Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
process
U
مرحله جریان
processes
U
مرحله جریان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
process
U
جریان عمل مرحله
processes
U
جریان عمل مرحله
phased array
U
ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
Other Matches
marking current
U
جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
creep
U
مرحله به مرحله جلو رفتن
sequenced ejection
U
سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creeps
U
مرحله به مرحله جلو رفتن
sophistication
U
نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase
U
مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrogged
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrog
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler
U
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
leakage current
U
جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
all mains receiver
U
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flow
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows
U
سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull
U
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit
U
جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
currents
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
current
U
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts
U
جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
amps
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp
U
واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
inflight phase
U
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
heterodyne
U
ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor
U
مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
combat phase
U
مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phasing
U
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
constrictor
U
گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
induction current
U
جریان القاء شده جریان تحریک
counter current
U
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
constant current
U
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
runoff coefficient
U
ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number
U
این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current compensation
U
کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
three phase current
U
جریان سه فاز جریان دوار
current flow
U
سیلان جریان فلوی جریان
parasitic current
U
جریان نشتی جریان خارجی
phased attack
U
تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
gresham's law
U
پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart
U
انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter
U
دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry
U
شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
vortex ring state
U
حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
fet
U
وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
scene
U
مرحله
rung
U
مرحله
stage
U
مرحله
step
U
مرحله
scenes
U
مرحله
process
U
مرحله
grades
U
مرحله
strokes
U
مرحله
stepping
U
مرحله
processes
U
مرحله
stroke
U
مرحله
stroked
U
مرحله
phases
U
مرحله
phased
U
مرحله
stroking
U
مرحله
stages
U
مرحله
phase
U
مرحله
instar
U
مرحله
phased attack
U
تک مرحله به مرحله
creeping attack
U
تک مرحله به مرحله
grade
U
مرحله
buffer stage
U
مرحله میانگیر
initiation sequence
U
مرحله اغازی
assault phase
U
مرحله هجوم
speed level
U
مرحله سرعت
speed stage
U
مرحله سرعت
inextremis
U
در اخرین مرحله
phases
U
مرحله عملیات
execute phase
U
مرحله اجرا
phased
U
مرحله عملیات
recovery phase
U
مرحله رونق
output stage
U
مرحله خروجی
differential stage
U
مرحله تفاضلی
oedipal stage
U
مرحله ادیپی
one step operation
U
عمل تک مرحله
larval stage
U
مرحله کرمی
oral stage
U
مرحله دهانی
latency
U
مرحله پنهانی
fetch phase
U
مرحله واکشی
recovery phase
U
مرحله شکوفائی
genital phase
U
مرحله تناسلی
primordium
U
مرحله نخست
anal stage
U
مرحله مقعدی
intake stroke
U
مرحله تنفس
phase
U
مرحله عملیات
induction stroke
U
مرحله مکش
training cycle
U
مرحله اموزش
solidifying process
U
مرحله انجماد
grade
U
مرحله گراد
in the first instance
U
در مرحله اول
intake stroke
U
مرحله مکش
milestone
U
مرحله برجسته
milestones
U
مرحله برجسته
staping
U
مرحله بندی
point
U
جهت مرحله
point
U
مرحله قله
grades
U
مرحله گراد
fission process
U
مرحله انشقاق
stage
U
درجه مرحله
phallic stage
U
مرحله التی
induction stroke
U
مرحله تنفس
exhaust stroke
U
مرحله اگزوز
drivers
U
مرحله تحریک
driver
U
مرحله تحریک
nth
U
در مرحله چند
termination phase
U
مرحله پایانی
exhaust stroke
U
مرحله تخلیه
termination stage
U
مرحله پایانی
stages
U
درجه مرحله
imprimis
U
در مرحله نخست
in the egg
U
در مرحله نخستین
propagation sequence
U
مرحله انتشار
job step
U
مرحله برنامه
an anxious time
U
مرحله پر اضطراب
power stroke
U
مرحله قدرت
periods
U
نوبت مرحله
period
U
نوبت مرحله
stepping
U
مرحله رتبه
modulator
U
مرحله تحمیل گر
step
U
مرحله رتبه
stepping
U
مرحله پایه
developmental stage
U
مرحله تکوینی
step
U
مرحله پایه
macro stage
U
مرحله کلان
developmental stage
U
مرحله پیشرفت
home stretch
U
مرحله نهایی
novitiate
U
مرحله تازه کاری
stages
U
پرده گاه مرحله
milestones
U
مرحله مهمی اززندگی
ossification
U
مرحله تشکیل استخوان
diastolic phase
U
مرحله انبساطی قلب
preverbal phase
U
مرحله پیش کلامی
noviciate
U
مرحله تازه کاری
in leading
U
در مرحله شاگردی یا نوچگی
cladding process
U
مرحله روکش کاری
ticks
U
سخت ترین مرحله
ticked
U
سخت ترین مرحله
tick
U
سخت ترین مرحله
stage
U
پرده گاه مرحله
fire for effect
U
مرحله تیر موثر
first audio stage
U
مرحله صوتی نخست
milestone
U
مرحله مهمی اززندگی
stadiums
U
میدان ورزش مرحله
stadia
U
میدان ورزش مرحله
incipient
U
اولیه مرحله ابتدایی
entelechy
U
مرحله تشکیل وتحقق
anal retentive stage
U
مرحله مقعدی ضبطی
pettifog
U
از مرحله پرت کردن
qualifying
U
رسیدن به مرحله بعد
creeping barrage
U
سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
anal expulsive stage
U
مرحله مقعدی دفعی
karyokinesis
U
مرحله تقسیم سلولی
stadium
U
میدان ورزش مرحله
alternators
U
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer
U
ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
d.c. machine
U
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
alternator
U
ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
electromagnetism
U
پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
phased conversion
U
تبدیل مرحله بندی شده
phasing
U
مرحله بندی کردن عملیات
turning points
U
مرحله قاطع نقطه تحول
modulated amplifier
U
مرحله فزون ساز تحمیلی
single stepping
U
در یک مرحله انجام دادن یا شدن
stage
U
مرحله دار شدن اشکوب
turning point
U
مرحله قاطع نقطه تحول
gastrula
U
مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
stages
U
مرحله دار شدن اشکوب
Not to know what one is talking about.
U
از موضوع ( مرحله )پرت بودن
embryos
U
گیاهک تخم مرحله بدوی
declines
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
metoestrus
U
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
declined
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
decline
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
monestrous
U
دارای یک مرحله فحلیت درسال
walk through
U
بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
embryo
U
گیاهک تخم مرحله بدوی
metestrus
U
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
power amplifier stage
U
مرحله فزون ساز توان
rate determining step
U
مرحله تعیین کننده سرعت
subcritical
U
زیر مرحله خطرناک وبحرانی
declining
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
tabula rasa
U
مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
the next process is weaving
U
عمل یا مرحله بعداز بافتن است
stretch runner
U
تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
systole
U
مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
prophase
U
مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
reentry phase
U
مرحله دخول مجدد موشک درجو
showdown
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
job lots
U
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
finallist
U
کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
showdowns
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
terminal phase
U
مرحله اخر مسیر حرکت موشک
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com