English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mortuaries U مرده شوی خانه
mortuary U مرده شوی خانه
funeral home U مرده شوی خانه
dead-house U مرده شوی خانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
morgue U مرده خانه
morgues U مرده خانه
Other Matches
stillborn U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
keb U میشی که بره مرده انداخته یابره اش مرده است
stillbirths U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
stillbirth U زایمان بچه مرده جنین مرده بدنیا امده
dog cheap U مفت مسلم بقیمت سگ مرده یاصاحب مرده
dead wool U پشم مرده [که از بدن حیوان مرده یا ذبح شده توسط مواد شیمیایی جدا شده و خاصیت رنگ پذیری خوبی ندارد.]
lady help U زنی که بابانوی خانه هم صحبت است واورادرکارهای خانه یاری میکن
pigenhole U کاغذ دان جعبه مخصوص نامه ها خانه خانه کردن
knife boy U خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
it is but a step to my house U تا خانه ما گامی بیش نیست یک قدم است تا خانه ما
mansion house U خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
our neighbour door U کسیکه خانه اش پهلوی خانه ماست
houndstooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
hound's tooth check U طرح خانه خانه مورب پارچه
honeycombs U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
homebody U ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
honeycomb U ارایش شش گوش خانه خانه کردن
tricotine U پارچه زبر لباسی خانه خانه
toft U عرصه خانه ومتعلقات ان خانه رعیتی
Honey comb design U طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
garde manger U سرد خانه اشپز خانه
bagnio U فاحشه خانه جنده خانه
weigh house U قپاندار خانه ترازودار خانه
cellular U لانه زنبوری خانه خانه
cells U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
cell U جلوگیری از تغییر محتوای یک خانه مشخص یا تعدادی خانه مشخص
i do not know your house U خانه شما را بلد نیستم نمیدانم خانه شما کجاست
formulas U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula U الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
ranged U یک خانه یا تعدادی خانه
ranges U یک خانه یا تعدادی خانه
honey comb U خانه خانه کردن
range U یک خانه یا تعدادی خانه
vapid U مرده
deceased U مرده
lifeless U مرده
exanimate U مرده
in the dust U مرده
low spirited U دل مرده
low-spirited U دل مرده
hearse U مرده کش
hearses U مرده کش
six feet under <idiom> U مرده
dead U مرده
one man U یک مرده
at rest U مرده
his heart sank U دل مرده شد
one-man U یک مرده
defunct U مرده
extinct U مرده
dead space U فضای مرده
death day U سال مرده
swell U موج مرده
death feigning U مرده نمایی
swells U موج مرده
slaked lime U اهک مرده اهک مرده
saprophage U مرده خوار
resurrectionist U مرده دزد
resurrection man U مرده دزد
reliquiae U مرده ریگ
playing dead U مرده نمایی
death watch U پاسبان مرده
death's head U جمجمه مرده
swelled U موج مرده
deadness U حالت مرده
dead soils U خاکهای مرده
dead rise U فاصله مرده
dead band U نوار مرده
dead ball U توپ مرده
dead as a d. U بکلی مرده
dead load U بار مرده
dead storage U گنجایش مرده
dead storage U حجم مرده
still born U مرده بدنیاامده
dead time U زمان مرده
dead volume U حجم مرده
out of play U توپ مرده
dead as a doornail <idiom> U کاملا مرده
down with him U مرده باد
pah U مرده شور
autopsies U تشریح مرده
ground swell U موج مرده
widowers U مرد زن مرده
inhumationist U مرده خاک کن
widower U مرد زن مرده
idle wire U سیم مرده
idle turn U کلاف مرده
death masks U قیافه مرده
death mask U قیافه مرده
time lag U زمان مرده
time lags U زمان مرده
defunct U مرده درگذشته
cremation U مرده سوزانی
cremations U مرده سوزانی
air slaked lime U اهک مرده
lyke wake U پاسبانی مرده در شب
blate U روح مرده
non productive time U زمان مرده
necropsy U مرده نگری
necrophobia U مرده هراسی
necrophilia U مرده گرایی
necrophagous U مرده خوار
necrophagous U مرده خور
necromania U مرده پرستی
dull finish U کالیبر مرده
dull finish U رخده مرده
necrolatry U مرده پرستی
murrain U گوشت مرده
deadball U توپ مرده
exanimate U دل مرده وبیروح
autopsy U تشریح مرده
stillbirths U مرده زاد
parted U درگذشته مرده
living corpse U مرده متحرک
stillbirth U مرده زاد
the house is in my possession U خانه در تصرف من است خانه در دست من است
inheritance U مرده ریگ وراثت
he seems to have died U ازقرارمعلوم مرده است
cadaveric U دارای رنگ مرده
protoxlead U سنگ مرده مرتک
blast it U مرده شورش را ببرد
balefire U اتش مرده سوزانی
aeropause U منطقه جوی مرده
back lash eliminator U تعادل در مسیر مرده
gralloch U احشای گوزن مرده
Speak well of the dead . <proverb> U پشت سر مرده بد نگو.
