English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
surfbird U مرغ ساحلی سواحل اقیانوس ارام
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
auklet U جنسی از پنگوئنهای کوچک سواحل اقیانوس ارام
the pacific U اقیانوس ارام یا ساکن اقیانوس کبیر
the pacific ocean U اقیانوس ارام یا ساکن اقیانوس کبیر
finback U بالن یا نهنگ سواحل اقیانوس اطلس
transpacific U واقع درانسوی اقیانوس ارام
transpacific U وابسته بسرتاسر اقیانوس ارام
pomfret U یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
nautilus U حلزونهای گرمسیری مارپیچی جنوب اقیانوس ساکن و اقیانوس هند
shore patrol U انتظامات ساحلی یا گشتی ساحلی
decompress U ارام ارام بالا امدن با مکثهای موقت
quasi smooth flow U جریان نیمه ارام یا شبه ارام
contiguous zone U منطقهای ازابهای متصل به ابهای ساحلی کشور را گویند که هرچند قواعد مربوط به ابهای ساحلی در مورد انها رعایت نمیشود ولی برای کشورمجاور در محدوده ان حقوق استیلایی خاص و محدودی وجود دارد
defense coastal area U منطقه ساحلی مورد پدافند منطقه پدافندی ساحلی
riverine U سواحل رودخانه
minorca U مرغ خانگی سواحل مدیترانه
toyon U درخت راج سفید گل سواحل کالیفرنیا
harmattan U بادخشک زمستانی سواحل غربی افریقا
terrapins U لاک پشت خوراکی سواحل فلوریدا
terrapin U لاک پشت خوراکی سواحل فلوریدا
thresher U کوسه ماهی درنده سواحل امریکاواروپا
limulus U خرچنگ نعل اسبی وبزرگ سواحل امریکا
short haul U کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
short-haul U کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
balto slavic U شاخهء زبان هند و اروپایی رایج در سواحل بالتیک و بین اقوام اسلاو
beach diagram U طرح نمودار بارانداز ساحلی طرح نمودار قسمت ساحلی
coast pilot U کتاب راهنمای ساحلی راهنمای ساحلی
oceans U اقیانوس
ocean U اقیانوس
high seas <idiom> U اقیانوس
oceanography U اقیانوس شناسی
oceanography U اقیانوس نگاری
the indian ocean U اقیانوس هند
oceanpgraphy U اقیانوس نگاری
ocean current U جریان اقیانوس
oceanology U اقیانوس شناسی
oceangoing U اقیانوس پیما
oceanography U شرح اقیانوس ها
ocean floor U بستر اقیانوس
seabed U بستر اقیانوس
neptune U الهه اقیانوس
indian ocean U اقیانوس هند
archibenthal enviroment U ژرفمون اقیانوس
archibenthal enviroment U ژرفاگاه اقیانوس
transoceanic U عبور از اقیانوس
atlantic ocean U اقیانوس اطلس
oceanographer U اقیانوس شناس
pacific U اقیانوس ساکن
transoceanic U در سراسراقیانوس اقیانوس پیما
oceanward U سوی اقیانوس یا دریا
oceanic troposphere U گرم -کره اقیانوس
oceanic troposphere U گرم - سپهر اقیانوس
aphotic zone U لایه تاریک اقیانوس
ocean vessel U کشتی اقیانوس پیما
ocean lane U راه کشتی رو در اقیانوس
aphotic stratum U لایه تاریک اقیانوس
ocean convoy U کاروان اقیانوس پیما
aphotic stratum U طبقه تاریک اقیانوس
aphotic zone U طبقه تاریک اقیانوس
suboceanic U واقع درعمق اقیانوس
raydit U رادار اقیانوس نگار
benthic U وابسته به اعماق اقیانوس
transatlantic U انطرف اقیانوس اطلس
benthal U وابسته به اعماق اقیانوس
archibenthal enviroment U محیط ژرف اقیانوس
oceanographic U مربوط به اقیانوس شناسی
interoceanic U ولقع در میان اقیانوس
shovelhead U کوسه ماهی باریک سر اقیانوس
ground swell U طغیان شدید و وسیع اب اقیانوس
porbeagle U کوسه ماهی خطرناک اقیانوس
meadowlark U مرغ اقیانوس امریکاشبیه پری شاهرخ
mallemuck U مرغ طوفان اقیانوس منجمد شمالی
saury U ماهی باریک اندام ودراز منقار اقیانوس اطلس
pampero U باد سردی که از کوههای سوی اقیانوس اطلس می وزد
Brontide U نوعی صدا [صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
coastlines U خط ساحلی
coastal U ساحلی
beach head U سر پل ساحلی
bridge head U سر پل ساحلی
inshore water U اب ساحلی
coastline U خط ساحلی
bridgehead line U خط سر پل ساحلی
strandline U خط ساحلی
offing U اب ساحلی
sea board U خط ساحلی
seasider U ساحلی
inshore U ساحلی
quay U دیوار ساحلی
shore stablishment U تاسیسات ساحلی
marinas U تفرجگاه ساحلی
marina U تفرجگاه ساحلی
