Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
power amplifier stage
U
مرحله فزون ساز توان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
modulated amplifier
U
مرحله فزون ساز تحمیلی
phased array
U
ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
power meter
U
دستگاه اندازه گیری توان توان سنج وات متر
eight bit system
U
کم توان که CPU آن می توان کلمات هشت بیتی را پردازش کند
creep
U
مرحله به مرحله جلو رفتن
creeps
U
مرحله به مرحله جلو رفتن
sequenced ejection
U
سیستم پرتاب مرحله به مرحله
sophistication
U
نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase
U
مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrogs
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrog
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler
U
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
rating
U
توان نامی توان قدرت
ratings
U
توان نامی توان قدرت
lsb
U
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
watts
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
A jars mouth may be stopped ,a mans cannot.
<proverb>
U
در کوزه را مى توان بست اما دهان آدمى را نمى توان بست.
volt ampere meter
U
دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
mini
U
کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
trans-
U
فزون
over graze
U
فزون چر
overactive
U
فزون کار
amplification
U
فزون سازی
polyuria
U
فزون ادراری
over irrigation
U
فزون ابیاری
amplifier
U
فزون ساز
overgrown
U
فزون رسته
amplifiers
U
فزون ساز
overreact
U
فزون واکنش کردن
overreacting
U
فزون واکنش کردن
overvaluing
U
فزون ارج کردن
overreacted
U
فزون واکنش کردن
overvalues
U
فزون ارج کردن
overvalued
U
فزون ارج کردن
overvalue
U
فزون ارج کردن
overreacts
U
فزون واکنش کردن
oversold
U
فزون فروشی کردن
oversell
U
فزون فروشی کردن
oversells
U
فزون فروشی کردن
overselling
U
فزون فروشی کردن
class ab amplifier
U
فزون ساز درجه ا ب
self consequence
U
خود فزون شماری
hypersexuality
U
فزون خواهی جنسی
sweep amplifier
U
فزون ساز روبنده
class c amplifier
U
فزون ساز درجه سی
class b amplifier
U
فزون ساز درجه ب
electron multiplier
U
فزون ساز الکترون
class a amplifier
U
فزون ساز درجه ا
cascode amplifier
U
فزون ساز کاسکودی
triode amplifier
U
فزون ساز سه قطبی
cathode follower
U
فزون ساز کاتدی
video amplifier
U
فزون ساز ویدئو
voltage amplification
U
فزون سازی ولت
amplifier tube
U
لامپ فزون ساز
abundancy motive
U
انگیزه فزون خواهی
public address amplifier
U
فزون ساز بلندگوی اجتماعات
overly
U
به طور مفرط فزون کارانه
voltage factor
U
ضریب فزون سازی دو الکترد
radio frequency amplifier
U
فزون ساز بسامد رادیویی
chrominance amplifier
U
فزون ساز رنگ تابی
microphone pre amplifier
U
پیش فزون ساز میکروفون
gas amplification factor
U
ضریب فزون سازی گاز
inflight phase
U
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
phasing
U
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
combat phase
U
مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phased attack
U
تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
flood discharge
U
بده فزون ابی بده سیل
phased attack
U
تک مرحله به مرحله
instar
U
مرحله
phase
U
مرحله
stroking
U
مرحله
stages
U
مرحله
step
U
مرحله
creeping attack
U
تک مرحله به مرحله
grade
U
مرحله
grades
U
مرحله
stepping
U
مرحله
stage
U
مرحله
strokes
U
مرحله
stroked
U
مرحله
scenes
U
مرحله
processes
U
مرحله
process
U
مرحله
rung
U
مرحله
phases
U
مرحله
phased
U
مرحله
scene
U
مرحله
stroke
U
مرحله
stepping
U
مرحله رتبه
milestone
U
مرحله برجسته
power stroke
