English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 219 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
stroke U مرحله
stroked U مرحله
strokes U مرحله
stroking U مرحله
step U مرحله
stepping U مرحله
grade U مرحله
grades U مرحله
stage U مرحله
stages U مرحله
phase U مرحله
phased U مرحله
phases U مرحله
rung U مرحله
scene U مرحله
scenes U مرحله
process U مرحله
processes U مرحله
instar U مرحله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
phased array U ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
creeps U مرحله به مرحله جلو رفتن
sequenced ejection U سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creep U مرحله به مرحله جلو رفتن
sophistication U نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase U مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrog U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs U پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler U اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
inflight phase U مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
combat phase U مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phasing U مرحله بندی مرحله بندی عملیات
phased attack U تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
creeping attack U تک مرحله به مرحله
phased attack U تک مرحله به مرحله
developmental stage U مرحله تکوینی
home stretch U مرحله نهایی
termination stage U مرحله پایانی
termination phase U مرحله پایانی
staping U مرحله بندی
solidifying process U مرحله انجماد
recovery phase U مرحله رونق
an anxious time U مرحله پر اضطراب
training cycle U مرحله اموزش
buffer stage U مرحله میانگیر
process U مرحله جریان
speed level U مرحله سرعت
processes U مرحله جریان
anal stage U مرحله مقعدی
assault phase U مرحله هجوم
intake stroke U مرحله مکش
recovery phase U مرحله شکوفائی
propagation sequence U مرحله انتشار
primordium U مرحله نخست
imprimis U در مرحله نخست
in the egg U در مرحله نخستین
oedipal stage U مرحله ادیپی
induction stroke U مرحله تنفس
modulator U مرحله تحمیل گر
induction stroke U مرحله مکش
intake stroke U مرحله تنفس
inextremis U در اخرین مرحله
initiation sequence U مرحله اغازی
macro stage U مرحله کلان
latency U مرحله پنهانی
job step U مرحله برنامه
one step operation U عمل تک مرحله
genital phase U مرحله تناسلی
power stroke U مرحله قدرت
speed stage U مرحله سرعت
developmental stage U مرحله پیشرفت
phallic stage U مرحله التی
output stage U مرحله خروجی
differential stage U مرحله تفاضلی
execute phase U مرحله اجرا
exhaust stroke U مرحله اگزوز
exhaust stroke U مرحله تخلیه
fetch phase U مرحله واکشی
fission process U مرحله انشقاق
oral stage U مرحله دهانی
larval stage U مرحله کرمی
periods U نوبت مرحله
grade U مرحله گراد
grades U مرحله گراد
point U مرحله قله
point U جهت مرحله
stage U درجه مرحله
stages U درجه مرحله
phases U مرحله عملیات
nth U در مرحله چند
driver U مرحله تحریک
drivers U مرحله تحریک
phased U مرحله عملیات
phase U مرحله عملیات
stepping U مرحله رتبه
stepping U مرحله پایه
step U مرحله رتبه
milestone U مرحله برجسته
milestones U مرحله برجسته
period U نوبت مرحله
step U مرحله پایه
in the first instance U در مرحله اول
novitiate U مرحله تازه کاری
milestone U مرحله مهمی اززندگی
tick U سخت ترین مرحله
milestones U مرحله مهمی اززندگی
karyokinesis U مرحله تقسیم سلولی
pettifog U از مرحله پرت کردن
ticks U سخت ترین مرحله
preverbal phase U مرحله پیش کلامی
fire for effect U مرحله تیر موثر
first audio stage U مرحله صوتی نخست
ticked U سخت ترین مرحله
stages U پرده گاه مرحله
in leading U در مرحله شاگردی یا نوچگی
noviciate U مرحله تازه کاری
stage U پرده گاه مرحله
ossification U مرحله تشکیل استخوان
entelechy U مرحله تشکیل وتحقق
qualifying U رسیدن به مرحله بعد
stadium U میدان ورزش مرحله
anal retentive stage U مرحله مقعدی ضبطی
anal expulsive stage U مرحله مقعدی دفعی
stadiums U میدان ورزش مرحله
stadia U میدان ورزش مرحله
processes U جریان عمل مرحله
process U جریان عمل مرحله
cladding process U مرحله روکش کاری
creeping barrage U سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
incipient U اولیه مرحله ابتدایی
diastolic phase U مرحله انبساطی قلب
modulated amplifier U مرحله فزون ساز تحمیلی
metoestrus U مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
metestrus U مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
single stepping U در یک مرحله انجام دادن یا شدن
Not to know what one is talking about. U از موضوع ( مرحله )پرت بودن
turning point U مرحله قاطع نقطه تحول
phasing U مرحله بندی کردن عملیات
phased conversion U تبدیل مرحله بندی شده
gastrula U مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
rate determining step U مرحله تعیین کننده سرعت
turning points U مرحله قاطع نقطه تحول
stages U مرحله دار شدن اشکوب
power amplifier stage U مرحله فزون ساز توان
embryo U گیاهک تخم مرحله بدوی
declined U مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
decline U مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
