Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
testamentary
U
مربوط به وصیتنامه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
probate
U
تصدیق صحت وصیتنامه رونوشت مصدق وصیتنامه گواهی انحصار وراثت
last will
U
وصیتنامه
script
U
وصیتنامه
last will and testament
U
وصیتنامه
willed
U
وصیت وصیتنامه
will
U
وصیت وصیتنامه
codicil
U
مکمل وصیتنامه
codicil
U
ضمیمه وصیتنامه
revocation of probate
U
بطلان وصیتنامه
wills
U
وصیت وصیتنامه
revocation of probate
U
لغو وصیتنامه
codicils
U
ضمیمه وصیتنامه
military testament
U
وصیتنامه نظامی
codicillary
U
مکمل وصیتنامه
codicils
U
مکمل وصیتنامه
probate duty
U
هزینه تصدیق وصیتنامه
holocaust
U
وصیتنامه خود نوشت
proving a will
U
اثبات صحت وصیتنامه
holocausts
U
وصیتنامه خود نوشت
consenting
U
موافقت ورثه با مندرجات وصیتنامه رضایت
consented
U
موافقت ورثه با مندرجات وصیتنامه رضایت
consents
U
موافقت ورثه با مندرجات وصیتنامه رضایت
consent
U
موافقت ورثه با مندرجات وصیتنامه رضایت
program loans
U
قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
tactical
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactically
U
مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
inference
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
inferences
U
روش تغییر نتیجه اطلاعات مربوط به شخص با استفاده از دادههای مختلف مربوط به افراد
elevation guidance
U
دستورات مربوط به صعودهواپیما راهنماییهای مربوط به صعود هواپیما
victual
U
مربوط به تهیه اذوقه مربوط به تامین خوار و بار
bioclimatic
U
مربوط به اقلیم شناسی مربوط به اب و هوا و نحوه زندگی
auditory
U
مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
genital
U
مربوط به توالد و تناسل مربوط به دستگاه تناسلی
supervisory
U
مربوط به نظارت مربوط به نافر امور
military testament
U
وصیتنامه فرد نظامی در جبهه جنگ که مشمول قواعد وصیتنامههای عادی نمیباشد و بدون رعایت تشریفات قانونی معتبراست
precatory words
U
عبارتی در وصیتنامه که دران موصی تقاضایی از موصی له کرده باشد
relative
U
که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
acoustical
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
acoustic
U
مربوط به صدا مربوط به سامعه
xenial
U
مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
range component
U
عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
civil appropriation
U
اعتبارات مربوط به امورپرسنلی اعتبارات مربوط به امور غیرنظامی
solemn form
U
در CL تصدیق وصیتنامه یا از طریق رسمی یعنی در دادگاه است یا ازطریق غیر رسمی یا عادی است که توسط دفاتر اسنادرسمی به عمل می اید
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
curatorial
U
مربوط به
as for
U
مربوط به
pertinenet
U
مربوط
lineal
U
مربوط به خط
cretaceous
U
مربوط به گچ
related
U
مربوط
coordinate
U
مربوط
pertaining
U
مربوط به
pertinent
U
مربوط
pertinent
U
مربوط به
coherent
U
مربوط
correspondents
U
مربوط به
correspondent
U
مربوط به
caprine
U
مربوط به بز
relevant
U
مربوط
condequent
U
مربوط
apposite
U
مربوط
for
U
مربوط به
affined
U
مربوط
vespertinal
U
مربوط به شب
eight bit system
U
مربوط به یک
proper
U
مربوط
hydraulic
U
مربوط به اب
irrelevant
U
نا مربوط
germane
U
مربوط
ecumenical
U
مربوط به سرتاسرجهان
churchly
U
مربوط به کلیسا
verbs
U
مربوط به صدا
affiliated
U
مربوط ساختن
affiliate
U
مربوط ساختن
amazonian
U
مربوط به امازونها
glossal
U
مربوط به زبان
personal
U
مربوط به کسی
affiliates
U
مربوط ساختن
verb
U
مربوط به صدا
hominoid
