دستمزد
valorization U تعیین ارزش
laid on <past-p.> U تعیین شده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com