stage U مرحله دار شدن اشکوب
walk through U بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
declines U مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declining U مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
monestrous U دارای یک مرحله فحلیت درسال
embryos U گیاهک تخم مرحله بدوی
subcritical U زیر مرحله خطرناک وبحرانی
prophase U مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
prisere U مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
the next process is weaving U عمل یا مرحله بعداز بافتن است
finallist U کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
terminal phase U مرحله اخر مسیر حرکت موشک
showdowns U مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
showdown U مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
job lot U مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
tabula rasa U مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
job lots U مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
systole U مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
stretch runner U تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
reentry phase U مرحله دخول مجدد موشک درجو
cim U استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت
to nip or crush in the bud U در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
telophase U اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
idiolect U طرزبیان و لحن سخن شخص در یک مرحله زندگی
driven U که هر مرحله اجرا مربوط به عمل خارجی است
quick stage U ان مرحله ازابستنی که زن جنبش بچه رادرزهدان خودحس میکند
generations U مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
interrupting U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupt U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupts U توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interlace U روش ساخت تصویر روی صفحه تلویزیونی در دو مرحله
dual U صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
in love - engaged - married U عاشق . نامزد . متاهل [مرحله هایی که تا ازدواج طی میشوند]
generation U مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
discs U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
phylesis U مرحله سیرتکامل وپیدایش نژادهای مختلف جانور وگیاه
disc U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
brake mean effective pressure U مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
germ layer U یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
to turn the corner <idiom> U بهبود یافتن پس از گذشت مرحله دشواری یا بحرانی [اصطلاح روزمره]
drive to maturity U جهش بسوی کمال چهارمین مرحله رشد در نظریه روستو
teliospore U جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
puerperium U مرحله بین زایمان واعاده زهدان بحال اولیه خود
debuts U نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
debut U نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
random access U رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند
process U نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
processes U نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
decentralized data processing U پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی
event driven U برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
irrationlism U اصول عقایدکسانی که رسیدن به مرحله یقین را از طریق اشراق والهام ممکن می دانستند
blisk U هر مرحله از روتورتوربینهای خطی که در ان دیسک و تیغه ها بصورت یکپارچه ساخته شده اند
critical path analysis U استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
roving U نخ نیم تاب [نخی که از حالت فتیله درآمده و در مرحله قبل از تبدیل شدن به نخ باشد.]
invitation U قابل دیدن رو صفحه DTP یا طرح گرافیکی در مرحله طراحی ولی چاپ نشده
invitations U قابل دیدن رو صفحه DTP یا طرح گرافیکی در مرحله طراحی ولی چاپ نشده
single yarn U نخ یک لا [این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.]
estrus U مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد
esturm U مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد
walkthrough U جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
page U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
paged U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
pages U چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
stage payments U پرداختهای مرحلهای پرداختهای که در چند مرحله صورت میگیرد
transition U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions U عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
generations U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
generation U مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
polymorph U عضو یا موجود چند شکلی موجود زنده ایکه چندین مرحله تغییر ودگردیسی داشته باشد
assaulted U مرحله هجوم درعملیات اب خاکی هجوم کردن
assault U مرحله هجوم درعملیات اب خاکی هجوم کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com