Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
oral stage
U
مرحله دهانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
phased array
U
ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
creeps
U
مرحله به مرحله جلو رفتن
creep
U
مرحله به مرحله جلو رفتن
sequenced ejection
U
سیستم پرتاب مرحله به مرحله
sophistication
U
نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase
U
مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrog
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
peroral
U
دهانی
buccal
U
دهانی
stomatal
U
دهانی
stomatic
U
دهانی
swearword
U
بد دهانی
anastomosis
U
هم دهانی
triforium
U
سه دهانی
oral
U
دهانی
orals
U
دهانی
scurrility
U
بد دهانی
stomal
U
دهانی
oral sadism
U
ازارگری دهانی
palatal
U
وابسته سق دهانی
noma
U
غانقرایای تو دهانی
oral zone
U
ناحیه دهانی
oral eroticism
U
شهوت دهانی
oral character
U
منش دهانی
orality
U
شهوت دهانی
oral dependence
U
وابستگی دهانی
assembler
U
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
oral dyskinesia
U
حرکت پریشی دهانی
oral intercourse
U
رابطه جنسی دهانی
oral aggressive type
U
سنخ دهانی- پرخاشی
oral passive type
U
سنخ دهانی- پذیرشی
gnathite
U
یکی از زوائد دهانی بند پایان
inflight phase
U
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
phasing
U
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
combat phase
U
مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phased attack
U
تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
scene
U
مرحله
scenes
U
مرحله
process
U
مرحله
processes
U
مرحله
creeping attack
U
تک مرحله به مرحله
instar
U
مرحله
phase
U
مرحله
phased
U
مرحله
phases
U
مرحله
grade
U
مرحله
phased attack
U
تک مرحله به مرحله
strokes
U
مرحله
stroke
U
مرحله
stepping
U
مرحله
step
U
مرحله
rung
U
مرحله
stages
U
مرحله
stage
U
مرحله
stroking
U
مرحله
stroked
U
مرحله
grades
U
مرحله
exhaust stroke
U
مرحله تخلیه
fetch phase
U
مرحله واکشی
fission process
U
مرحله انشقاق
genital phase
U
مرحله تناسلی
an anxious time
U
مرحله پر اضطراب
recovery phase
U
مرحله شکوفائی
execute phase
U
مرحله اجرا
assault phase
U
مرحله هجوم
speed level
U
مرحله سرعت
buffer stage
U
مرحله میانگیر
home stretch
U
مرحله نهایی
developmental stage
U
مرحله تکوینی
developmental stage
U
مرحله پیشرفت
differential stage
U
مرحله تفاضلی
exhaust stroke
U
مرحله اگزوز
imprimis
U
در مرحله نخست
training cycle
U
مرحله اموزش
propagation sequence
U
مرحله انتشار
larval stage
U
مرحله کرمی
primordium
U
مرحله نخست
power stroke
U
مرحله قدرت
latency
U
مرحله پنهانی
speed stage
U
مرحله سرعت
macro stage
U
مرحله کلان
modulator
U
مرحله تحمیل گر
phallic stage
U
مرحله التی
output stage
U
مرحله خروجی
oedipal stage
U
مرحله ادیپی
initiation sequence
U
مرحله اغازی
recovery phase
U
مرحله رونق
termination stage
U
مرحله پایانی
in the egg
U
در مرحله نخستین
in the first instance
U
در مرحله اول
induction stroke
U
مرحله تنفس
termination phase
U
مرحله پایانی
staping
U
مرحله بندی
solidifying process
U
مرحله انجماد
induction stroke
U
مرحله مکش
intake stroke
U
مرحله تنفس
intake stroke
U
مرحله مکش
inextremis
U
در اخرین مرحله
one step operation
U
عمل تک مرحله
anal stage
U
مرحله مقعدی
processes
U
مرحله جریان
stages
U
درجه مرحله
grades
U
مرحله گراد
stage
U
درجه مرحله
period
U
نوبت مرحله
step
U
مرحله رتبه
stepping
U
مرحله پایه
point
U
جهت مرحله
nth
U
در مرحله چند
milestone
U
مرحله برجسته
point
U
مرحله قله
stepping
U
مرحله رتبه
process
U
مرحله جریان
job step
U
مرحله برنامه
periods
U
نوبت مرحله
grade
U
مرحله گراد
drivers
U
مرحله تحریک
driver
U
مرحله تحریک
milestones
U
مرحله برجسته
phase
U
مرحله عملیات
phased
