English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (629 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
square U مرتب کردن کلاه
squared U مرتب کردن کلاه
squares U مرتب کردن کلاه
squaring U مرتب کردن کلاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
To live on borrowed money . To play for time . U این کلاه آن کلاه کردن ( کلاه کلاه کردن )
sort U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorts U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
sorted U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند تا مرتب شوند
filing U 1-مرتب کردن متن ها. 2-متن هایی که باید مرتب شوند
formats U روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
format U روش خاص مرتب کردن متن یا داده . روش مرتب کردن داده روی دیسک
phyrgian cap U یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
glengarry U نوعی کلاه شبیه کلاه بره که کوهستانیهای اسکاتلند بسرمیگذارند
bubble sort U روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند
sort U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sorts U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
sorted U روش مرتب سازی که مرتب جفت داده ها را عوض میکند
exchanged U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanging U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchanges U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
merge sorting algorithm U الگوریتمی که در ان محتویات دو ارایه مرتب برای ایجادارایه مرتب سوم ترکیب می شوند
exchange U روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
cask U کلاه جنگی کلاه خود
casks U کلاه جنگی کلاه خود
get round the law U با کلاه شرعی از اجرای قانون طفره رفتن کلاه شرعی سرچیزی گذاشتن
sort U برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorted U برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
sorts U برنامهای که امکان مرتب سازی فایلهای جدید وسپس ترکیب آنها به صورت مرتب در فایلهای موجود را فراهم میکند
jasey U کلاه گیس کلاه گیس تهیه شده از پشم تابیده
defrauds U کلاه برداری کردن
defrauding U کلاه برداری کردن
defraud U کلاه برداری کردن
defrauded U کلاه برداری کردن
To search ones conscience . U کلاه خود را قا ضی کردن
to block a hat U قالب کردن یک کلاه
gather U و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
justifications U مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
gathered U و مرتب کردن و وارد کردن آن به روش درست در پایگاه داده
justification U مرتب کردن خط وط با یک پهنای مشخص و قط ع کردن کلمات بزرگ در انتهای خط
semi processed data U داده خام که پردازش شده است مثل مرتب کردن , ضبط کردن , تشخیص خطا..
tidied U مرتب کردن
tidier U مرتب کردن
tidies U مرتب کردن
tidiest U مرتب کردن
to map out U مرتب کردن
draw up U مرتب کردن
tidying U مرتب کردن
collocated U مرتب کردن
order U مرتب کردن
collocates U مرتب کردن
collocating U مرتب کردن
tidy U مرتب کردن
graduate U مرتب کردن
fix up U مرتب کردن
collocate U مرتب کردن
marshaled U مرتب کردن
marshaling U مرتب کردن
straighten up <idiom> U مرتب کردن
marshalled U مرتب کردن
marshals U مرتب کردن
clean U مرتب کردن
graduating U مرتب کردن
graduates U مرتب کردن
to put to rights U مرتب کردن
to cleanvp U مرتب کردن
set in order U مرتب کردن
lineup U مرتب کردن
regularised U مرتب کردن
arrange U مرتب کردن
cleans U مرتب کردن
collating U مرتب کردن
collate U مرتب کردن
collates U مرتب کردن
collated U مرتب کردن
concerts U مرتب کردن
concert U مرتب کردن
clear up U مرتب کردن
arranging U مرتب کردن
marshal U مرتب کردن
arranges U مرتب کردن
arranged U مرتب کردن
cleanest U مرتب کردن
regularized U مرتب کردن
regularizes U مرتب کردن
regularizing U مرتب کردن
cleaned U مرتب کردن
regularize U مرتب کردن
put straight U مرتب کردن
regularising U مرتب کردن
regularises U مرتب کردن
swindle U کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
swindles U کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
swindled U کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
serviced U برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
service U برنامه مفید برای فعایتخای روزمره مثل جستجو فایل , کپی کردن , مرتب کردن , رفع خطا و..
