Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
focal
U
مربوط به کانون عدسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
focuses
U
کانون عدسی
focussing
U
کانون عدسی
focused
U
کانون عدسی
focusses
U
کانون عدسی
focussed
U
کانون عدسی
focus
U
کانون عدسی
focal plane
U
افق مار بر کانون عدسی
zoom lenses
U
عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
zoom lens
U
عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
lens distortion
U
خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
focussing
U
کانون
focusses
U
کانون
fireplaces
U
کانون
confocal
U
هم کانون
focal spot
U
کانون
focuses
U
کانون
focalpoint
U
کانون
fireplace
U
کانون
focused
U
کانون
focus
U
کانون
focussed
U
کانون
eyepiece
U
عدسی
glass
U
عدسی
bifocal lens
U
عدسی
eyepieces
U
عدسی
lentoid
U
عدسی
lentiform
U
عدسی
lens
U
عدسی
image focal point
U
کانون تصویر
focal point
U
کانون توجه
focussed
U
به کانون دراوردن
magnetic focus
U
کانون مغناطیسی
seismic focus
U
کانون زلزله
focal surface
U
سطح کانون
bar association
U
کانون وکلا
focalization
U
تمرکز در کانون
reformatory
U
کانون اصلاح
focus
U
به کانون دراوردن
reformatories
U
کانون اصلاح
law society
U
کانون وکلا
true or real focus
U
کانون حقیقی
bar
U
کانون وکلا
clubbed
U
کانون مجمع
club
U
کانون مجمع
ball
U
کانون
[کاموا]
knot
U
کانون
[کاموا]
clew
U
کانون
[کاموا]
bifocals
U
دارای دو کانون
focussing
U
به کانون دراوردن
focused
U
به کانون دراوردن
focusses
U
به کانون دراوردن
virtual focus
U
کانون مجازی
bars
U
کانون وکلا
bundle
U
کانون
[کاموا]
twine
U
کانون
[کاموا]
focuses
U
به کانون دراوردن
clubs
U
کانون مجمع
clubbing
U
کانون مجمع
bifocal
U
دارای دو کانون
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
eyepieces
U
عدسی چشمی
concave lens
U
عدسی مقعر
vergency
U
تقارب عدسی
spherical lens
U
عدسی کروی
convergent lens
U
عدسی همگرا
convergent lens
U
عدسی متقارب
convex lens
U
عدسی کوژ
convex lens
U
عدسی محدب
cylindrical lens
U
عدسی استوانهای
reticle
U
عدسی دوربین
divergent lens
U
عدسی واگرا
divergent lens
U
عدسی متباعد
double convex lens
U
عدسی دو کوژ
electromagnetic lens
U
عدسی الکترومغناطیسی
electron lens
U
عدسی الکترونی
contact lens
U
عدسی مماس
compound lens
U
عدسی مرکب
lens
U
عدسی دوربین
eyepiece
U
عدسی چشمی
concave lens
U
عدسی کاو
achromate
U
عدسی اکروماتیک
achromatic lens
U
عدسی بی رنگ
electrostatic lens
U
عدسی الکتروستاتیکی
contact lenses
U
عدسی بساو
biconcave lens
U
عدسی دوکاو
biconcave lens
U
عدسی مقعرالطرفین
double concave lens
U
عدسی دوکاو
double concave lens
U
عدسی مقعرالطرفین
biconvex lens
U
عدسی دوکوژ
contact lenses
U
عدسی مماس
contact lens
U
عدسی بساو
button head
U
سر عدسی در پیچ ها
mushroom head
U
سر عدسی در پیچ ها
cheese head
U
سر عدسی در پیچها
objectives
U
عدسی شیئی
objective
U
عدسی شیئی
lenticulation
U
ایجاد عدسی
optical lens
U
عدسی اپتیکی
meniscus lens
U
عدسی هلالی
wide angle
U
عدسی گسترش
object glass
U
عدسی شیئی
knurled head
U
سر عدسی اج دار
optical lens
U
عدسی نوری
lens coating
U
روکش عدسی
ocular lens
U
عدسی چشمی
floating reticle
U
عدسی مواج
lenticular
U
مرکب از عدسی
objective lens
U
عدسی شیئی
lenticular
U
عدسی وار
eye piece
U
عدسی سر دوربین
objective glass
U
عدسی شیئی
nummulite
U
شاهدانه عدسی
lensatic
U
عدسی دار
wide-angle
U
عدسی گسترش
house of correction