U
مربوط به بشر
retired
U
مربوط به بازنشستگی
hawaiian
U
مربوط به هاوایی
haemic
U
مربوط بخون
occupational
U
مربوط به شغل
coherently
U
بطور مربوط
goidelic
U
مربوط بسلت
chromatic
U
مربوط به رنگها
affiliating
U
مربوط ساختن
glyptic
U
مربوط به حکاکی
chromic
U
مربوط به کرومیوم
collegial
U
مربوط به دانشکده
contiguous
U
مربوط بهم
mammary
U
مربوط به پستانداران
expiratory
U
مربوط به زفیر
corresponsive
U
مربوط بیکدیگر
vehicular
U
مربوط به خودرو
futuristic
U
مربوط به اینده
prospective
U
مربوط به اینده
parental
U
مربوط به والدین
communists
U
مربوط به کمونیسم
dictoral
U
مربوط به دکتری
operatic
U
مربوط به اپرا
domiciliary
U
مربوط به خانه
climatic
U
مربوط به اب وهوا
faunae
U
مربوط به جانوران
computational
U
مربوط به یک محاسبه
commisural
U
مربوط به درزوپیوندگاه
mammary
U
مربوط به پستان
womanish
U
مربوط به زن یا زنان
Hellenic
U
مربوط به یونان
genethliac
U
مربوط به طالع
polar
U
مربوط به قطب
polar
U
مربوط به قط بها
garlicky
U
مربوط به سیر
gallinaceous
U
مربوط بماکیان
four dimensional
U
مربوط به بعدچهارم
fistulous
U
مربوط به ناسور
filiate
U
مربوط ساختن
divisional
U
مربوط به تقسیم
electrically
U
مربوط به الکتریسیته
ammino
U
مربوط به امونیاک
agrologic
U
مربوط بخاکشناسی
psychiatric
U
مربوط به روانپزشکی
adulterous
U
مربوط به زنا
familial
U
مربوط به خانواده
achaian
U
مربوط به اخائیه
achaean
U
مربوط به اخائیه
municipal
U
مربوط به شهرداری
aguish
U
مربوط به تب و لرز
surgical
U
مربوط به جراحی
marital
U
مربوط به زناشویی
ameboid
U
مربوط به امیب
amebic
U
مربوط به امیب
ameban
U
مربوط به امیب
ameba
U
مربوط به امیب
ceremonial
U
مربوط به جشن
ceremonials
U
مربوط به جشن
aluminous
U
مربوط به الومینیوم
matrimonial
U
مربوط به ازدواج
acetarious
U
مربوط به سالاد
attached
U
مربوط متعلق
American
U
مربوط بامریکا
Americans
U
مربوط بامریکا
circumstantial
U
مربوط به موقعیت
fractional
U
مربوط به بخشهایی
baronial
U
مربوط به بارون
ovarian
U
مربوط به تخمدان
fractional
U
مربوط به بخشها
nautical
U
مربوط به کشتیرانی
concern
U
مربوط بودن به
textual
U
مربوط به متن یا نص
concerns
U
مربوط بودن به
valedictory
U
مربوط به خداحافظی
military
U
مربوط به نظام
fossils
U
مربوط بادوارگذشته
commercial
U
مربوط به تجارت
fossil
U
مربوط بادوارگذشته
racing
U
مربوط بمسابقه
outbound
U
مربوط به خارج
dependent
U
مربوط محتاج
nasal
U
مربوط به بینی
analitical
U
مربوط به تجزیه
budgetary
U
مربوط به بودجه
speculative
U
مربوط به اندیشه
technological
U
مربوط به فناوری
bear on
U
مربوط بودن
technologically
U
مربوط به فناوری
basal
U
مربوط به ته یابنیان
geriatric
U
مربوط به پیری
centenarian
U
مربوط به قرن
centenarians
U
مربوط به قرن
acrobatic
U
مربوط به بندبازی
britannic
U
مربوط به بریتانیا
brumal
U
مربوط به زمستان
cerebellar
U
مربوط به مخچه
existential
U
مربوط به هستی
aeronautical
U
مربوط به فضانوردی
capitular
U
مربوط بفصل
caloric
U
مربوط به کالری
calligraphic
U
مربوط به خطاطی
anal
U
مربوط به مقعد
c
U
مربوط به کامپیوتر
bardic
U
مربوط به رامشگری
feminine
U
مربوط به جنس زن
arithmeticlal
U
مربوط به حساب
archival
U
مربوط به بایگانی
arbitrative
U
مربوط بحکمیت
astrological
U
مربوط به نجوم
arbitral
U
مربوط به حکمیت
anglian
U
مربوط به نژاد
anent
U
در مشارکت با مربوط به
aesthetic
U
مربوط به علم
meteorological
U
مربوط به هواسنجی
arteriovenous
U
مربوط به رگها
as to
U
عطف به مربوط به
my
U
مربوط بمن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com