beach reserves U ذخایر ساحلی
territorial sea U دریای ساحلی
cabotage U تجارت ساحلی
cabotage U کشتیرانی ساحلی
coastguard U گارد ساحلی
coast defence U پدافند ساحلی
coastguards U گارد ساحلی
shore boat U تاکسی ساحلی
coastal artillery U توپخانه ساحلی
coastal frontier U حدود ساحلی
beach patrol U نگهبان ساحلی
beach patrol U گشتی ساحلی
quays U دیوار ساحلی
boat telephone U تلفن ساحلی
beach erosion U فرسایش ساحلی
dune U توده شن ساحلی
shore erosion U فرسایش ساحلی
beach exit U گذرگاه ساحلی
shore patrol U پلیس ساحلی
beach exit U معبر ساحلی
sea dike U دیوار ساحلی
beach face U کمربند ساحلی
shore patrol U دژبان ساحلی
beach matting U کف پوش ساحلی
beach obstacle U مانع ساحلی
beach organization U یکان ساحلی
barrier light U نورافکن ساحلی
coastal patrol U گشتی ساحلی
foreshore U کمربند ساحلی
martello U قلعه ساحلی
shorelines U خط ساحل یا خط ساحلی
groyne U سد یا دیواره ساحلی
territorial waters U ابهای ساحلی
landing craft U کرجی ساحلی
land breeze U باد ساحلی
inshore current U جریانات ساحلی
inshore current U جریان اب ساحلی
inshore water U ابهای ساحلی
over the beach operations U عملیات ساحلی
inshorepatrol U گشتی ساحلی
intermediate type submarine cable U کابل ساحلی
links U تپه ساحلی
littoral U ناحیه ساحلی
shoreline U خط ساحل یا خط ساحلی
tidewater U خط ساحلی کشند اب
coast station U ایستگاه ساحلی
coastal zone U منطقه ساحلی
costal frontier U مرز ساحلی
foreshores U کمربند ساحلی
coastal route U مسیر ساحلی
opah U یکجور ماهی بزرگ خال مخالی در اقیانوس اطلس که رنگهای روشن دارد
levee U دیواره ساحلی رودخانه
battalion landing team U تیم ساحلی گردان
beach dump U انبار موقت ساحلی
lido U میعادگاه قشنگ ساحلی
out port U ساحلی مورد استفاده سر پل
coastal navigation, coasting U حمل و نقل ساحلی
sanbar U دیوار شنی ساحلی
coastal frontier U نوار مرزی ساحلی
coastal route U راه ابی ساحلی
beach support area U منطقه پشتیبانی ساحلی
beach flag U پرچم مشخصه ساحلی
beachmaster's unit U یکان لجستیک ساحلی
coasters U کشتی ویژه خط ساحلی
coaster U کشتی ویژه خط ساحلی
cabotage U کشتی رانی ساحلی
lidos U میعادگاه قشنگ ساحلی
costal frontier U نوار مرزی ساحلی
beach minefield U میدان مین ساحلی
cabotage U حمل ونقل ساحلی
beach matting U تور سیمی ساحلی
barrier reef U مرجان سنگ ساحلی
beach group U گروه خدمات ساحلی
continental shelf U حد ساحلی فلات قاره
tideland U زمین ساحلی دستخوش جزرومد
piloting U ناوبری در کنار ابهای ساحلی
Goa U ایالتی ساحلی در غرب هندوستان
coastel low U قوانین مربوط به ابهای ساحلی
phalarope U مرغ ساحلی نوک دراز
coastal refraction U انعکاس ساحلی امواج رادیویی
beach reserves U ذخایر موجود دربارانداز ساحلی
cay U تخته سنگ ساحلی درجزیره
littoral law U قوانین مربوط به ابهای ساحلی
beach unit U یکان مسئول اسکله یا خدمات ساحلی
cove U خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
coves U خور پناهگاه ساحلی دامنه کوه
offshore U دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
shore party U گروه پیشرو ساحلی درعملیات اب خاکی
riviera U ناحیه ساحلی فرانسه و ایتالیادر اطراف مدیترانه
layig up position U موضع یا اسکله مخصوص تهیه سرپل ساحلی
willet U مرغ ساحلی درشت اندام شبیه لک لک یا ماهیخوار
intracoastal sealift U سیستم حمل و نقل دریایی ساحلی در عملیات
beach organization U یکان مسئول اداره اسکله قسمت ساحلی
sea frontiers U مرزبانی دریایی پایگاه فرماندهی دفاع ساحلی
offshore U در داخل دریا منطقه خارج از حدود ساحلی کشورها
daymark U علامت ساحلی بدون چراغ فار دریایی روزانه
rill U جوی کوچک شیارهای ساحلی دریا جاری شدن
polder U زمین پست ساحلی که بوسیله سد بندی مزروع گردد
ports U انواع بندرهای ساحلی شیارهای برجسته یا مجاری عبور روغن
irenic U ارام
blandest U ارام
blander U ارام
bland U ارام
mollifier U ارام ده
lown U ارام
moderating U ارام
moderates U ارام
moderated U ارام
moderate U ارام
waveless U ارام
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com