U
مرحله عملیات
step
U
مرحله پایه
phases
U
مرحله عملیات
ossification
U
مرحله تشکیل استخوان
in leading
U
در مرحله شاگردی یا نوچگی
pettifog
U
از مرحله پرت کردن
tick
U
سخت ترین مرحله
stage
U
پرده گاه مرحله
stages
U
پرده گاه مرحله
ticked
U
سخت ترین مرحله
ticks
U
سخت ترین مرحله
karyokinesis
U
مرحله تقسیم سلولی
novitiate
U
مرحله تازه کاری
noviciate
U
مرحله تازه کاری
incipient
U
اولیه مرحله ابتدایی
stadiums
U
میدان ورزش مرحله
anal retentive stage
U
مرحله مقعدی ضبطی
qualifying
U
رسیدن به مرحله بعد
preverbal phase
U
مرحله پیش کلامی
creeping barrage
U
سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
stadia
U
میدان ورزش مرحله
cladding process
U
مرحله روکش کاری
stadium
U
میدان ورزش مرحله
processes
U
جریان عمل مرحله
diastolic phase
U
مرحله انبساطی قلب
first audio stage
U
مرحله صوتی نخست
fire for effect
U
مرحله تیر موثر
milestone
U
مرحله مهمی اززندگی
anal expulsive stage
U
مرحله مقعدی دفعی
process
U
جریان عمل مرحله
entelechy
U
مرحله تشکیل وتحقق
milestones
U
مرحله مهمی اززندگی
rate determining step
U
مرحله تعیین کننده سرعت
phasing
U
مرحله بندی کردن عملیات
subcritical
U
زیر مرحله خطرناک وبحرانی
stages
U
مرحله دار شدن اشکوب
single stepping
U
در یک مرحله انجام دادن یا شدن
phased conversion
U
تبدیل مرحله بندی شده
stage
U
مرحله دار شدن اشکوب
monestrous
U
دارای یک مرحله فحلیت درسال
turning point
U
مرحله قاطع نقطه تحول
power amplifier stage
U
مرحله فزون ساز توان
walk through
U
بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
Not to know what one is talking about.
U
از موضوع ( مرحله )پرت بودن
gastrula
U
مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
declining
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declines
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declined
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
metoestrus
U
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
metestrus
U
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
turning points
U
مرحله قاطع نقطه تحول
embryo
U
گیاهک تخم مرحله بدوی
embryos
U
گیاهک تخم مرحله بدوی
decline
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
modulated amplifier
U
مرحله فزون ساز تحمیلی
job lot
U
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
prisere
U
مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
prophase
U
مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
job lots
U
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
reentry phase
U
مرحله دخول مجدد موشک درجو
finallist
U
کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
terminal phase
U
مرحله اخر مسیر حرکت موشک
systole
U
مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
tabula rasa
U
مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
the next process is weaving
U
عمل یا مرحله بعداز بافتن است
showdown
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
stretch runner
U
تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
showdowns
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
telophase
U
اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
to nip or crush in the bud
U
در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
driven
U
که هر مرحله اجرا مربوط به عمل خارجی است
idiolect
U
طرزبیان و لحن سخن شخص در یک مرحله زندگی
cim
U
استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت
disc
U
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
interrupt
U
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interlace
U
روش ساخت تصویر روی صفحه تلویزیونی در دو مرحله
dual
U
صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com