Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
prisere
U
مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
phased array
U
ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
evolutionary
U
تکاملی
evolutional
U
تکاملی
evolutionary socialism
U
سوسیالیسم تکاملی
sequenced ejection
U
سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creep
U
مرحله به مرحله جلو رفتن
creeps
U
مرحله به مرحله جلو رفتن
spike
[in a curve/development etc.]
U
پالس بسیار بلند و ناگهانی
[در نمودار تکاملی و غیره]
sophistication
U
نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
evolutionism
U
روش فکری کسانی که در جمیع امورمعتقد به سیر تکاملی هستند
sere
U
تغییر وسیر تکاملی محیط زیست گیاهان وجانوران خشک
boost phase
U
مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrogging
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrog
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler
U
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
evolutionary socialism
U
سوسیالیسم تکاملی سوسیالیسم ابداعی revisionism
inflight phase
U
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
phasing
U
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
combat phase
U
مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
clowns
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return
U
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowning
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned
U
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
U
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
inductive earthing
U
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
geotaxis
U
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancakes
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancake
U
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules
U
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
center field
U
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
frost heave
U
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus
U
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
honest john
U
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth
U
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side
U
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
tellurian
U
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up
U
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
geognosy
U
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
phased attack
U
تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
perelotok
U
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx
U
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain
U
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants
U
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
covenant runing with land
U
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land
U
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
U
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone
U
موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground
U
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
pershing
U
موشک زمین به زمین پرشینگ
lacrosse
U
نوعی موشک زمین به زمین
biosphere
U
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
little john
U
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
contour flight
U
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
talik
U
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
phases
U
مرحله
step
U
مرحله
stepping
U
مرحله
phased
U
مرحله
process
U
مرحله
processes
U
مرحله
stroke
U
مرحله
scenes
U
مرحله
scene
U
مرحله
rung
U
مرحله
stage
U
مرحله
instar
U
مرحله
stroked
U
مرحله
strokes
U
مرحله
creeping attack
U
تک مرحله به مرحله
phased attack
U
تک مرحله به مرحله
grades
U
مرحله
phase
U
مرحله
grade
U
مرحله
stroking
U
مرحله
stages
U
مرحله
dropped
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
U
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose
U
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
permafrost
U
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
critical point
U
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
stepping
U
مرحله رتبه
point
U
مرحله قله
differential stage
U
مرحله تفاضلی
solidifying process
U
مرحله انجماد
genital phase
U
مرحله تناسلی
stepping
U
مرحله پایه
termination phase
U
مرحله پایانی
termination stage
U
مرحله پایانی
point
U
جهت مرحله
grades
U
مرحله گراد
execute phase
U
مرحله اجرا
fission process
U
مرحله انشقاق
exhaust stroke
U
مرحله اگزوز
exhaust stroke
U
مرحله تخلیه
staping
U
مرحله بندی
training cycle
U
مرحله اموزش
stages
U
درجه مرحله
speed stage
U
مرحله سرعت
fetch phase
U
مرحله واکشی
grade
U
مرحله گراد
stage
U
درجه مرحله
developmental stage
U
مرحله پیشرفت
macro stage
U
مرحله کلان
one step operation
U
عمل تک مرحله
oral stage
U
مرحله دهانی
buffer stage
U
مرحله میانگیر
output stage
U
مرحله خروجی
initiation sequence
U
مرحله اغازی
inextremis
U
در اخرین مرحله
period
U
نوبت مرحله
periods
U
نوبت مرحله
intake stroke
U
مرحله مکش
oedipal stage
U
مرحله ادیپی
assault phase
U
مرحله هجوم
larval stage
U
مرحله کرمی
process
U
مرحله جریان
modulator
U
مرحله تحمیل گر
milestone
U
مرحله برجسته
processes
U
مرحله جریان
milestones
U
مرحله برجسته
job step
U
مرحله برنامه
latency
U
مرحله پنهانی
speed level
U
مرحله سرعت
anal stage
U
مرحله مقعدی
intake stroke
U
مرحله تنفس
phased
U
مرحله عملیات
propagation sequence
U
مرحله انتشار
nth
U
در مرحله چند
phase
U
مرحله عملیات
step
U
مرحله رتبه
step
U
مرحله پایه
recovery phase
U
مرحله شکوفائی
induction stroke
U
مرحله تنفس
recovery phase
U
مرحله رونق
drivers
U
مرحله تحریک
primordium
U
مرحله نخست
home stretch
U
مرحله نهایی
phallic stage
U
مرحله التی
induction stroke
U
مرحله مکش
in the first instance
U
در مرحله اول
phases
U
مرحله عملیات
an anxious time
U
مرحله پر اضطراب
driver
U
مرحله تحریک
developmental stage
U
مرحله تکوینی
in the egg
U
در مرحله نخستین
power stroke
U
مرحله قدرت
imprimis
U
در مرحله نخست
karyokinesis
U
مرحله تقسیم سلولی
milestone
U
مرحله مهمی اززندگی
milestones
U
مرحله مهمی اززندگی
ossification
U
مرحله تشکیل استخوان
noviciate
U
مرحله تازه کاری
ticks
U
سخت ترین مرحله
ticked
U
سخت ترین مرحله
pettifog
U
از مرحله پرت کردن
tick
U
سخت ترین مرحله
preverbal phase
U
مرحله پیش کلامی
in leading
U
در مرحله شاگردی یا نوچگی
novitiate
U
مرحله تازه کاری
diastolic phase
U
مرحله انبساطی قلب
stages
U
پرده گاه مرحله
stadia
U
میدان ورزش مرحله
cladding process
U
مرحله روکش کاری
first audio stage
U
مرحله صوتی نخست
fire for effect
U
مرحله تیر موثر
entelechy
U
مرحله تشکیل وتحقق
creeping barrage
U
سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
qualifying
U
رسیدن به مرحله بعد
processes
U
جریان عمل مرحله
anal expulsive stage
U
مرحله مقعدی دفعی
process
U
جریان عمل مرحله
stadium
U
میدان ورزش مرحله
stadiums
U
میدان ورزش مرحله
incipient
U
اولیه مرحله ابتدایی
stage
U
پرده گاه مرحله
anal retentive stage
U
مرحله مقعدی ضبطی
Not to know what one is talking about.
U
از موضوع ( مرحله )پرت بودن
metoestrus
U
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
phasing
U
مرحله بندی کردن عملیات
metestrus
U
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
rate determining step
U
مرحله تعیین کننده سرعت
monestrous
U
دارای یک مرحله فحلیت درسال
power amplifier stage
U
مرحله فزون ساز توان
modulated amplifier
U
مرحله فزون ساز تحمیلی
declining
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declines
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declined
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
decline
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
phased conversion
U
تبدیل مرحله بندی شده
embryos
U
گیاهک تخم مرحله بدوی
embryo
U
گیاهک تخم مرحله بدوی
turning point
U
مرحله قاطع نقطه تحول
walk through
U
بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
stage
U
مرحله دار شدن اشکوب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com