English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 117 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
kibbutz U مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
kibbutzes U مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
kibbutzim U مزرعه اشتراکی درکشوراسرائیل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
collective farm U مزرعه اشتراکی
commune U مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
communes U مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
communing U مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
communed U مزرعه اشتراکی صمیمانه گفتگو کردن
communism U مسلک اشتراکی مرام اشتراکی مردم گرایی
corn field U مزرعه
plantations U مزرعه
plantation U مزرعه
croft U مزرعه
crofts U مزرعه
farms U مزرعه
farm U مزرعه
stead U مزرعه
farmed U مزرعه
communally U اشتراکی
communal U اشتراکی
collective U اشتراکی
farmhand U کارگر مزرعه
family farm U مزرعه خانوادگی
farm yard U حیاط مزرعه
farmstead U مزرعه وابنیه ان
planters U صاحب مزرعه
paddies U مزرعه شالیکاری
paddy U مزرعه شالیکاری
farming U مزرعه داری
planter U صاحب مزرعه
farm yields U بازده مزرعه
champ U قهرمان مزرعه
farmyard U محوطه مزرعه
farmyards U محوطه مزرعه
homestead U مزرعه رعیتی
homesteads U مزرعه رعیتی
farm-yard U حیاط مزرعه
farmers U مزرعه داران
farm hands U کارگر مزرعه
champed U قهرمان مزرعه
champing U قهرمان مزرعه
champs U قهرمان مزرعه
farm hand U کارگر مزرعه
dry farm U مزرعه دیم
collectivism U نظام اشتراکی
cotenancy U اجاره اشتراکی
communalism U سیستم اشتراکی
communalize U اشتراکی کردن
communalist U اشتراکی گرای
common library U کتابخانه اشتراکی
communize U اشتراکی کردن
collectivize U اشتراکی کردن
collectivization U اشتراکی کردن
communism U نظام اشتراکی
commonest U مشترک اشتراکی
pool U تصحیلات اشتراکی
pooled U تصحیلات اشتراکی
pools U تصحیلات اشتراکی
socialism U نظام اشتراکی
collective U اشتراکی اجتماعی
long-house U مسکن اشتراکی
common U مشترک اشتراکی
timeshared U با وقت اشتراکی
shared resource U منطق اشتراکی
shared file U فایل اشتراکی
joint ownership U مالکیت اشتراکی
joint insurance U بیمه اشتراکی
communism U اصول اشتراکی
commoners U مشترک اشتراکی
outfield U مزرعه دور افتاده
poor farm U مزرعه اردوی کار
communists U طرفدار مرام اشتراکی
communist U دارای مرام اشتراکی
communist U طرفدار مرام اشتراکی
communists U دارای مرام اشتراکی
communism U مرام اشتراکی کمونیسم
cenobitism U زندگی اشتراکی درخانقاه
timeshare U اشتراکی کردن وقت
common storage area U ناحیه اشتراکی انباره
collectivity U مالکیت اشتراکی جمع
leninism U عقاید اشتراکی لنین
farmstead U مزرعه و حوالی ان علاقجات رعیتی
dairy farm U مزرعه یا کارخانه لبنیات سازی
hennery U مزرعه یا محل پرورش مرغ
phalanstery U جامعه کوچک ومستقل اشتراکی
collectivism U اجرای اصول اشتراکی درزندگی
hetaerism U ازدواج اشتراکی درقبایل نخستین
pan U خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
pan- U خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
ranches U مزرعه یا مرتع احشام دامداری کردن
pans U خدای مزرعه وجنگل وجانوران وشبانان
ranch U مزرعه یا مرتع احشام دامداری کردن
communization U متکی برحقوق مشترک اشتراکی کردن
coenobite U راهبی که دارای زندگی اشتراکی است
gin-house U [ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
gin-rink U [ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
gin-case U [ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
gingang U [ساختمان مزرعه با طرح مدور یا چند گوشه]
departmental LAN U چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند
to sign up for something U نام خود را درفهرست نوشتن [برای انجام کاری اشتراکی]
shares U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
shared U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
share U پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
permission U اجازه کاربر خاص برای دستیابی به منابع اشتراکی یا قضایی از دیسک
scheduling U روش کار که به چندین کاربر امکان استفاده اشتراکی ازCPU میدهد
scheduler U برنامهای که استفاده از CPU یا وسایل جانبی را که توسط چندین کاربر اشتراکی هستند را سازماندهی میکند
System Monitor U امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
locals U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local U چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
fax U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
multiprocessor U تعداد واحدهای پردازش که با هم یا جداگانه کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
faxing U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxes U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxed U کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
multiprocessing system U سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
naming services U روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9
Windows Explorer U امکان نرم افزاری در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده پرونده ها و فایل ها روی دیسک سخت فلاپی دیسک , ROM-CD , و هر درایو اشتراکی شبکه را میدهد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com