departed U مرده درگذشته مرحوم
inheritances U مرده ریگ وراثت
eloge U ستایش شخص مرده
death masks U ماسک صورت مرده
sloughy U شبیه پوست مرده
time lag U فاصله زمانی مرده
time lags U فاصله زمانی مرده
necromimesis U خود مرده انگاری
He is not dead by any chance , is he ? U نکند مرده باشد ؟
d. paleness U رنگ ارام مرده
sequestrum U قسمت بافت مرده
autopsies U تشریح نسج مرده
autopsy U تشریح نسج مرده
still born U مرده زاییده شده
death mask U ماسک صورت مرده
plague on it U مرده شورش ببرد
cirerar yurn U فرف خاکستر مرده
palled U تابوت محتوی مرده حائل
palling U تابوت محتوی مرده حائل
sciomantic U غیبگو از روی سایه مرده
heritage U مرده ریگ سهم موروثی
palls U تابوت محتوی مرده حائل
natimortality U امار مرده زاییده شدگان
prosector U تشریح کننده بدن مرده
To be crazy about agirl . U کشته مرده دختری بودن
pall U تابوت محتوی مرده حائل
cadaverous U دارای رنگ پریده و مرده
deathy U مرگ نما مرده وار
it is not true that he is dead U اینکه میگویند مرده است حق ندارد
necrotic U دارای بافت مرده یااستخوان فاسد
postmortem U مرده رامعاینه وکالبد شکافی کردن
crematory U کورهای که لاشه مرده یااشغال را در ان می سوزانند
sciomacy U غیب گویی از روی سایه مرده
urns U گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
urn U گلدان یا فرف محتوی خاکستر مرده
f. pile or pyre U توده هیزم که مرده راروی ان میسوزانند
ossuary U فرف مخصوص نگاهداری استخوانهای مرده
funeral pyre U توده هیزم که مرده را روی ان میسوزانند
under hatches U زیر عرشه دوراز نظر مرده
wraiths U روح مرده کمی قبل یا پس از مرگ
wraith U روح مرده کمی قبل یا پس از مرگ
ossuary U محل امانت گذاری استخوان مرده
obsequial U وابسته به ایین تشیع جنازه باختم مرده
crematoriums U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
crematorium U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
crematoria U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
zombiism U اعتقاد به حلول و تجدید حیات جسمانی مرده
incinerators U کورهای که اشغال یا لاشه مرده در ان سوزانده و خاکسترمیشود
incinerator U کورهای که اشغال یا لاشه مرده در ان سوزانده و خاکسترمیشود
pyre U توده هیزم مخصوص اتش زدن جسد مرده
clavus U میخچه [پزشکی] [ضایعه ای پینه ای شکل از پوست مرده]
corn U میخچه [پزشکی] [ضایعه ای پینه ای شکل از پوست مرده]
lich gate U سرپوشیده گورستان کلیساکه مرده رادران می گذاشتندتاکشیش بیاید
twicer U حروف چینی که خودش هم چاپ کننده است دو مرده
pyres U توده هیزم مخصوص اتش زدن جسد مرده
transmigration U حلول روح مرده در بدن موجود زنده دیگری تبعید
But his body was eventually recovered. U اما ممکن بود او [مرد] فقط مرده بازیافته شود.
give someone an inch and they will take a mile <idiom> U اگربه مرده روبدی میگه کفن پولک دوزی میخواهم
hatchment U صفحهای که نشانهای خانوادگی وسلاح شخص تازه مرده راروی ان نمود
gavelkind U تقسیم مال کسی که بی وصیت مرده بطور برابر میان پسرانش
funeral home U محلی که دران مرده را جهت انجام مراسم تدفین یا سوزاندن اماده میکنند
infarct U ناحیهای که در اثر وقفه گردش خون دررگ بافتهای ان مرده باشد دچارانفارکتوس
zombi U روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
zombie U روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
direct loading U مجموعه نیروهائیکه مستقیمابه ساختمان اثر میکند وشامل بارهای زنده و مرده میباشد
zombies U روحی که بعقیده سیاه پوستان ببدن مرده حلول کرده و انراجان تازه بخشد
a dead language <idiom> U زبان مرده و منقرض شده [زبانی که دیگر آموزش داده نمی شود اما شاید برخی از کارشناسان از آن استفاده کنند.]
undertaker U کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
undertaking U کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
back frow U اولین شیار ایجاد شده توسط گاواهن که به شیار مرده معروف است
undertakers U کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
copyright U اثر یک نویسنده و... که پنجاه سال است مرده است ودیگری میتواند آن را چاپ کند
copyrights U اثر یک نویسنده و... که پنجاه سال است مرده است ودیگری میتواند آن را چاپ کند
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com