U
مرحله قدرت
milestones
U
مرحله برجسته
one step operation
U
عمل تک مرحله
imprimis
U
در مرحله نخست
in the egg
U
در مرحله نخستین
stepping
U
مرحله پایه
developmental stage
U
مرحله پیشرفت
differential stage
U
مرحله تفاضلی
primordium
U
مرحله نخست
developmental stage
U
مرحله تکوینی
phases
U
مرحله عملیات
fission process
U
مرحله انشقاق
propagation sequence
U
مرحله انتشار
step
U
مرحله پایه
step
U
مرحله رتبه
fetch phase
U
مرحله واکشی
exhaust stroke
U
مرحله تخلیه
genital phase
U
مرحله تناسلی
oral stage
U
مرحله دهانی
in the first instance
U
در مرحله اول
grade
U
مرحله گراد
initiation sequence
U
مرحله اغازی
processes
U
مرحله جریان
job step
U
مرحله برنامه
phallic stage
U
مرحله التی
larval stage
U
مرحله کرمی
latency
U
مرحله پنهانی
assault phase
U
مرحله هجوم
anal stage
U
مرحله مقعدی
exhaust stroke
U
مرحله اگزوز
output stage
U
مرحله خروجی
drivers
U
مرحله تحریک
phase
U
مرحله عملیات
process
U
مرحله جریان
stages
U
درجه مرحله
modulator
U
مرحله تحمیل گر
phased
U
مرحله عملیات
grades
U
مرحله گراد
induction stroke
U
مرحله تنفس
point
U
مرحله قله
point
U
جهت مرحله
induction stroke
U
مرحله مکش
intake stroke
U
مرحله تنفس
intake stroke
U
مرحله مکش
buffer stage
U
مرحله میانگیر
stage
U
درجه مرحله
inextremis
U
در اخرین مرحله
oedipal stage
U
مرحله ادیپی
macro stage
U
مرحله کلان
an anxious time
U
مرحله پر اضطراب
periods
U
نوبت مرحله
recovery phase
U
مرحله شکوفائی
nth
U
در مرحله چند
training cycle
U
مرحله اموزش
recovery phase
U
مرحله رونق
termination stage
U
مرحله پایانی
termination phase
U
مرحله پایانی
solidifying process
U
مرحله انجماد
staping
U
مرحله بندی
period
U
نوبت مرحله
execute phase
U
مرحله اجرا
driver
U
مرحله تحریک
home stretch
U
مرحله نهایی
speed level
U
مرحله سرعت
speed stage
U
مرحله سرعت
qualifying
U
رسیدن به مرحله بعد
stages
U
پرده گاه مرحله
ossification
U
مرحله تشکیل استخوان
stadia
U
میدان ورزش مرحله
noviciate
U
مرحله تازه کاری
stadium
U
میدان ورزش مرحله
processes
U
جریان عمل مرحله
stadiums
U
میدان ورزش مرحله
pettifog
U
از مرحله پرت کردن
novitiate
U
مرحله تازه کاری
process
U
جریان عمل مرحله
incipient
U
اولیه مرحله ابتدایی
tick
U
سخت ترین مرحله
stage
U
پرده گاه مرحله
anal expulsive stage
U
مرحله مقعدی دفعی
anal retentive stage
U
مرحله مقعدی ضبطی
karyokinesis
U
مرحله تقسیم سلولی
ticks
U
سخت ترین مرحله
ticked
U
سخت ترین مرحله
entelechy
U
مرحله تشکیل وتحقق
fire for effect
U
مرحله تیر موثر
cladding process
U
مرحله روکش کاری
in leading
U
در مرحله شاگردی یا نوچگی
creeping barrage
U
سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
preverbal phase
U
مرحله پیش کلامی
first audio stage
U
مرحله صوتی نخست
diastolic phase
U
مرحله انبساطی قلب
milestone
U
مرحله مهمی اززندگی
milestones
U
مرحله مهمی اززندگی
turning points
U
مرحله قاطع نقطه تحول
embryos
U
گیاهک تخم مرحله بدوی
gastrula
U
مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
decline
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
monestrous
U
دارای یک مرحله فحلیت درسال
declined
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declines
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declining
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
Not to know what one is talking about.
U
از موضوع ( مرحله )پرت بودن
walk through
U
بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
rate determining step
U
مرحله تعیین کننده سرعت
embryo
U
گیاهک تخم مرحله بدوی
phasing
U
مرحله بندی کردن عملیات
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com