U
کانون اصلاح وتربیت
focused
U
کانونی شدن کانون
focussing
U
کانونی شدن کانون
focuses
U
کانونی شدن کانون
focussed
U
کانونی شدن کانون
correctional institution
U
کانون اصلاح و تربیت
bar association
U
کانون وکلا دادگستری
focus
U
کانونی شدن کانون
focusses
U
کانونی شدن کانون
eyepiece
U
عدسی سردوربین یامیکروسکپ
eyepieces
U
عدسی سردوربین یامیکروسکپ
line of collimation
U
خط تنظیم عدسی دوربین
mensicus
U
عدسی کاو- کوژ
astigmatic
U
نامنظمی عدسی چشم
anastigmat
U
عدسی غیر استیگمات
zoom
U
فاصله عدسی را کم و زیادکردن
zoomed
U
فاصله عدسی را کم و زیادکردن
zooms
U
فاصله عدسی را کم و زیادکردن
lentiform nucleus
U
هسته عدسی شکل
lenticular nucleus
U
هسته عدسی شکل
lens
U
بشکل عدسی در اوردن
parabolic lens
U
عدسی سهمی وار
plano concave lens
U
عدسی تخت کاو
plano concave lens
U
عدسی مسطح- مقعر
diverging meniscus lens
U
عدسی هلالی واگرا
fixed reticle
U
عدسی ثابت دوربین
plano convex lens
U
عدسی تخت کوژ
relative aperture
U
ضریب کانونی عدسی
refractor
U
عدسی نور شکن
plano convex lens
U
عدسی مسطح- محدب
convergent meniscus lens
U
عدسی هلالی همگرا
biconvex lens
U
عدسی محدب الطرفین
double convex lens
U
عدسی محدب الطرفین
lens coating
U
پوشش روی عدسی
electronic lens
U
عدسی یا لنز الکترونی
bar council
U
هیات مدیره کانون وکلا
condenser
U
الت تقصیر عدسی محدب
glass
U
شیشه ذره بین عدسی
burning glass
U
عدسی محدب یاایینه مقعر
twinkle box
U
عدسی هاو یک دیسک چرخان
linear perspective
U
پروژکتور دارای عدسی مخطط
tricking
U
درجه بندی عدسی دوربین
trick
U
درجه بندی عدسی دوربین
tricked
U
درجه بندی عدسی دوربین
lensatic
U
قطب نمای عدسی دار
vestal
U
روستایی وابسته به الهه کانون خانواده
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
field glass
U
عدسی درونی دوربین یاذره بین
spiders
U
عدسی بزرگ نمای روی قطب نما
spider
U
عدسی بزرگ نمای روی قطب نما
reformatory schools
U
کانون اصلاح وتربیت مدارس تهذیب مجرمین جوان
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
nose piece
U
قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است
object glass
U
عدسی دوربین یاریزبین که نزدیک تراست بچیزی که میخواهندببند
periscopic lens
U
شیشه عدسی که بوسیله ان انسان مستواندچیزهای دورترازچشم رس راهم به بیند
pantoscope
U
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
inns of court
U
کانون چهار انجمن قانونی درلندن که حق دارندمردم رااجازه وکالت بدهند
study for bar
U
دوره تعلیماتی و کاراموزی کانون وکلا را طی کردن درس حقوق خواندن
panoramic camera
U
دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
probation
U
کاراموزی به سر بردن محکومین جوان در مراکز اموزش مخصوص کانون اصلاح و تربیت
wing photograph
U
نوعی عکس هوایی مایل که به وسیله دوربینهای چند عدسی گرفته میشود
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
bulls eye
U
عدسی نیم گرد یکجور شیرینی گرد
interpupillary
U
واقع در بین دو مردمک چشم بین دو عدسی
hub
U
(وسط چرخ که اغلب بلبرینگ دارد و روی محور یا آسه می چرخد) توپی، چرخمیان، ناف، (مرکز فعالیت یا اهمیت یا توجه و غیره) کانون، قلبگاه، میانگاه، توپی چر، قطب
hyperfocal distance
U
مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
whisker
U
کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
disbar
U
سلب صلاحیت از وکیل کردن ممنوع الوکاله کردن وکیل اخراج وکیل از کانون وکلاء
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com