to fix up U مرتب کردن جادادن
insertion sorting algorithm U الگوریتم مرتب کردن
sets U نهادن مرتب کردن
quicksort U مرتب کردن سریع
set U نهادن مرتب کردن
data processing U مرتب کردن داده ها
redd U مرتب کردن رهاساختن
reorder U دوباره مرتب کردن
oscillating sort U مرتب کردن نوسانی
setting up U نهادن مرتب کردن
ripple sort U مرتب کردن موجی
shipshape U مرتب کردن منظم
selection sort U مرتب کردن گزینشی
internal sort U مرتب کردن درونی
pick up <idiom> U تمیز ،مرتب کردن
tree sort U مرتب کردن درختی
block sort U مرتب کردن بلاکی
distributive sort U مرتب کردن توزیعی
bubble sort U مرتب کردن حبابی
collating sort U مرتب کردن داده
multipass sort U مرتب کردن چند گذری
juxtaposition U مرتب کردن موضوعات در کنار هم
sequence U به ترتیب مرتب کردن دنباله
sequences U به ترتیب مرتب کردن دنباله
polyphase sort U مرتب کردن چند فازی
collection U و مرتب کردن در پایگاه داده
exchange sorting algorithm U مرتب کردن به روش حبابی
collections U و مرتب کردن در پایگاه داده
multireel sorting U مرتب کردن چند حلقهای
multifile sorting U مرتب کردن چند فایلی
clear the decks <idiom> U همه جارا مرتب کردن
radix sorting algorithm U الگوریتم مرتب کردن مبنایی
sorting network U شبکه مرتب کردن داده ها
To do up the room. U اتاق را درست کردن ( مرتب کردن )
spearing U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spears U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
speared U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
spear U سد کردن راه حریف با کوفتن کلاه خود به سینه او
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
quicksort U روش مرتب کردن سریع فایل
scheduling U مرتب کردن ترتیب پردازش کارها
adjust U مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
selectively U مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
organizing U مرتب کردن ارایش دادن موضع
organizes U مرتب کردن ارایش دادن موضع
organize U مرتب کردن ارایش دادن موضع
selective U مرتب کردن بخشی از داده ها به ترتیب
organising U مرتب کردن ارایش دادن موضع
organises U مرتب کردن ارایش دادن موضع
adjusting U مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
alphameric U مرتب کردن حروف و اعدادبترتیب تقدم
make room for someone or something <idiom> U برای چیزی اوضاع را مرتب کردن
adjusts U مرتب کردن مهره شطرنج ژادوب
jobs U مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند
alphasort U مرتب کردن داده به ترتیب حروف الفبا
filing system U روش مرتب کردن متن ها برای مراجعه
job U مرتب کردن کارهایی که باید پردازش شوند
drum sorting U مرتب کردن با حافظه کمکی استوانهای مغناطیسی
modiste U کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
format U تعویض روشن مرتب کردن داده یا متن در یک محل
permutations U تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
justifying U دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز
justifies U دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز
formats U تعویض روشن مرتب کردن داده یا متن در یک محل
permutation U تعداد روشهای مختلف برای مرتب کردن چیزی
justify U دستور جلوگیری از مرتب کردن متن در کلمه پرداز
pass U یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
passed U یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
clock U باسهای مرتب برای زمان بیندی یا همگام کردن
organizations U روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
organization U روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
organisations U روش مرتب کردن چیزی تا به خوبی کار کند
passes U یک اجرا از لیست موضوعات برا ی مرتب کردن آنها
clocks U باسهای مرتب برای زمان بیندی یا همگام کردن
chronologize U بترتیب زمان قراردادن موافق تاریخ مرتب کردن
digital sorting U روش مرتب کردن شبیه ماشینهای جدول بندی
ranges U مرتب کردن میزان کردن
serialized U مرتب کردن سریال کردن
straighten U درست کردن مرتب کردن
straightened U درست کردن مرتب کردن
straightens U درست کردن مرتب کردن
range U مرتب کردن میزان کردن
straightening U درست کردن مرتب کردن
ranged U مرتب کردن میزان کردن
dispose U مرتب کردن مستعد کردن
serialised U مرتب کردن سریال کردن
serializing U مرتب کردن سریال کردن
serialising U مرتب کردن سریال کردن
serialize U مرتب کردن سریال کردن
serialises U مرتب کردن سریال کردن
serializes U مرتب کردن سریال کردن
sort U مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
internal sort U مرتب کردن برنامه فقط با استفاده از حافظه اصلی سیستم
mercury delay line U روش مرتب کردن داده ها به صورت پاس ها در طول جیوه
sorted U مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
sorts U مرتب کردن داده طبق سیستم روی دستورات کاربر
utility U برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
weighting U مرتب کردن کاربران , برنامه ها یا تاریخ با توجه به اهمیت یا اولویت آنها
WAVE file U روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
formats U مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
indexes U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
index U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
pair exchange sorting algorithm U نوعی الگوریتم مرتب کردن مستلزم مقایسه دادههای زوج بندی شده
indexed U لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
WAV file U روش استاندارد مرتب کردن سیگنال آنالوگ به صورت دیجیتال در O ویندوز ماکروسافت .
format U مرتب کردن متن به طوری که به صورت چاپی روی کاغذ فاهر شود
right U مرتب کردن متن و حروف خالی به طوری که حاشیه سمت راسب مستقیم قرار گیرد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com