English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
roadrunner U مرغی شبیه فاخته تکزاس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
daw U مرغی شبیه کلاغ
cuckoo clocks U ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
cuckoo clock U ساعت دیواری زنگی که در سرساعت صدایی شبیه صدای فاخته میکند
texas U وابسته به تکزاس
texas U استان تکزاس درکشورهای متحده امریکا
ovoid U جسم تخم مرغی تخم مرغی شکل
dove U فاخته
doves U فاخته
ring d. U فاخته
cuckoos U فاخته
ring dove U فاخته
cuckoo U فاخته
ringdove U فاخته
koel U فاخته هندی
koel U فاخته استرالیایی
cuculiform U بشکل فاخته
cuckoo U صدای فاخته دراوردن
cuckoos U صدای فاخته دراوردن
ani U پرندگان سیاهی ازخانوادهء فاخته
gooseneck U هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
avian U مرغی
struthous U شتر مرغی
oviform U تخم مرغی
ovate U تخم مرغی
ovals U تخم مرغی
oval U تخم مرغی
ellipse U تخم مرغی
ellipses U تخم مرغی
ovoidal U تخم مرغی شکل
ovalness U شکل تخم مرغی
ovolo U فتیله تخم مرغی
ovolo U زوار تخم مرغی
ovoidal U جسم تخم مرغی
ovally U تخم مرغی وار
i wish i were U کاش من مرغی بودم
vitelline U زرده تخم مرغی
what kind of a bird is that ? U چه جور مرغی است
almond U انبار تخم مرغی
egg shaped U تخم مرغی شکل
egg shaped section U مقطع تخم مرغی
fulmar U مرغی مانند مرغ طوفان
ovals U بیضی تخم مرغی شکل
ovalize U تخم مرغی یا بیضی کردن
to piniona bird's wing U نوک بال مرغی را چیدن
oval U بیضی تخم مرغی شکل
bowtelle U [ابزاری با سر محدب و فیتیله تخم مرغی]
standard egg section U مقطع تخم مرغی شکل معمولی
bowtell U [ابزاری با سر محدب و فیتیله تخم مرغی]
cruller U کلوچه تخم مرغی سرخ شده
to get a meat for a bird U برای مرغی جفت پیدا کردن
pinnulate U شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated U شبیه برگچه شبیه بالچه
scutum U سپر دراز یا تخم مرغی روم قدیم
egg position U حالت تخم مرغی در مسابقات سرعت اسکی
to pounce upon a bird U ناگهان برسر مرغی فرودامدن یا حمله کردن
egg bound U صفت مرغی که تخم درتخم دانش گشته یاپیچ خورده است
Murghi rugs U فرش های مرغی [این طرح در فرش های جنوب ایران بیشتر دیده شده و نمادی از مرغ یا خروس را بصورت شکل هندسی نشان می دهد.]
quasi U شبیه
simulant U شبیه
analogous U شبیه
similiar U شبیه
similes U شبیه
simile U شبیه
similar to that U شبیه به ان
pygidial U شبیه دم
feathery U شبیه به پر
luteous U شبیه گل
makes U شبیه
make U شبیه
similar U شبیه
anthoid U شبیه به گل
papilionaceous U شبیه
personator U شبیه
nearer U شبیه
more like;most like U شبیه تر
wifelike U شبیه زن
near- U شبیه
neared U شبیه
imitations U شبیه
womanlike U شبیه زن
imitation U شبیه
medal U شبیه
near U شبیه
nears U شبیه
nearing U شبیه
nearest U شبیه
similar <adj.> U شبیه
alike <adj.> U شبیه
akin <adj.> U شبیه
like <adj.> U شبیه
related <adj.> U شبیه
medals U شبیه
computer simulation U شبیه سازی
vee U شبیه حرف v
crystalloid U شبیه بلور
vaulty U شبیه طاق
vapory U شبیه بخار
claustral U شبیه حجره
citied U شبیه شهر
ghostliness U شبیه به روح
chylaceous U شبیه کیلوس
trapezium U شبیه ذوذنقه
goosey U شبیه غاز
goosy U شبیه غاز
dermoid U شبیه پوست
dermoidal U شبیه پوست
fiddleback U شبیه کمانچه
trichoid U شبیه موی
fiddleback U شبیه ویولون
farfetched U شبیه بعید
eugenoid U شبیه اوگانا
for all the world like U کاملا` شبیه
epithelioid U شبیه بشرهای
epithelial U شبیه بشرهای
trochal U شبیه چرخ
typal U شبیه نمونه
uncial U شبیه یک دوازدهم
ungual U سم دار شبیه سم
ursine U شبیه خرس
nebulous U شبیه سحاب
chochleate U شبیه صدف
waterish U هر چیزی شبیه اب
wavelike U شبیه موج
whippy U شبیه شلاق
woodsy U شبیه چنگل
popish U شبیه کاتولیک
likes U شبیه همچون
liked U شبیه همچون
like U شبیه همچون
airily U شبیه هوا
alike U شبیه یکسان
simulated U شبیه ساخته
stellar U شبیه ستاره
adrenergic U شبیه ادرنالین
chartaceous U شبیه کاغذ
cervine U شبیه گوزن
carinal U شبیه زورق
butyraceous U شبیه کره
berrylike U شبیه توت
b U هرشکلی شبیه به B
vestibular U شبیه رخت کن
assonant U شبیه در صدا
argillaceous U شبیه خاک رس
vestibular U شبیه اتاقک
virgulate U شبیه میله
alkaloid U شبیه قلیا
aliform U شبیه بال
encephaloid U شبیه مغز
grapy U شبیه انگور
sloughy U شبیه دله
psittaceous U شبیه طوطی
protean U شبیه Proteus
prismoidal U شبیه منشور
polypous U شبیه بواسیرلحمی
polypose U شبیه بواسیرلحمی
plumy U شبیه پر کرکی
plexiform U شبکهای شبیه رگ
plexiform U شبیه شبکه
platy U شبیه بشقاب
platinoid U شبیه پلاتین
pisiform U شبیه نخود
piscine U شبیه ماهی
stubbly U شبیه کاهبن
styloid U شبیه نیزه
phylloid U شبیه برگ
sulfurous U شبیه گوگرد
stomatic U شبیه دهان
quasi easement U حق شبیه به حق ارتفاق
snakelike U شبیه مار
snuffy U شبیه انفیه
shrubby U شبیه بوته
semblable U شباهت شبیه
soupy U شبیه ابگوشت
sculpturesque U شبیه مجسمه
screwlike U شبیه اچار
scotic U شبیه اسکاتلندیها
sagittate U شبیه تیر
rooty U شبیه ریشه
spathulate U شبیه مرهم کش
spatulate U شبیه مرهم کش
spheroid U شبیه کره
splenoid U شبیه به طحال
rhizome U شبیه ریشه
reniform U شبیه کلیه
simulant of U مانند شبیه
palmate U شبیه پنجه
the d. U فن شبیه سازی
lupine U شبیه گرگ
lupin U شبیه گرگ
limacine U شبیه نرم تن
limaciform U شبیه نرم تن
lilied U شبیه سوسن
liker to god than man U شبیه تر بخداتاادم
libriform U شبیه لیف
lacertilian U شبیه مارمولک
the drama U فن شبیه سازی
the profession U اهل شبیه
keel shaped U شبیه ته کشتی
ichthyoid U شبیه ماهی
tonsillar U شبیه لوزتین
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com